سرویس سیاسی تبریزبیدار؛
اگر بخواهیم اهداف انقلاب اسلامی را فهرست کنیم، باید فهرستی از اهداف و آرمانهای اجتماعی اسلام رادر عرصههای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ارائه دهیم. عناوین برجسته و اساسی این فهرست عبارت است از: ـ استقرار عدالت به معنی گسترده و عمیق آن در عرصههای اقتصادی، سیاسی، قضایی، و … ـ پورش عقلی و فکری افراد جامعه و رشد علمی در همه ابعاد مورد نیاز. ـ تربیت و رشد معنوی و ریشهدار شدن ارزشهای اخلاقی و انسانی در افراد جامعه. آبادانی و پیشرفت اقتصادی برای تأمین رفاه عمومی و ریشهکن شدن فقر و محرومیت. ـ احیاء و اجرای حدود و مقررات الهی برای زمینهسازی حیات معنوی و فضای مناسب تعالی انسان. ـ گسترش اندیشه توحیدی و الهی در سطح جهان بمنظور آشنایی جهانیان با اندیشهها و ارزشهای متعالی اسلام. ـ و بالاخره، فراهم آوردن زمینههای مادی و معنوی سعادت دنیوی و اخروی افراد جامعه. همین اهداف و آْرمانها است که به عنوان وظایف اساسی دولت جمهوری اسلامی ایران در قانون اساسی، بیانشده است.
مسلما برای رسیدن به اهداف ذکر شده استقرار کامل دولت اسلامی و نه فقط ماندن در یک انقلاب، نیاز می باشد به طور کلی تر انقلاب اسلامی سال ۵۷ صرفا یک مرحله از مراحل پنج گانه استقرار حکومت اسلامی در ایران به شمار می رود.
برای تشریح این موضوع، سخنان رهبر انقلاب اسلامی را در جمع اعضای شورای عالی مرکز الگوی اسلامی_ایرانی پیشرفت بیان می کنیم:
رهبر انقلاب در تبیین مراحل پنجگانه تحقق اهداف انقلاب اسلامی و نسبت آن با الگوی پیشرفت، گفتند: مرحلهی اول در این فرآیند، شکلگیری انقلاب اسلامی است و پس از آن باید بلافاصله نظام اسلامی تشکیل شود که هنر بزرگ امام خمینی(ره) نیز ایجاد نظام اسلامی بود.
رهبر انقلاب، مرحله سوم را که اکنون در آن قرار داریم، «تشکیل دولت اسلامی» یعنی تشکیل دولتی بر اساس الگوها و معیارهای کاملاً اسلامی خواندند و افزودند: تا وقتی این مرحله به طور کامل محقق نشده است، نوبت به «تشکیل جامعه اسلامی» نمیرسد و در این صورت، موضوع سبک زندگی اسلامی نیز صرفاً در سطح گفتمانسازی در جامعه باقی خواهد ماند.
ایشان، گام نهایی در مراحل پنجگانه اهداف انقلاب اسلامی را تحقق «تمدن اسلامی» دانستند و خاطرنشان کردند: تمدن اسلامی، کشورگشایی نیست بلکه به معنای تأثیر پذیرفتن فکری ملتها از اسلام است.
حضرت آیت الله خامنهای تولید الگوی پیشرفت اسلامی- ایرانی را لازمه تحقق «تمدن اسلامی» خواندند و در پاسخ به این سؤال که «چرا الگوهای موجود و آزمودهشده در دنیا نمیتوانند الگوی مطلوبی برای ما باشند؟»، گفتند: الگوهای رایج توسعه، از لحاظ مبانی، غلط و بر پایه اومانیسم و اصول غیر الهی هستند و از لحاظ آثار و نتایج نیز نتوانستهاند وعدههایی را که در خصوص ارزشهایی نظیر آزادی و عدالت داده بودند، محقق کنند.
پیش از این رهبر مظم انقلاب چگونگی دستیابی و تحقق به اهداف مذکور را بدین شرح اعلام کرده بودند:
چون این در وهله ى اول فراهم نیست؛ بتدریج و با تلاش باید به وجود آید.
* براى اینکه آن مقصود- یعنى کشور اسلامى- به طور کامل محقق شود، احتیاج است که دستگاه حاکمهى کشور در عمل خود، در سازماندهى خود و در چگونگى رفتار خود، به طور کامل اسلامى عمل کند.
* بعد هم باید آن جهت¬گیرىها را در مدّ نگاه خودشان قرار دهند و به ¬سرعت به سمت آن جهت¬گیرىها حرکت کنند؛ این مىشود دولت اسلامى.
حال این سئوال پیش می آید نظام جمهوری اسلامی ایران در کدام مرحله قرار دارد؟ رهبر انقلاب اسلامی در پاسخ به این سئوال نیز می فرمایند: ما در مرحلهی سومیم؛ ما هنوز به کشور اسلامی نرسیدهایم. هیچ کس نمیتواند ادّعا کند که کشور ما اسلامی است. ما یک نظام اسلامی را طرّاحی و پایهریزی کردیم – «ما»، یعنی همانهایی که کردند – و الان یک نظام اسلامی داریم که اصولش هم مشخّص و مبنای حکومت در آنجا معلوم است. مشخّص است که مسؤولان چگونه باید باشند. قوای سهگانه وظایفشان معیّن است. وظایفی که دولتها دارند، مشخّص و معلوم است؛ اما نمیتوانیم ادّعا کنیم که ما یک دولت اسلامی هستیم؛ ما کم داریم. ما باید خودمان را بسازیم و پیش ببریم. ما باید خودمان را تربیت کنیم. البته اگر در رأس کار یک امام معصوم مثل امیرالمؤمنین(ع) باشد که قولش، فعلش و منشش الگوست، کار برای کارگزاران نظام آسانتر است؛ چون نسخهی کامل را در اختیار دارند و در همه چیزش هدایت هست. وقتی آدمی مثل من در رأس کار باشد، البته کارِ کارگزاران مشکلتر است؛ ولی ثوابشان هم بیشتر است. اگر توانستند در این راه حرکت کنند، اجر الهیشان بیشتر خواهد شد. هر کدام از شما تلاش کنید که برای این مسؤولیتها خودتان را با الگوی اسلامی منطبق سازید؛ یعنی دینتان، تقوایتان، رعایتتان نسبت به حال مردم، رعایتتان نسبت به شرع، رعایتتان نسبت به بیتالمال، اجتنابتان از خودخواهیها و خودپرستیها و رفیقبازیها و قوموخویشپرستیها و اجتنابتان از تنبلی و بیکارگی و بیعملی و هوی و هوس و این چیزها مطابق با الگوی اسلام باشد.
جمع بندی:
امروز که در دهه چهارم انقلاب اسلامی هستیم با نگاهی به گذشته می توان بهتر از موانع تحقق تمدن اسلامی سخن گفت، موانعی که باید با صبر و پشتکار از سر راه برداشته شوند، در انتها به صورت تیتروار به این موانع که از سخنان مقام معظم رهبری استنباط شده است اشاره می کنیم:
انفعال و خودباختگی
آفتی که در چنین مواردی، مسؤولان و رهبران و گردانندگان اجتماعات را تهدید میکند، این است که آنها را دچار انفعال و خودباختگی کنند و در موضع تأثیرپذیری ناخواسته از ارادهی دیگران قرار دهند. امام بزرگوار، در مقابل این آفت دوم هم مثل کوه ایستاد.
نسیان
در ادبیات سیاسی، خودفراموشی به معنای فراموش کردن هویّت خود، چیز خیلی بدی است – قوم و ملتی هویّت و تاریخ و فرهنگ و زبان خود را فراموش کنند؛ که نتیجهی آن، ذلّت و بدبختی این قوم خواهد بود – لیکن در ادبیات اخلاقی، اهمیت خودفراموشی، بیشتر است و خطرش حتّی سنگینتر از خودفراموشی سیاسی است. معنای نسیان نفس این است که انسان از هویّت و هدف وجود و باطن و دل و روح خود غفلت کند و دچار فراموشی شود.
ارتجاع
در قرآن کریم، حقیقت تلخی مطرح شده است که اگر بخواهیم اسمی برایش بگذاریم، میتوان اسم آن را «ارتجاع»، یعنی رجعت به عقب، یا «ارتداد»، یعنی برگشتن، عقبگرد، خسران و از دست دادن دستاوردها گذاشت. راجع به این مقوله، در قرآن، حدیث و تاریخ، صحبت شده است. این مقوله، متأسفانه به جوامع و ملتهایی مربوط است که در بهترین حالات معنوی و الهی هستند.
فرمگرایی و ظاهربینی بدون توجه به محتوا
یکی از آفتهایش این است که ما ادبیات دینی را غلیظ کنیم؛ بدون اینکه مابازایی در عمل داشته باشد. این ما را، هم به ریاکاری میکشاند و هم ریاکاری را در بین مردم تشویق میکند.
کج فهمی و جمود و تحجر
خطر درونی که دشمن قدیمی امت اسلامی است همان کج فهمی و جمود و تحجر، یا خودباختگی و التقاط، یا نومیدی و ضعف نفس، یا تردید و وسوسهی فکری، و یا مجموعهیی از اینها و امثال آن است.
نفوذ صاحبان ثروت و قدرت در ارکان نظام
در دنیا ثابت شده است که زور پول از خیلی چیزهای دیگر بیشتر است. امروز خیلی از هدفهای صهیونیستی در دنیا با قدرت پول اعمال میشود. یکی از بزرگترین خطرات حکومتهایی که معتقد به مبنایی هستند، این است که صاحبان پول بتوانند در ارکان حکومت اعمال نفوذ کنند. اینها همه چیز را خراب میکنند.
دعواها و اختلافات سیاسی
نکتهی بعدی این است که مردم از دعواهای سیاسی و اختلافات سیاسی و من خوبم و تو بدی خستهاند؛ مردم این چیزها را دوست نمیدارند. در کشور کارهای زیادی هست که باید انجام بگیرد؛مشکلات فراوانی وجود دارد که باید برطرف شود؛در کشور باید فساد ریشهکن شود؛ تبعیض نباشد؛ به طبقهی مستضعف و محروم – بخصوص مستضعفینِ بیدست و پا – بهطور ویژه توجه شود.
