یادداشت میهمان تبریزبیدار؛ رحمت مهدوی
نظام جمهوری اسلامی که مبتنی بر ارزشهای دینی و اسلامی است و اساس ماهیت وجودی آن نیز حفظ و ترویج همین ارزشها، از ابتدای انقلاب تاکنون در بستر انواع و اقسام تهدیدها بوده و است. از تهدیدهای سیاسی گرفته تا تهدیدهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی. گرچه در مقابله با تمامی این تهدیدهای دشمنان این مرز و بوم موفقیتهای قابل چشمگیری حاصل شده است، اما شاید به جرات بتوان گفت یکی از مهمترین جبهه هایی که همواره مورد طمع دشمنان و استکبار جهانی بود و در مقابل بیشترین موفقیتها در برابر این توطئه ها بدست آمده است، جبهه نظامی و چشم دوختن به خاک این مهین اسلامی بوده است.
از همان زمان آغاز انقلاب که به فاصله کمی شاهد تحمیل شدن جنگ ۸ ساله بودیم تاکنون که همواره مرزهای کشور مورد هدف گروههای تروریستی- صهیونیستی چون دمکرات و کومله، پژاک و پ ک ک قرار می گیرد و در این بین این جوانان این مرز و بوم بودند که از خاک کشور و ارزشهای انقلاب پاسداشت کردند و خونشان را ضامن امنیت کشور نمودند. این جوانان در حفظ آمال و آرمانهای انقلاب، امام و رهبری حتی پای خود را خارج از مرزهای کشور گذاشته اند و نسبت به حفظ ارزشهای انسانی- بشری، دینی- اسلامی، وطنی- میهنی تمام تلاش و کوشش خود را بکار بسته اند و به مقام «شهدای حرم» نائل گشته اند، هر چند که بعضا مورد آماج انواع تهمت ها و توهین ها قرار گرفته اند.
این روزها شاهد شهید شدن ۸ تن از فرزندان انقلاب از خطه غیور آذربایجان در دفاع از خاک مهین اسلامی در چالدران هستیم که گاه و بی گاه مورد حمله گروههای تروریستی- صهیونیستی پژاک و پ پ ک قرار می گیرند. فصل مشترک این شهدای خاک با شهدای حرم همین بی توجهی و کم لطفی ها است. نه از سلبریتی ها خبری است نه از لاکچری ها، نه میهن پرستان و نه تز دهندگان و نه رسانه ها!
سلبریتی ها را گناهی نیست چرا که در غم و اندوه عزیز از دست رفته گربه نازنینی هستند که عمری است مایه آرامش و آسایشان شده بود. هر چند به غلط این مراسم سوگواری مورد توهین برخی از مردم قرار گرفت ولی کم نبود رسانه ای ها که به پوشش آن پرداختند و تقبیح نمودند عملی را که مورد آزار و اذیت صاحب مراسم عزا بود. لاکچری را نیز گناهی نیست چرا که آنها به جای بازی با خاک به لحافهای نرم و گرم انس گرفته اند. آنها خاک ندیدند که با ارزش خاک آشنا گردند. چه خوب در صفحه یکی از شهدای چالدران نوشته شده بود که ««جان می دهم ولی خاک نمی دهم»» آری فرزندان ستارخان و باقرخان انسی بی بدیل با خاک دارند آنها از ستارخان اموخته اند که خاک بخورند ولی خاک ندهند. هیچوقت مهد جهان تشیع از این ارزشها خالی نخواهد شد و هر چشمی را که طاقت ترویج و رشد و نمو ارزشهای دینی را نداشته باشند از حدقه بیرون خواهند نمود.
میهن پرستان گرامی نیز فعلا در خواباندن اساطیر باستانی هستند. آنها چند روزی است که از مراسم خواباندن پادشاهشان برگشته اند و به دنبال ترویج سلفی های خود هستند. آنها رفته بودند که بگویند کوروش آسوده بخواب که ما بیداریم، اما هنوز نمی دانند که خود آنها در خوابند. آری از خون شهدای حرم تا شهدای وطن است که آسوده می خوابند و مشغول لایک زدن ها و لایک خوردن ها هستند.
تزدهندگان را نیز تقصیری نیست آنها بی آنکه دشمنان این مرز و بوم را بشناسد در فکر پیدا کردن گفتارهای جدیدی هستند. انگار همین دیروز بود که دست و پای خود را برای ایجاد ایران دوم در عراق می شکستند غافل از اینکه به صدای تشکیل اسراییل دوم در منطقه لبیک می گفتند،کم نبودند این تز دهندگان ولی سخت است که وجدانشان را بیدار نمایند چرا که مشغول باستان بازی هستند و سخت ترشان است که بپذیرند این روزها مدیون همین جوانهای قامت کشیده هستند نه آن تاریخ پر حاشیه و خاک خورده ها.
آزاردهنده ترین بخش بی توجهی به شهدای چالدران آذربایجان اصحاب رسانه و روزنامه ها بودند که از هر کاهی، کوهی می سازند ولی از این واقعه غفلت نمودند چرا که تیترهای جناحی جذاب تر است چرا که هم برایشان نان دارد هم آب.
