سرویس سیاسی تبریز بیدار ،
ای فلسطینی! کبوتران سپید را ببین؛ به مبارک بادِ این همه ایثار آمده اند. چشمهایم را که میبندم، مرزها را درنوردیده ام و کنار تواَم؛ همرزم و همسنگر تو.
فریادمان یکی است و خواسته مان نیز. ما از ازل، همپیمان بوده ایم که جشن پیروزی بر شیطان را با هم برگزار کنیم.
فریاد اتحادم، گوش و دل استکبار را لرزانده است. از همین راه دور، عجز و ناتوانی اش را به نظاره نشسته ام. او خوب میداند که این پرچم سرخ، همیشه پا برجاست و روزی زیتون، طعم واقعیاش را خواهد یافت.

من، ایران سرافرازم؛ برادر تو
ای قدس؛ ای مأمن رفیع پیامبران صلح و آزادی؛ میعادگاه مبارک عشق و حماسه و ایمان! نام تو با تمام دلم پیوند خورده است.
در سینه ام که یاد تو می آید، عِطر هزار بوته زیتون، شوق هزار پنجره پرواز، را به دستهای خستهات هدیه میکنم.
عطش و مبارزه، میراث مردان مقدس است و نام تو، مثل زیباترین نوا، از نای بزرگان جهان آواز میشود.
نام تو، همردیف خوبیهاست… و من، ایران سرفرازم؛ برادر مبارز تو؛ برادر بزرگی که پیش از تو، بر جنازه استکبار، آوای پیروزی سر داده است. دستهایت را به دست من بده تا گرمی دل و اندیشه ام، برادری دین و اعتقاد ما را به تصویر بکشد.
دستهایم را از دور، برای یاری ات گشوده ام.

ای فلسطینی مظلوم و رنج دیده ، امسال پاره تنم ، عزت و افتخارم، آن فرزند برومندم در زمین در کنار شما نیست اما فکر و اندیشه و هدفش را همچنان در جای جای دنیا طنین انداز میبینم و مسیرش را پر رهرو.
سخنم از آن سردار دلها، ازسلیمانی بزرگ ، ژنرال بی باک جبهه مقاومت اسلام است که آزادی قدس هدفش، رهایی مظلوم از چنگال جنایتکاران آرمانش و مکتب خون ثار الله مسیرش بود .
آری امسال اورا نداریم اما تو یقین بدار ای فلسطینی ایستاده در برابر ظلم ، یقین بدار که مکتب سلیمانی رویشهای زیادی دارد و این رویشها جوانه زده اند و پشت به پشت تو قدم در جای پای سردار دارند.
تو یقین بدار با اینکه آخرین جمعه رمضان امسال ویروسی منحوس مانع فریاد ظلم ستیزیمان از کوچه خیابانهای شهرهایم طنین انداز نیست، اما ملت ایران یکپارچه در دفاع از مظلومند و راه سردار شهیدشان پرشورتر از همیشه پر رهرو و ماندگار است.
ای فلسطین ای پاره تن اسلام من ایرانم و پشت به پشت تو در هر شرایطی در مبارزه با کفر و استکبار مقاوم و پابرجا ایستاده ام تا آزادی قدس شریف………..
یادداشت از: سیده صفورا موسویلر
