یادداشت میهمان تبریزبیدار، پیمان پاسبانی
حجتالاسلام آل هاشم در طی مدت انتصابشان به عنوان نماینده ولیفقیه در استان آذربایجانشرقی، دیدگاه منسجمی را دربارهی محیطزیست میپروراند که در استدلالهایی قابل توجه، به برخی از بنیادیترین پرسشهای اجتماعی مطرح در زمینهی محیطزیست پاسخ میدهد. این یادداشت در ادامه میکوشد به جمعبندی این دیدگاه بپردازد و این که آیا این مواضع اعلامی از سوی او در زمینهی محیط زیست اتفاقی است یا خیر دارد وظایف حوزه حاکمیتی را انجام میدهد؟!
از مهمترین مسائل حیات اجتماعی، مسئلهی «محیطزیست» و چالشهای این حوزه است. درست در اولین روزهای انتصاب امام جمعه جدید تبریز بود که او حرفهای جدی در باب پیوند محیطزیست و زیست اجتماعی انسانها، زد که از آن روز تا الان همچنان ناشنیده مانده، صحبتهایی که اگر دقت میشد، میدیدیم مواضع امام جمعه درباره محیط زیست در ادامه نظریهی اجتماعی انقلاب اسلامیست، مسئلهای که در قانون اساسی آمده و جزو وظایف حاکمیتیست و اتفاقا در اندیشهی امام خمینی رحمهاللهعلیه و رهبر معظم انقلاب نیز بازتاب داشته و بهنوعی دغدغهی آنها نیز بوده است.
در خطبهی نمازجمعه هفته محیط زیست، در دیدار با کارکنان محیط زیست، در گفتگو با دوستداران محیط زیست، مسئولین پتروشیمی و… امام جمعه تبریز نکاتی را اشاره کرده که استدلال میکند که چالشهای زیستمحیطی امتداد «نابرابریهای اجتماعی» است که در محیط طبیعی بروز و ظهور یافته و عامل اساسی در این چالشها عبارت است از «اقلیتی مرفه و ثروتمند». همان اندیشهای که رهبر معظم انقلاب روی آن تاکید دارند.
آیتالله خامنهای اینچنین استدلال میکنند که «تضییع محیط طبیعى» و «نادیده گرفتن محیط طبیعى زیست» نتیجهی سطحی از خودبینی است.بر این اساس، بحران محیطزیست تابعی است از طغیان و خودخواهی انسان. جامعه در تداوم انسان است و پیدایی اینچنین انسانی سطحی دیگر از تحلیل را شکل میدهد که عبارت است از بر هم خوردن روابط توحیدی در جامعه.
رهبر انقلاب در پیام به همایش حقوق محیطزیست ایران، ۲۰ خرداد ۱۳۸۲ نوشتهاند: «تخریب محیطزیست معلول نابرابریهاى اجتماعى و استفادهی غلط از طبیعت و یکى از عوامل تضییع حقوق انسانهاست. متأسفانه در جهان امروز، اقلیتى مرفه و ثروتمند از همهى امکانات و مواهب طبیعى و سالم بهرهبردارى مىکنند، ولى اکثریت ملتها محکوم به زندگى در شرایط محیطى آلوده و غیربهداشتى و تن دادن به عوارض سوء و انواع بیماریها و پذیرفتن بلا و مصیبت و مرگومیرند.»
حالا امام جمعه تبریز در دیدارهایش دارد این تئوری و نظریه را شرح و بیان میکند. حجتالاسلام آل هاشم برخلاف برخی از مسئولان که محیط زیست را مسئلهی اصلی نمیدانند و دارای اهمیت درجه چندم جلوه میدهند، آرام میکوشد تا محیط زیست را مسئلهی اصلی و پر اهمیت طرح کند. آنجا که صدایش درباره دریاچه ارومیه بلند میشود و دربارهی سرنوشت دریاچهی ارومیه به مسئولان استانی و البته کشوری هشدار میدهد. انگار او هم میداند که احیای دریاچه ارومیه و حل خیلی دیگر از مسائل زیست محیطی در توان دولت نیست و خودش دست به کار شده است.
امام جمعه تبریز هم به تبعیت رهبر انقلاب بر «نقشآفرینی مردم برای حفظ محیطزیست» تأکید دارد.
حجتالاسلام آل هاشم با دیدارها و صحبتهایش در باب محیط زیست فعالان اجتماعی معطوف به انقلاب اسلامی را به مسئولیتشان در شکلدهی به زنجیرههای گسترش «آگاهی» عمومی در زمینهی حق محیطزیست متذکر و متوجه میکند. آیا این فراخوان، پاسخ و «جنبشی» از پی خواهد داشت؟
