در گفتگوی چالشی تبریزبیدار با اکبر اعلمی مطرح شد؛ (بخش اول)

امام جمعه سابق برای رد صلاحیت من فشار آورد! / اگر شایسته ها نباشند، آقا دامادها وارد مجلس می شوند

در گفتگوی مشروح با اعلمی به بازخوانی مواضع وی در حوزه های سیاسی و جریان سازی های وی پرداخت شده است که بخش اول مصاحبه در ذیل می آید.

سرویس سیاسی تبریز بیدار / صابر عیسی پور و حمید وظیفه

اکبر اعلمی، نماینده مردم تبریز در مجلس ششم و هفتم و فعال سیاسی اصلاح طلب است. وی که با نطق های طوفانی و برخی اقدامات متنایز خود در بین فعالین سیاسی شناخته شده است، سال ها بود که در صحنه سیاسی کشور حضور فیزیکی نداشت اما یادداشت های وی همواره نشان از عدم کناره گیری وی از سیاست حکایت داشت.

او که در زمان نمایندگی خود در مجلس هفتم، در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرده بود، بدنبال عدم احراز صلاحیت خود، اعتراض های متعدد خود به صحت انتخابات را در مجلس و رسانه ها مطرح کرد، تا اینکه دو سال بعد نیز در در انتخابات مجلس هشتم رد صلاحیت شد. وی البته در یک بار نیز انتخابات ریاست جمهوری نام نویسی کرد که باز هم نتواست صلاحیت خود را از شورای نگهبان اخذ کند.

او پس از مدت ها دوری از صحنه اول سیاسی کشور، برای انتخابات مجلس یازدهم نام نویسی کرده و منتظر اعلام صلاحیت ها است.

در گفتگوی مشروح با اعلمی به بازخوانی مواضع وی در حوزه های سیاسی و جریان سازی های وی پرداخت شده است که بخش اول مصاحبه در ذیل می آید…


شرایط بد فعلی یا مربوط به قوانین بد یا نتیجه عملکرد بد مجریان است

تبریزبیدار: آقای اعلمی چه شد که بعد از سالها دوری از صحنه اول سیاسی کشور، دوباره وارد عرصه انتخابات شدید؟

شما می دانید که وضعیت موجود کشور، وضعیت مناسبی نیست.خصوصا شرایطی که اخیرا پیش آمد و اعتراضاتی که صورت گرفت و وقایع ناگواری که بعدا رخ داد،همه این ها می تواند به کاهش مشروعیت نظام منجر شود و کشور را در معرض خطر و تهدیدات جدی قرار دهد. چپ و راست، اصلاح طلب و اصولگرا متفق القول هستند که وضع موجود وضع مطلوبی نیست. این وضع موجود را از خارج بر ما تحمیل نکردند چه بسا از فشارهای خارجی هم می تواند در ایجاد وضع موجود تاثیرگذار باشد. اما «هرچه هست، از قامت نا ساز ماست»

شرایط فعلی یا مربوط به قوانین بدی است که به تصویب رسیده، یا نتیجه عملکرد بد مجریان است. عملکرد بد مجریان و خروجی بد قانون به مجلس، دولت و قوه قضائیه بر می گردد. این سه قوه اگر ناکارآمد هستند، که به اعتقاد من هستند،سبب شده اند که وضع فعلی پیش بیاید. من معتقدم اگر مجلس بعنوان نهاد قانون گذار و ناظر بر عملکرد مجریان به خوبی به وظایفش عمل کند و واقعا برآیند و خواست مردم باشد و در داخل مجلس نمایندگان واقعی مردم متمرکز و مجتمع شوند، می توانند از طریق تصویب قوانین خوب و مطلوب و نظارت بر رفتار هر سه قوه، وضعیت موجود را به سمت وصع مطلوب هدایت کنند.

متاسفانه سیستم انتخاباتی ما به گونه ای است که فقط افراد خاصی می توانند در این کشور کاندیدای ریاست جمهوری یا نمایندگی مجلس شوند.

Image title

با توجه به اینکه مجلس اصطلاحا به خانه ملت تعبیر می شود،باید اجازه دهیم مردم نمایندگان واقعی خود را به خانه ملت بفرستند و این خانه واقعا در اختیار مردم باشد و نمایندگانی که وارد مجلس می شوند، سخنگوی مردم باشند نه سخنگوی حکومت. اگر سیستم این را بپذیرد، در اینصورت مجلسِ خوب، می تواند تاثیرات خوبی نیز در کشور ایفا کند.

مجلس فعلی در مقابل وقایع ناگوار مطلقا ساکت بود / تداوم وضع موجود به فروپاشی نظام می انجامد

اما شما نیز شاهد هستید که این مجلس در مقابل وقایع ناگوار مطلقا ساکت بود و قوانینی که تصویب می شود از کارآمدی مناسب برخوردار نیست و متاسفانه فساد در عرصه های مختلف اقتصادی، سیاسی و… بیداد می کند و اگر وضعیت به همین صورت تداوم پیدا کند، دیر یا زود فروپاشی نظام محقق خواهد شد و با توجه به شرایطی که در داخل و خارج از کشور وجود دارد، فروپاشی نظام نهایتا استقلال و تمامیت ارضی کشور را به خطر خواهد انداخت.

بنده قطعا به نظام و مسئولین نظام انتقاداتی دارم اما خواهان استقلال و تمامیت ارضی کشور و مدافع سرسخت حقوق مردم هستم و می خواهم این کشور روزبه روز آباد تر شده و توسعه بیشتری پیدا کند و شاهد عمران و آبادانی باشیم و مردم از رفاه بیشتری برخوردار شوند.

خانه ملت تنها رکنی از نظام است که بنده می توانم داخلش شوم، باتوجه به اینکه اسما می گویند انتخابات. انتخابات بستری برای تظاهر و خواست مردم است جهت اعمال حاکمیت و سرنوشت خودشان.

حق انتخاب شدن و حق انتخاب کردن با همدیگر پیوند خورده

بنده به این دلیل در انتخابات شرکت کرده ام  که از حق انتخاب شدن و حق انتخاب کردن برخوردار باشم. این ۲ مورد باهمدیگر پیوند خورده است. انتخابات یعنی بستری که بتوان در آن از حق انتخاب شدن و حق انتخاب کردن استفاده کرد. اگر قرار باشد با نظارت استصوابی حق انتخاب شدن بنده را محدود کنند، انتخابات از دید من موضوعیت ندارد و من نیز از حق انتخاب کردنم استفاده نمی کنم.

حکومت منتی بر سر من ندارد. این حق فطری، قانونی و شرعی من و همه ۸۰ میلیون نفر است که اگر دارای شرایط لازم باشند، در انتخابات شرکت کنند.اگر توانستند از حق انتخاب شدن استفاده کنم و اگر رای مردم را احراز کردم، وارد مجلس می شوم.

با توجه به پیشینه و کارنامه ای که داشتیم، با استفاده از ابزارهای قانونی که در قانون اساسی پیش بینی شده، می توانم برای تغییر وضع موجود وهدایتش به سمت وضع مطلوب تاثیرگذار باشم.

Image title

اگر قرار بر تهدید بود، در انتخابات مجلس هشتم تهدید می کردم / پیشینه هیات نظارت باعث پیش داوری برای رد صلاحیت شد

تبریزبیدار: در روز ثبت نام با قاطعیت گفتید که رد صلاحیت خواهید شد. این گفته شما براساس پیشینه است و یا یک تهدیدی بود برای اینکه شما تایید صلاحیت شوید؟

من اهل تهدید کردن نیستم و گرنه آن زمان که مرا به صورت غیرقانونی رد صلاحیت کردند، تهدید می کردم. در انتخابات مجلس هشتم در آذربایجان بستر برای اعتراض فراهم بود اما هرگز از این حق خودم استفاده نکردم و بنده به دنبال آرامش هستم. چون برای خدمت کردن آمده ام، هرگز برای این کار از دیوار کسی بالانمی روم و کسی را تهدید نمی کنم و متوسل به خشونت نمی شوم.

باتوجه به پیشینه ای که داریم و رفتاری که از ناحیه هیأت نظارت دیده ام، این پیشینه و رفتار است که سبب می شود این پیش داوری را انجام دهم.

من ۲ دوره کاندیدای ریاست جمهوری و سه دوره کاندیدای نمایندگی مجلس بودم. براساس پیشینه ای که بدون دلیل مرا رد صلاحیت کردند و براساس شواهد و قرائن، این پیش بینی را کردم. امیدوار هستم این بار عاقلانه تر و در چارچوب قانون عمل کنند.

امام جمعه سابق برای رد صلاحیت من به شورای نگهبان فشار آورد! / عمدا جلوی آقای شبستری بلند نشدم

تبریزبیدار: برخی می گویند رد صلاحیت شدن شما در انتخابات مجلس هشتم، به اختلاف شما با امام جمعه وقت تبریز برمی گردد، آیا این حرف را قبول دارید؟

بله. یکی از عوامل اصلی این موضوع بود. آقای امام جمعه سابق متاسفانه حب و بغض خود را در این امر دخالت داد و تا جایی که من شنیدم بر روی شورای نگهبان فشار آورده بود که شاهد هم برای این موضوع داریم و گفته بود که «یا جای من است و یا جای اعلمی» علت هم این بود که آقای امام جمعه در مواردی خارج از حوزه اختیارات خودش دخالت می کرد که بنده سد راه ایشان می شدم. مواردی است که نمی خواهم اشاره کنم، یکی از آنها پیگیری پرونده ای بود که موجب ناراحتی ایشان شد و یا آن عکسی که منتشر شد وقتی که ایشان وارد مراسم شد، من بلند نشدم و نشسته بودم. کاملا هم عمدا نشستم و بلند نشدم چون حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرموده اند که در برابر فرد متکبر باید متکبر بود. شما روحیات من را می شناسید که در برابر ساده ترین مردم کشورم خاضعانه رفتار می کنم اما عمدا در برابر ایشان نشستم و بلند نشدم. خوشبختانه این آقا دیگر در منطقه ما حضور ندارد و امام جمعه فعلی امام جمعه مطلوب نظر ما است و شما از روابط ما با خبر هستید و از آمدن ایشان استقبال کردم و خوشبختانه موفق عمل کرده است و برخلاف امام جمعه سابق، جایگاه امام جمعه ای را در استان حفظ کرده است.

یک عضو شورای نگهبان گفته بود فیتیله نطق هایم را پایین بکشم / حضور من در انتخابات دو سر برد است

تبریزبیدار: یعنی با این حساب می گویید رفتن امام جمعه سابق از استان، در روند بررسی صلاحیت شما تاثیر خواهد گذاشت یا عوامل دیگری نیز دخیل هستند؟

اگر همانطور که شما و من حدس زدیم، علت رد صلاحیت بنده اختلاف با امام جمعه سابق بوده باشد و به زعم یکی از اعضای سابق شورای نگهبان که به من گفته بود فیتیله نطق هایم را پایین بکشم، می گویم که نطق های من آتشی خواهد بود ولی ما اختلافی با امام جمعه فعلی نداریم و علی القائده با توجه به رویکرد فساد ستیزانه ای که ایشان و بنده داریم، به نفع استان خواهد بود.

امیدوارم اگر واقعا خیر مردم و کشور و حتی خیر نظام را می خواهند این بار عاقلانه رفتار کنند و سعی کنند افرادی را تایید کنند که روحیه عدالت خواهانه دارند. حضور من در انتخابات در هر صورت دو سر برد است.

من با اکراه آمده ام و فقط به نیت خیرخواهانه آمده ام و صرفا بخاطر اینکه مردم را دوست و کشورم برایم مهم است ومی خواهم با فسادهایی که روز به روز درکشور زیاد می شود، مبارزه کنم، من معتقد هستم با یک گل بهار می شود و اگر تعداد این گل ها در مجلس بیشتر باشد، بهار شکوفا تر خواهد شد.

اگر از این فیلتر گذشتیم و برخلاف قانون ما را رد صلاحیت نکردند و ما مقبولیت مردم مواجه شدم و وارد مجلس شدم، کما فی السابق همچنان خادم مردم خواهم بود و این بار سعی می کنم با انگیزه بیشتری به وظایف نمایندگی ام عمل کنم.

تبریزبیدار: شما در روز ثبت نام گفتید که اصلاح طلب هستید اما دنباله رو خاتمی نیستید. لطفا بفرمایید تعریف شما از اصلاح طلبی چیست و با توجه به اینکه در کشور ما پرچم داری جریان اصلاح طلبی را با رییس دولت اصلاحات می شناسند، آیا منش واقعی اصلاح طلبی در دولت  منتسب به این جریان دیده شده است؟

من نه تنها دنباله رو آقای خاتمی بلکه دنباله رو هیچ کسی نیستم و مقلد هیچ فردی نیستم و در عرصه سیاست تقلید معنا و مفهومی ندارد. جریان اصلاحات هم به همین صورت است. فردی که اصولگرا و یا اصلاح طلب است، باید مبانی فکری خودش را حفظ کند. خیلی ها می گویند که اصلاح طلب هستند اما وقتی با آنها مباحثه می کنیم، می بینیم که از خیلی از اصولگرایان، اصولگرا تر هستند و برعکس.

بنده خودم را اصلاح طلب می دانم  و مبانی فکری این جریان را نیز تعریف کرده ام. اساسا اگر شما رویکرد اصلاح طلبانه را نداشته باشید و اگر قرار باشد پروسه اصلاحات تعطیل شود، فروپاشی این کشور و نظام نیز آغاز می شود.لذا هرکشور و هر نظامی نیاز به اصلاحات دارد مشروط بر اینکه اصلاحات تعریف شود. یک تعریفی برای اصلاحات وجود دارد که عبارت است از توسل به ابزارهای غیر خشونت آمیز جهت اصلاح امور و جهت تغییر وضع موجود برای رسیدن به وضع مطلوب.

اصلاح طلبی و یا اصولگرایی در کشور ما  به اعتبار دوری و نزدیکی به افراد است

من خودم را یک اصلاح طلب می دانم که با استفاده از همه امکانات و ابزارهای قانونی و به دور از هرگونه خشونت، به دنبال احماء روابط غیر دموکراتیک و جایگزین کردن روابط دموکراتیک هستم واحساس می کنم علی رغم همه انتقاداتی که به قانون اساسی وجوددارد، با همین ظرفیت قانون اساسی اگر مر قانون اجرا شود و به اصلاح طلبان فرصت دهند که با استفاده از اصولی که در قانون اساسی وجود دارد، رفرم را در جامعه انجام دهند،اصلاحات محقق خواهد شد.

اینکه من عرض میکنم به دنبال شخص نیستم، متاسفانه اصلاح طلبی و یا اصولگرایی که در کشور ما مصطلح است، به اعتبار دوری و نزدیکی به افراد است.در حالیکه این شخصیت محوری و شخصیت پرستی یکی از لغزش گاه های اندیشه و یکی از عوامل ضد اصلاحات است.

مبانی اصلاحات کاملا  مشخص است و تعریف مخصوص به خود را دارد و بر روی دموکراسی می گردد. یعنی مردم باید در چارچوب مختلف آزادی داشته باشند. آزادی بیان، آزادی اجتماعات، آزادی عقیده، آزادی پس از عقیده و سایر آزادی هایی که به صورت صریح در قانون اساسی  ذکر شده است.

آرمان های انقلاب بایکوت شده / خاتمی رهبر و پرچمدار اصلاح طلبی نیست

ما به دنبال تحقق آرمان ها و اهداف اصلی انقلاب هستیم که حول سه محور اصلی استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود. اگر بتوانیم همان آرمان های انقلاب را که متاسفانه  بایکوت و به فراموشی سپرده شده است، در جامعه تحقق ببخشیم، چه بسا در این صورت می توانیم مانع از کاهش مشروعیت نظام شویم که متاسفانه الان نظام را به سمت قهقرا سوق می دهد. حال اگر افراد عاقل و تصمیم گیر باید از اصلاح طلبان واقعی دعوت کنند.

اتفاقا آقای خاتمی رهبر و پرچمدار اصلاح طلبی نیست. آقای خاتمی نیز یکی از شخصیت های محترمی است که رویکردش، رویکرد اصلاح طلبی است ولی مفهومش این نیست که ایشان شایستگی رهبری جریان اصلاح طلبی را داشته باشد.

همه روسای جمهور بعد از به قدرت رسیدن، حواریون داشتند

اقای خاتمی را امثال ما در سال ۷۶ به همراه روزنامه سلام مطرح کردیم و ایشان به قدرت رسید و همانند سایر رؤسای جمهور وقتی که به قدرت رسید، برای خودشان حواریون دارند که با استفاده از رسانه ها بعنوان رهبر معرفی می کنند.

در حالیکه رهبر دارای اقتضاعات و شرایطی است و به نظر من چون آقای خاتمی واجد شرایط لازم برای رهبری جریان اصلاحات نیست، بدین جهت عرض می کنم ضمن اینکه به ایشان احترام قائل هستم و معتقدم اگر امثال ایشان در کشور موقعیت داشته باشند، می توانند در جهت اعتلای نظام موثر واقع شود اما نظر درستی نیست که ایشان را پرچمدار اصلاح طلبی بدانیم. برخلاف کسانی که معتقدند حفظ نظام اوجب واجبات است، من معتقدم که حفظ مردم و حقوق مردم در اولویت است و اصلاح طلبان نیز این را می گویند.

اصلاح طلب به دنبال تحقق و استیفای حقوق مردم است. حال اکر من ادعای اصلاح طلبی کردم اما از فرد فاسد حمایت کنم و برای اینکه پست بگیرم تبدیل به وکیل الدوله و وکیل التجار شدم، من دروغ می گویم.

اصولگرایان نیز همچنین، فردی که خودرا اصولگرا می داند اما فاسد می شود و از فاسد دفاع می کند، و وکیل الدوله و یا وکیل التجار می شود، این  فرد نیز اصولگرا تلقی نمی شود.

اصلاح طلب واقعی نسبت به فقر و فاصله طبقاتی فریاد می زند

اصلاح طلب واقعی کسی است که تمام دغدغه اش در این کشور تحقق آزادی ها،دفاع و استیفای حقوق مردم و در غم ها و شادی های مردم باید شریک باشد و وقتی مردم سرکوب می شوند، باید صدای مردم باشند و باید به سرکوب ها معترض باشد. اگر فاصله طبقاتی در این کشور روز به روز زیاد می شود، باید فریاد زده و نسبت به این مسائل اعتراض کند.اگر می بیند که طبقه متوسط جامعه به قشر فقیر تنزل پیدا می کند، رویکرد اصلاح طلبانه ایجاب می کند که فریاد زده و نسبت به وضع موجود اعتراض کند. اگر می بیند روز به روز در این کشور فقر بیداد می کند و مردم محروم را محروم تر می کنند و فساد و فحشا روزبه روز افزایش پیدا می کند، این فرد اصلاح طلب و یا اصولگرا نیست. اصلاح طلب کسی است که همراه مردم  در جهت دفاع از حقوق و آزادی های آنها بانگ بر بیارد و هزینه های لازم را نیز بپردازد.

اصلاح طلب واقعی هستم نه مثل اصلاح طلبانی که در انتخابات اصلاح طلب می شوند

تبریزبیدار: الان ارتباط شما با جریان سیاسی اصلاح طلب چگونه است و آیا ارتباطات درون حزبی و تشکیلاتی دارید؟

من تا به امروز در هیچ تشکلی حضور نداشتم به دلیل اینکه به معنا و مفهوم واقعی حزب نداریم، گرچه معتقد هستم شرط نجات کشور تحزب و فعالیت احزاب است،با همه جریانات ارتباط داشتم و در عین حال افتخار می کنم که یک اصلاح طلب به مفهوم واقعی با جهت گیری های مشخص هستم. نه مثل اصلاح طلبانی که به صورت فصلی در ایام انتخابات اصلاح طلب می شوند و با تمام جریانات ارتباط دارم و انتقاداتی هم به هر ۲ جریان موجود دارم اما جریان اصلاح طلبی و اصولگرایی را فاقد مبنای فکری می دانم و در روز ثبت نام در انتخابات نیز گفتم که جریان اصولگرایی و اصلاح طلبی مرسوم، دکان سیاسی بیش نیست و فقط از این حربه استفاده می کنند تا به قدرت و ثروت برسند. اگر در کشور اجازه داده شود احزاب واقعی شکل بگیرند و برهمان اساس یارگیری کنند و برنامه دهند و به قدرت برسند و سپس در پایان دوره کارنامه ارائه دهند، اگر این حزب وجود داشته باشد، من هم با این حزب همکاری می کنم و اگر شرایطی پیش بیاید، چه بسا حزبی ایچنین را نیز تشکیل دهم اما نظام سیاسی و قانون اساسی موجود و روابط موجود بین قدرت مانع از شکل گیری این احزاب به مفهوم واقعی اش می شود. در مجلس نیز من هرگز وارد فراکسیون های سیاسی نشده ام چون هرکدام به یک جایی خارج از مجلس وصل بودند که منافع آنها را تامین کنند. در حالیکه نماینده ای که وارد مجلس می شود باید خادم، سخنگو و نوکر مردم باشد و قسم می خورد از حقوق ملت دفاع کند در آنجا انجام کار حزبی و فراکسیونی به این شکل، زیر پاگذاشتن تعهدات اخلاقی، شرعی، قانونی و تعهداتی که در منطقه به مردم داده شده است.

اما اگر نظام پارلمانی مبتنی بر نظام حزبی شود، در اینصوت بنده اولین فردی هستم که وارد فعالیت های حزبی می شوم و در آن موقع احزاب هستند که مستقل از اشخاص باید پاسخ گوی مردم باشد.

Image title

حضور من در انتخابات ممکن است حتی به نفع پزشکیان هم باشد

تبریزبیدار: باتوجه به اینکه شما قبلا در انتخابات رای اول تبریز را کسب کرده بودید و آقای پزشکیان هم در دوره قبل رای اول تبریز را کسب کرده بود، تعدادی از اصلاح طلبان این موضوع را مطرح می کنند که شاید آمدن شما تضعیف پایگاه رای آقای پزشکیان باشد. شما این دیدگاه را دارید؟

این یک رویکرد است و رویکرد بعدی این است که اتفاقا به نفع ایشان می شود. چون اگر مشارکت کم شود،کسانی که خودشان را وابسته به اردوگاه اصلاح طلبان می دانند، میزان آرایشان کاهش پیدا می کند. یک تعدادی هستند که براساس دیدگاه سنتی و تکلیف شرعی به اصولگرایان رای می دهند و این افراد همیشه در صحنه حضور دارند و اگر میزان مشارکت کم شود، طبیعی است این افراد به کسانی رای خواهند داد که بعنوان اصولگرا در داخل لیست قرار می گیرند. لذا ممکن است آمدن ما تاثیری برروی افرادی که قرار بود مشارکت نداشته باشند و در آنها انگیزه ایجاد کند و وارد صحنه شوند، ممکن است تعدادی به بنده تک رای دهند و تعدادی هم که خود را منتسب به اصلاحات می دانند، از این شرایط منتفع شوند.

هیچ صحبتی با اصلاح طلبان برای قرار گرفتن در لیست انجام نداده ام

تبریزبیدار: از طرف اصلاح طلبان در خصوص بستن لیست انتخاباتی با شما صحبتی شده است؟

مطلقا صحبتی نشده است و من ۵، ۶ روز است که عزمم را جزم کرده ام تا کاندیدا شده و وارد عرصه انتخابات شوم و قبل از این مطلقا انگیزه ای نداشتم. چه در آن زمان و چه در این مقطع بعضی از کاندیداها بامن در تماس بودند و مستقیم و یا غیر مستقیم تمایل داشتند که با من در یک اءتلاف باشند ولی تا به امروز بنده هیچ تصمیمی نگرفته ام.

اصولگرایان و اصلاح طلبان خواهان ائتلاف با من بودند

تبریزبیدار: درخواست ائتلاف از سوی جریان اصلاحات بود؟

از هر ۲ طیف بودند و افرادی هستند که می خواهند از این ظرفیتی که شکل می گیرد، استفاده کنند ولی تا به امروز من با کسی صحبت نکرده ام. البته اگر از این فیلتر و سد شورای نگهبان گذشتیم و وارد رقابت های انتخاباتی شدیم، چیزی که برای من ملاک است برای ائتلاف و همگرایی، عبارت است از سلامت مالی و اخلاقی، دارابودن شجاعت برای دفاع از حقوق ملت، پایبند بودن به تعهداتی که در قبال مردم دارد، دارا  بودن اطلاعات لازم و عدالت خواهی. اگر فردی این مشخصات را داشت، زمینه همگرایی فراهم خواهد شد.

مجلس مورد حمایت نهادهای قدرت، لکنت زبان می گیرد / اگر در انتخابات نباشم، انتخابات به مفهوم واقعی نخواهد بود

مجلسی که نمایندگانش فاقد شجاعت و جسارت باشند و مشکل اخلاقی و مالی داشته باشند، از ناحیه تجّار و یا نهادهای قدرت مورد حمایت قرار بگیرند، وارد مجلس شوند قطعا یا دچار لکنت زبان می شوند یا لال می شوند و نمی توانند از حقوق مردم دفاع کنند.

از همین جا اعلام می کنم که اگر در انتخابات نباشم، انتخابات به مفهوم واقعی نخواهد بود. حتی اگر تایید هم شوم باز هم می گویم انتخابات به مفهوم واقعی نخواهد بود چون قانون باید  اصلاح شود که همه مردم و کسانی که واجد شرایط لازم هستند یعنی سلامت مالی و اخلاقی دارند و تابعیت ایرانی دارند، از یک سن خاصی برخوردار هستندو می توانند از حق انتخاب شدن و انتخاب کردن برخوردا شوند. در این صورت مردم می توانند از حق انتخاب کردنشان استفاده کنند در این صورت نیروهای شایسته وارد مجلس می شوند. اینطور نباشد که یک مجلس ذلیل داشته باشیم که مردم حتی اسم نماینده را نیز نمی دانند، نه قوانینی که به درد مردم بخورد تصویب شود، در بزنگاه ها که باید سخنگوی مردم باشند حرف نزنند و بجای اینکه عصاره فضایل باشند، عصاره … می شوند.

کسانی وارد مجلس می شوند که برایشان میلیاردی هزینه می کنند

تبریزبیدار: اگر تایید صلاحت نشوید واکنش یا اعتراضی نشان می دهید؟

همانند دوره های قبل که واکنشی نشان ندادم، اعتراض خود را به صورت مکتوب می نویسم و اعلام می کنم «مردم؛ کسانی در این کشور منصب می گیرند و وارد مجلس می شوند که با زن شوهر دار ارتباط برقرار می کنند، کسانی وارد مجلس شدند که روابط انچنانی دارند، کسانی وارد مجلس  شدند که تا دیروز هیچ نداشتند اما اکنون چندین ویلا دارند، کسانی وارد مجلس می شوند که برایشان میلیاردی هزینه می کنند» بنده بارها گفته ام حتی یک ریال خرج انتخابات نخواهم کرد. و از الان می گویم که اگر رد صلاحیت شدم یعنی این سیستم افراد سالم را بر می تابد و انتقادات خود را به شیوه سالم و قانونی ارائه خواهم داد.همانطور که اکنون حرف های خودم را در فضای مجازی، سخنرانی و مناظره می زنم.

اگر افراد شایسته نیایند، آقا دامادها وارد مجلس می شوند

اما امیدوارم سیستم بخاطر مردم، کشور و نظام اجازه دهد این بار کسانی که شایستگی لازم و شخصیت کاریزماتیک دارند و در بین مردم محبوبیت لازم را دارند، وارد مجلس شوند. اگر این افراد وارد مجلس نشود، کسانی وارد مجلس خواهند شد که دولت برایشان خرج می کند و آقا دامادها می آیند و از طرف وزرا وعده داده می شود، افرادی وارد مجلس می شود که با پوزیشن مبارزه با فساد وارد می شوند اما از فاسد ها حمایت می کنند، می گویند ما پول خرج نمی کنیم اما دیگران برایشان پول خرج می کنند. طبیعی است افرادی که در بین مردم محبوبیت ندارند مجبور به دادن نهار و شام می شوند. کسی که برای ورود به مجلس پول خرج می کند، خادم و نماینده مردم نمی شود. اجازه دهند آنهایی که در میان مردم محبوب هستند و نیازی به پول خرج کردن ندارند، بیایند و کارنامه گذشته خود را به مردم نشان دهند تا مردم بخاطر کارنامه این افراد به انها رای دهند نه بخاطر پول و حمایت های آنچنانی.

ادامه دارد…

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *