سرویس اجتماعی تبریز بیدار / بازار دستفروشی طی چند سال اخیر با رشد نرخ بیکاری، افزایش تورم و افزایش هزینه های زندگی در کوچه و خیابان شهر بیشتر شده است. اما در ایام منتهی به پایان سال گویا دستفروشی تبدیل به یک شغل رسمی برای این ایام تلقی می شود چرا که در گوشه گوشه شهر تعداد دستفروشان افزایش یافته، دستفروشانی که حتی برخی از آنها دارای تحصیلات دانشگاهی هستند و برای فرار از بیکاری در روزهای پایانی سال با فراهم آوردن سرمایه ای، محصولی را تهیه و اقدام به فروش آن کرده اند.
وسوسه های آخر سالی
این شغلهای آخر سالی کوتاه است اما پدرآمد خوبی دارد، آنقدر که برخی را وسوسه میکند که حتی حاضر شوند شغلهای ثابت خود را برای دو، سههفته کنار بگذارند و کنار خیابان بساط کنند یا کنار کاسبی سالانه، جایی هم برای شغلهایی چندروزه باز کنند.

سال گذشته با شیوع ویروس کرونا بساط دستفروشان تحت تاثیر مستقیم قرار گرفت اما امسال با وجود جولان شدید این بیماری خطرناک، بساط آنها کمرنگ نشده که هیچ بلکه رونق بیشتری یافته است.
بازار گرجیلر تبریز یکی از مراکز خرید است که در روزهای پایانی سال رونق بیشتری می گیرد. هرساله دستفروشان در این محل از حلقه مرکزی شهر بساط می کنند. هرچند در روزهای دیگر سال هم دستفروشان در این محدوده هستند اما معمولاً در روزهای پایانی سال تعداد آنها بیشتر می شود و در کمال تعجب خبری از محدودیت های کرونایی نیست و مردم هم بدون واهمه از این ویروس، مشغول گشت و گذار و خرید در این بازار هستند.

بساط هایی که مانع کسب شدند
گفتگویم را با یکی از دست فروشانی که خیلی آرام به کار خود مشغول است، آغاز می کنم. او از وجود کرونا می نالد و می گوید: کرونا به معیشت ما تاثیر زیادی گذاشت.
وی در ادامه صحبت های خود از معضل جدید صنف خود چنین می گوید: بسیاری از دست فروشان دم عیدی آمده و بساط پهن کرده اند و قبلا اینجا نبودند، بطوری که سد معبر شده و رفت و آمد شهروندان را مختل می کنند.
این دستفروش ضمن گلایه، ادامه می دهد: اگر هر کس به حق خودش قانع شود همه می توانند زندگی بگذرانند و همین موضوع باعث شده بود که مسئولین می خواستند بساط همه را از اینجا جمع کنند.
او با دلی پر از مدرک دانشگاهی خود گفته و می افزاید: من جوانی با مدرک لیسانس هستم ولی کار برایم وجود ندارد؛ اگر کار درست حسابی برایمان وجود داشته باشد، به جای دست فروشی آنجا کارمی کنیم.

با دست فروش دیگری بنام آقا جواد هم کلام می شوم. او نیز از وجود ویروس کرونا و تبعات اقتصادی آن در جامعه گله مند است و می گوید: اگر دست فروشان نباشند، مردم به داخل مغازه ها با فضای بسته متراکم خواهند شد و خطرناک تر از تجمع جلوی دست فروش ها می شود؛ ولی اینجا فضای باز است و هوا تخلیه می شود.
وی ادامه می دهد: همه ما مشکل داریم و شرمنده اهل و عیال هستیم.
گرانی ویروسی خطرناک تر از کرونا
در ادامه با آقای ایمانی، دیگر دست فروش صحبت می کنم. او به گرانی های سرسام آور در جامعه اشاره کرده و می گوید: شغل من همین دستفروشی است و نمی توانم جای دیگر کار کنم. شاید کرونا جان هزار نفر را بگیرد ولی گرانی، جان هزاران نفر بگیرد.
یکی از دست فروشان مسن توجهم را به خود جلب می کند؛ آقا صمد به سابقه کاری خود اشاره کرده و می گوید: حدود چهل است که اینجا دست فروش هستم؛ این اواخر کرونا و بیکاری نیز پای بسیاری افراد را به سمت دست فروشی کشانده است.
بیشتر هوای ما را داشته باشید
وی ضمن گلایه از برخی دستفروشان فصلی که دم عیدی به این کار می پردازند، اضافه می کند: اینها مانع کسب و کار ما می شوند.
وی خطاب به مسئولین نیز می گوید: دست و پای مسئولین را می بوسم و از آنها خواهش می کنم که کمی بیشتر هوای این مردم را داشته باشند.
انتهای پیام/
گزارش از امیررضا فرامرز و احمدرضا مشهوری
