یادداشت میهمان تبریزبیدار؛هوشنگ امیر
این جمله با عباراتی مانند:”نمیدونی،رانندگیش حرف نداره”!یا “عشق سرعته”!یا “مهارتش در رانندگی بیسته”! اینها و دهها عبارت این چنینی،تمامأ جملاتی هستندکه به قصد تشویق یک سری از راننده ها بیان می شوند درحالیکه اگر کمی دقت کنیم،می بینیم این ،راننده ها نیستندکه واقعأ در رانندگی عالیند،بلکه تاحدزیادی این مردم هستندکه موجب می شوند آنها اینطور به نظر برسند!
در نظر بگیریدراننده Aرا که در لاین سبقت باسرعت نور درحرکت است و دائم به اتومبیل جلویی چراغ یا بوق میزند. ۲حالت قابل تصور است.الف:راننده جلویی(B),اعتنا نکند که به احتمال قریب به یقین Aاز سمت راست سبقت گرفته واین بار جلویBقرار میگیرد(امیدواریم دراین حالت ،دیگر اذیتی انجام ندهد!) و باهمان سرعت ادامه میدهد تا به رانندهCبرسد وباز قصه تکرار می شود.ب:یا اینکه رانندهBبه او در اصطلاح،راه می دهد وAبدون مانع بهCمی رسد وباز قصه تکرار می شود.
که البته بنده معتقدم بازخدا اموات Aرا بیامرزد که این آکروبات بازیها را در لاین سبقت و حداکثر لاین وسط انجام میدهد!!
دسته ای دیگرازاین سفیرهای مرگ!،کسانی هستندکه به اصطلاح،لایی می کشندوبه پیشواز مرگ می روند!
اینها از فضاهای بین ماشینها سعی می کنندعبور کنند بدون کوچکترین توجه به قوانین راهنمایی و رانندگی ورانندگان دیگر که این ماشینهارا از داخل آیینه می بینند، با ناسزا وغرولند،سعی می کنندهمان مسیری را که می روند تغییر ندهندتا محاسبه “سفیرمرگ” به هم نریزد و بتواندعبور کندیا سریع رانندگی خودرا طوری هماهنگ میکنندکه سفیرمرگ، عبور کند.
وچه بسارانندگان تازه کاریا سالخورده یا بانوانی که به دلیل حساسیت و ظرافت روحی در اینگونه مواقع نمی توانند محاسبات لازم را انجام دهند یا اصلأ راننده ای که متوجه سفیرمرگ نشده است که همین موجب بروز سوانح تلخ و ناگوار می شود.
به راستی این فرهنگ رانندگی که از نامش هم پیداست:”راندن” ونه”دواندن”، چه زمان و چه وقت قرار است درجامعه مانهادینه شود؟درد مضاعف آنجاست که این نوع رانندگی به اتوبوسها وتاکسیهای ماهم سرایت نموده است.
رانندگان اتوبوس طوری موقع رانندگی پرواز می کنندکه بارها عدم قدرت برکنترل سرعت اتوبوسها موجب بروز صحنه های دلخراشی از واژگونی اتوبوس تاتصادفات واقعأ خونینی شده است.درمورد سرعتهای فوق نورتاکسیها هم که تاکنون آماربسیاری درمورد سقط جنین گزارش شده است.
این راننده محترم اتوبوس یاتاکسی،جدای از خطرات ناشی از واژگونی یاتصادفات،لحظه ای تفکر نمیکند که ممکن است بین مسافران،بیماران قلبی یا فشارخونی یا بانوان باردار،حضور داشته باشند؟
همه اینهارا نوشتم وبرای جمع بندی کلامم عرض کنم: اینها نیاز به فرهنگ سازی ونظارت ازسوی متولیان راهنمایی و رانندگی وسازمان حمل ونقل شهری دارد.حتی اگرشده با تشکیل کلاسهای توجیهی ویاجریمه نمودن رانندگان متخلف!
اما درمورد سفیران مرگ که وابستگی به سازمان حمل ونقل عمومی شهری ندارند،تکلیف چیست؟ درمورد آنان چه بایدکرد؟ به نظرمی رسد فعلأ راهی جزهمان نظارتهای دوربینی داخل شوارع وجریمه وجودنداشته باشد! که البته جریمه و خواباندن پارکینگ برای برخی سفیران مرگ که چندصدمیلیونر هستند با رانندگانی میلیاردرو دارنده چندین اتومبیل، به نظر بازدارندگی لازم را نخواهدداشت!درنهایت ،ظاهرأفعلأ امیدی به فرهنگ اتومبیل راندن نیست!
