سرویس شهری تبریزبیدار: طاهره اشرفیان / در شمالغرب تبریز، باغمعروف روزگاری روستایی بود با هویتی مستقل، بافتی سنتی، و جمعیتی که در دل خاک آذربایجان ریشه داشتند. اما در دهههای اخیر، رشد بیرویهی تبریز، مهاجرتهای اقتصادی، و ساختوسازهای غیرمجاز، این منطقه را به حاشیهای بینام و نشان در دل کلانشهر، تبدیل کرده است.
بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ مرکز آمار ایران، جمعیت باغمعروف حدود ۱۲ هزار نفر برآورد شده و در سالهای اخیر بهگفتهی شورای اسلامی شهر تبریز، این رقم به بیش از ۱۴ هزار نفر رسیده است.
امروز باغمعروف دیگر نه روستاست، نه شهر. با جمعیتی بالغ بر ۱۴ هزار نفر، این منطقه با مشکلات متعددی دستوپنجه نرم میکند: آسیب های اجتماعی، بیکاری گسترده، مهاجرت بیضابطه، فقر ساختاری، و نبود زیرساختهای پایهای مانند فاضلاب، حملونقل عمومی و مراکز درمانی. ساختوسازهای غیرمجاز، نبود نظارت مهندسی، و آشفتگی در مالکیت اراضی، چهرهی این منطقه را به بافتی فرسوده و پرخطر بدل کرده است.
در چنین شرایطی، تصمیم برای الحاق رسمی باغمعروف به محدودهی قانونی تبریز، اگرچه در ظاهر گامی در جهت توسعهی متوازن و مدیریت یکپارچه است، اما در عمل، اگر بدون برنامهریزی دقیق، توسعهی زیرساختی، و مداخلهی اجتماعی پیش برود، میتواند تبریز را با چالشهایی جدی مواجه کند؛ از گسترش حاشیهنشینی گرفته تا کاهش تابآوری شهری.
تجربهی آناخاتون؛ هشدار پیشرو
منطقهی آناخاتون، که پیشتر به محدودهی قانونی تبریز الحاق شد، نمونهای روشن از الحاقیست که بدون توسعهی زیرساختی و مداخلهی اجتماعی مؤثر انجام گرفت. با وجود گذشت چند سال از این الحاق، آناخاتون همچنان با مشکلات جدی دستوپنجه نرم میکند: نبود شبکهی فاضلاب، ضعف در خدمات درمانی، ساختوسازهای غیرمجاز، و آسیبهای اجتماعی تثبیتشده.
ساکنان این منطقه، نهتنها از خدمات شهری محروم ماندهاند، بلکه در تعامل با نهادهای رسمی نیز با سردرگمی مواجهاند. حس طردشدگی، بیاعتمادی، و نارضایتی عمومی در آناخاتون، نتیجهی مستقیم الحاقیست که فقط روی نقشه اتفاق افتاد، نه در واقعیت زندگی مردم.
این تجربه هشداری روشن برای باغمعروف است: الحاق، اگر صرفاً تصمیمی اداری باشد و بدون پیوست اجتماعی، عمرانی و فرهنگی پیش برود، نهتنها توسعهای به همراه ندارد بلکه محرومیت را گسترش میدهد.
مشکلات شهری متصور
فشار بر خدمات شهری
الحاق باغمعروف بدون توسعهی همزمان ظرفیتهای خدماتی، باعث فشار مضاعف بر شبکهی آب، برق، گاز، حملونقل عمومی، و مدیریت پسماند تبریز خواهد شد. این فشار، کیفیت خدمات در محلات مرکزی را نیز تحتتأثیر قرار میدهد. شهرداری تبریز و شرکتهای خدماترسان (آب و فاضلاب، برق، گاز) باید پیش از اجرای طرح الحاق، ظرفیتسنجی دقیقی انجام دهند تا زیرساختها متناسب با رشد جمعیت توسعه یابد.
گرههای ترافیکی و حملونقل
نبود زیرساخت حملونقل در باغمعروف، وابستگی شدید به خودروهای شخصی را در پی دارد. این وابستگی، ترافیک در محورهای غربی تبریز را تشدید کرده و آلودگی هوا را افزایش میدهد. سازمان حملونقل شهرداری تبریز باید در طرح تفصیلی جدید، مسیرهای اتوبوس و ایستگاههای تاکسی و مترو را برای این منطقه تعریف کند.
آشفتگی در نظام مالکیت و ساختوساز
ساختوسازهای غیرمجاز، نبود سند رسمی، و تعارض در مالکیت اراضی، مدیریت شهری را با چالشهای حقوقی و اجرایی مواجه خواهد کرد. این وضعیت، اجرای طرحهای عمرانی را با تأخیر و تنش همراه میسازد.
در این زمینه، اداره کل راه و شهرسازی و بنیاد مسکن استان آذربایجان شرقی باید با همکاری شورای شهر تبریز، برنامهی تثبیت مالکیت و ساماندهی ساختوسازها را تدوین کنند.
پیامدهای زیستمحیطی
تخریب منابع طبیعی
گسترش بیضابطهی ساختوساز در باغمعروف، بهویژه در اراضی حاصلخیز، منجر به نابودی منابع طبیعی و کاهش ظرفیت زیستمحیطی تبریز خواهد شد.
افزایش آلودگی و کاهش تابآوری اقلیمی
ترافیک سنگین، نبود فضای سبز، و تراکم جمعیت، آلودگی هوا و صوت را در منطقه افزایش داده و سلامت عمومی را تهدید میکند. حذف پوشش گیاهی و توسعهی نامتوازن، ظرفیت تبریز برای مقابله با بحرانهای اقلیمی مانند خشکسالی و گردوغبار را کاهش میدهد.
چالشهای فرهنگی و اجتماعی
تضعیف انسجام فرهنگی تبریز
ورود جمعیت مهاجر با فرهنگهای متفاوت، بدون سیاستهای همگرایی، میتواند به شکلگیری تنشهای فرهنگی و تضعیف هویت شهری منجر شود. این تنشها، انسجام اجتماعی تبریز را در بلندمدت دچار چالش میکنند.
یکی از ساکنان باغمعروف در گفتوگویی محلی میگوید: «سالهاست وعدهی فاضلاب و آسفالت میدهند، اما هنوز با تانکر آب میآوریم. ما را شهر حساب نمیکنند، روستا هم دیگر نیستیم.»
این گفته، گویای وضعیت مبهم و حس طردشدگیای است که بسیاری از ساکنان تجربه میکنند.
سردرگمی هویتی و طردشدگی اجتماعی
ساکنان باغمعروف در وضعیت مبهمی بین روستا و شهر قرار دارند. این سردرگمی، حس طردشدگی و بیاعتمادی نسبت به نهادهای رسمی را تقویت کرده و مشارکت اجتماعی را تضعیف میکند.
فقدان مراکز فرهنگی و مشارکتی
نبود خانههای محله، کتابخانه، و مراکز جوانان، باعث کاهش مشارکت اجتماعی و افزایش انزوا در منطقه خواهد شد. این خلأ، ظرفیتهای انسانی منطقه را بلااستفاده میگذارد.
آسیبهای اجتماعی محتمل
افزایش جرائم خرد
فقر، بیکاری، و نبود مراکز درمانی و مشاوره، زمینهساز افزایش جرائم خرد در منطقه خواهد شد.
ترک تحصیل و افت آموزشی
نبود مدارس باکیفیت و امکانات آموزشی، منجر به ترک تحصیل کودکان و کاهش سرمایهی انسانی منطقه میشود.
خشونت خانگی و فروپاشی خانوادهها
فشار اقتصادی، بیکاری، و انزوای اجتماعی، احتمال بروز خشونتهای خانگی و فروپاشی ساختار خانواده را افزایش میدهد.
مهاجرت معکوس و فرار نخبگان
نبود چشمانداز توسعه، باعث مهاجرت نخبگان و جوانان از منطقه و کاهش ظرفیت تحولپذیری آن خواهد شد.
راهکارهای پیشنهادی
توسعهی زیرساختی فوری
_ اجرای شبکهی فاضلاب، برق، گاز، و حملونقل عمومی
_ احداث مراکز درمانی، آموزشی، و خدماتی متناسب با جمعیت منطقه
_ ساماندهی ساختوسازها و تثبیت مالکیت اراضی با نظارت مهندسی
مداخلهی اجتماعی هدفمند
_ راهاندازی مراکز مشاوره، ترک اعتیاد، و توانمندسازی اقتصادی
_ ایجاد خانههای محله، کتابخانه، و مراکز فرهنگی برای تقویت مشارکت
_ تشکیل شوراهای محلی با حضور ساکنان برای تصمیمگیری مشارکتی
سیاستگذاری شهری پایدار
_ تدوین برنامهی پنجسالهی توسعهی باغمعروف با بودجهی مستقل
_پایش مستمر شاخصهای کیفیت زندگی و انتشار عمومی گزارشها
_ اجرای طرحهای همگرایی فرهنگی برای تقویت انسجام اجتماعی تبریز
نهادهای مسئول: شهرداری تبریز، شورای اسلامی شهر، اداره کل راه و شهرسازی، استانداری آذربایجان شرقی، سازمان برنامه و بودجه استان، و سازمانهای مردمنهاد محلی باید در قالب کارگروه مشترک، این طرح را پیش ببرند.
الحاق باغمعروف به تبریز، اگر با برنامهریزی دقیق، توسعهی زیرساختی، و مداخلهی اجتماعی همراه باشد، میتواند به فرصتی برای توسعهی پایدار تبدیل شود. اما در صورت بیتوجهی، این الحاق نهتنها کمکی به باغمعروف نمیکند، بلکه تبریز را با چالشهایی چندوجهی مواجه خواهد ساخت. تجربهی آناخاتون نشان داده که توسعهی روی نقشه، بدون اجرای واقعی، فقط محرومیت را گسترش میدهد.
در عین حال، اگر این الحاق با پیوست اجتماعی، بودجهی مستقل و نظارت میدانی پیش برود، میتواند به فرصتی برای توزیع عادلانهی جمعیت، توسعهی فضای سبز شهری، جذب سرمایهگذاری و تقویت همبستگی اجتماعی در غرب تبریز تبدیل شود.
اکنون زمان آن است که مدیریت شهری تبریز پیش از تصویب نهایی طرح الحاق، پیوست اجتماعی و زیستمحیطی باغمعروف را تهیه کند تا از تکرار تجربهی آناخاتون جلوگیری شود. توسعه فقط در مصوبهها معنا ندارد؛ در زندگی روزمرهی مردم باید حس شود؛ پیش از آنکه باغمعروف، به نقطهی بحرانی تبریز تبدیل شود.
انتهای پیام/
