یادداشت تبریزبیدار: طاهر خیری / واژه شهید در قرآن کریم به عنوان گواه و شاهد (گواهان اعمال) ذکر شده است. همچنین در قرآن، حدود ۱۰ آیه به صورت صریح درباره کسانی که در راه خدا کشته می شوند وجود دارد. از جمله مسائلی که در این آیات به آن اشاره شده، عبارت است از زنده بودن شهید، رزق شهید، آمرزش گناهان شهید، ضایع نشدن عمل شهید، مسرت و خوشحالی شهید، وارد شدن در رحمت الهی و رستگاری شهید.
خداوند در قرآن کریم درباره مقام شهید و شهیدان می فرماید: وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ: هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شده اند، مرده مپندار، بلکه زنده اند که نزد پروردگارشان روزی داده می شوند. بنابراین، کسانی که عقیده حق داشته و در مسیر حقیقت گام بر می دارند و در همین راه از دنیا می روند، براساس اشاره قرآن کریم و روایات اسلامی در زمره شهدا قرار دارند، و اجر شهدا را می برند.
واقعیت این است که هدف و آرمان امروز و فردای همه ما در زندگی فردی و اجتماعی باید همان آرمان هایی باشد که شهدا به خاطر آن از جان خود گذشتند و اجازه ندادند حتی یک وجب از خاک وطن در اختیار دشمن باشد. شهدا مردانه در جبهه ها جنگیدند تا استقلال و آزادی ایران زمین حفظ شود و مردم در آرامش و امنیت زندگی کنند.
به نظر می رسد رسالت همه ما (مردم و مسئولان) در درجه اول عمل به وصیت نامه شهیدان است. زمینه انتقال روحیات و صفات برجسته شهدا به خصوص شهدای آذربایجان همچون ایمان، تقوا، شهادتطلبی، فداکاری و شجاعت به نسل جوان امروزی فراهم شود.
رعایت و حفظ ارزش های اسلامی مانند حجاب و عفاف، تقوا، پاکدستی و ساده زیستی و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت یکی دیگر از رسالت های ما در قبال شهیدان ایران اسلامی است. همه در هر مقام و منصبی که هستند باید به گونه ای عمل کنند که خون شهدا و آرمان های آنها پایمال نشود. مردم آسایش، امنیت و آرامش فعلی را مرهون خون شهدا بدانند و مسئولان با خدمت بی منت به ملت و مبارزه با فقر و بی عدالتی دین خود را به شهیدان ادا کنند.
نسل کنونی داستان های دلاوری را نه در شاهنامه که در جبهه های شلمچه و فکه بخوانند
نسل های کنونی باید داستان های واقعی از دلاوری ها و رشادت ها را نه در شاهنامه و داستان افسانه ای رستم و سهراب که در جبهه های شلمچه و فکه و عملیات های خیبر و بدر در دوران ۸ ساله دفاع مقدس بخوانند و درک کنند تا امثال شهید فهمیده ها که بودند و چه کردند. این داستان های واقعی باید به نسل های آتی منتقل شود.
در همین حال رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای ستاد مرکزی کنگره بزرگداشت ۱۰ هزار شهید آذربایجان شرقی، آذربایجان را هویت ممتاز ایران خواندند و افزودند: «اوج ارزش و منش والای آذربایجان را باید در دفاع مقدس و در شهیدان برجستهای همچون مهدی باکری، حمید باکری، علی تجلایی و مرتضی یاغچیان دید، ضمن آنکه دو شهید محرابِ از ۵ شهید محراب کشور متعلق به آذربایجان شرقی است.»
ایشان آذربایجان شرقی را مهد از جان گذشتگان و شهیدان خواندند و تاکید کردند: «نباید گذاشت جوشش خون شهیدان فرو بنشیند زیرا شهیدان هویت ملت ایران هستند و ملت نباید هویت خود را فراموش کند.»
زندگی ساده و بیریای شهید مهدی باکری زبانزد همه آشنایان بود. او با توانایی هایی که داشت، میتوانست مرفهترین زندگی را داشته باشد؛ اما همواره مثل یک بسیجی زندگی میکرد. از امکاناتی که حق طبیعیاش بود چشم میپوشید. تواضع و فروتنیاش باعث میشد که اغلب او را نشناسند. او محبوب دل ها بود. همه دوستش میداشتند و از دل و جان گوش به فرمان او بودند.
چنانچه این شهید والامقام در وصیتنامه اش می نویسد: «بدانید اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست. همیشه به یاد خدا باشید و فرامین خدا را عمل کنید. پشتیبان و از ته قلب مقلد امام باشید. اهمیت زیاد به دعاها و مجالس یاد اباعبدالله(ع) و شهدا بدهید که راه سعادت و توشه آخرت است. همواره تربیت حسینی و زینبی بیابید و رسالت آنها را رسالت خود بدانید. و فرزندان خود را نیز همانگونه تربیت کنید که سربازانی با ایمان و عاشق شهادت و علمدارانی صالح و وارث حضرت ابوالفضل (علیه السلام) برای اسلام بار بیایند.»
افتادن در دام روزمرگی،عافیت طلبی و زندگی اشرافی آفت هایی هستند که برخی از مسئولان در دولت های مختلف بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بدان دچار می شوند. امری که با آرمان های شهدا و مردم منافات دارد. همانطور که شهدا ساده زیست و مردمی بودند در وصیت نامه شان هم مسئولان را به داشتن این رفتار ها توصیه کرده اند. شهدا هرگز در دام لذایذ دنیوی، منافع شخصی و بازی های سیاسی نیفتادند. علی وار زیستند و علی گونه به شهادت رسیدند.
بینش و منش شهدا نگاه از بالا به پایین نبود و خودشان را تافته جدا بافته از مردم و جامعه تصور نمی کردند زیرا بر این باور بودند که میهن و انقلاب اسلامی مال مردم است و هر کسی که ردای ریاست می پوشد و بر کرسی اداره امور مملکت می نشیند خدا را باید ناظر اعمال و رفتار خود ببیند چون فردای قیامت باید پاسخگوی اعمالش باشد. البته کم نیست از مدیران کشور و استان که در زندگی و مدیریت شان راه و منش شهدا را می پیمایند. شروع به کار برخی مدیران جدید استانی از منزل شهدا، اقدامی ابتکاری و ارزنده است که می تواند الگویی برای دیگر مسئولان باشد.
در این رابطه شهید حاج قاسم سلیمانی در وصیت نامه خود آورده است: «شهدا، محور عزّت و کرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز، بلکه همیشه اینها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافته اند. آنها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همان گونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید. به فرزندان شهدا که یتیمان همه شما هستند، به چشم ادب و احترام بنگرید. به همسران و پدران و مادران آنان احترام کنید، همان گونه که از فرزندان خود با اغماض می گذرید، آنها را در نبود پدران، مادران،همسران و فرزندان خود توجه خاص کنید.»
در وسائل الشیعه آمده است که خداوند چنین می فرماید: «من جانشین شهید در خانواده وی هستم. هر کسی رضایت خانواده شهید را جلب کند، رضایت مرا جلب کرده است و هر کسی آنها را به خشم آورد، مرا به خشم آورده است.»
سردار دل ها در بخشی از وصیت نامه اش خطاب به سیاسیون کشور می گوید: «عزیزان، هر رقابتی با هم می کنید و هر جدلی با هم دارید، اما اگر عمل شما و کلام شما یا مناظره هایتان به نحوی تضعیف کننده دین و انقلاب بود، بدانید شما مغضوب نبی مکرم اسلام و شهدای این راه هستید؛ مرزها را تفکیک کنید. اگر می خواهید با هم باشید، شرط با هم بودن، توافق و بیان صریح حول اصول است.»
همانطور که شهدا احساس تکلیف کردند و با تبعیت از ولایت به جبهه های حق علیه باطل رفتند و با نثار جان خود در راه اسلام و میهن رسم جوانمردی را به جا آوردند ما نیز تکلیف داریم راه این شهیدان را که همانا ولایتمداری، دفاع از اسلام و انقلاب، دشمن شناسی، بصیرت و … است ادامه دهیم. اگر می خواهیم در دنیا و آخرت شرمنده شهدا نباشیم باید پیام و خواسته آنها را در رفتار و عمل خود نشان دهیم تا در روز قیامت شفاعت این شهیدان شامل ما بشود.
انتهای پیام/
