به گزارش تبریز بیدار به نقل از تسنیم، چند سال پیش، رهبر معظم انقلاب اسلامی؛ دستور ویژهای درباره مهاجرین افغانستانی صادر میکند. این دستور با بالاترین نگاه ممکن انسانی صادر شده است: دستور به تحصیل کودکان افغانستانی که والدین آنها بدون گذراندن شرایط قانونی و بدون اخذ مدارک اقامتی در ایران سکونت دارند. این تحصیل اوایل امسال رسانهای میشود، مقدمات اجرایی شدن آن فراهم میشود و کودکان بدون مدرک افغانستانی همینک در یک قدمی رسیدن به پشت نیمکهای مدارس ایرانی هستند.
این اتفاق در هیچ کشوری سابقه ندارد. حداکثر امتیازی که کشورهای اروپایی برای مهاجرین غیرقانونی شامل میشوند حق تحصیل کودکان آن دستهای از آنهاست که در کمپها و مراکز تحت کنترل درخواست اقامت دادهاند و اقامت آنها هنوز در حال بررسی است. به محض مشخص شدن تکلیف اقامت آنها و تعیین اینکه شرایط قانونی اقامت را ندارند، در مدت زمان بسیار اندکی از کشور اخراج شده و هیچ یک از حقوق و شرایط مثل تحصیل کودکان را هم ندارند.
این تصمیم، تحولی بزرگ و تاریخ و بیسابقه در دوران حضور مهاجرین افغانستانی در ایران است و اهمیت تاریخی آن برای خیلی از مهاجرین و همینطور ایرانیها هنوز مشخص نشده است. دستور رهبر انقلاب به محض رسانهای شدن با استقبال وسیعی از جامعه مهاجر و همینطور جامعه عدالتخواه ایرانی قرار گرفت. هر چند که برای کسانی که مشی رهبر انقلاب در مواجهه با مهاجرین را میشناختند، مساله دور از ذهنی نبود و دستور رهبری در چند سال گذشته به تکریم مهاجرین، سرفصل بزرگتری برای این اقدامات بود.
هم اکنون کودکان بدون مدرک افغانستانی، یک مرحله از مراحل سهگانه ثبتنام را گذراندهاند و بقیه مراحل نیز با همکاری قابلتحسین اداره اتباع و وزارت کشور و آموزش و پرورش در دست اقدام است و سند بزرگی بر انساندوستی ملت و دولت ایران و نگاهی فراتر از مرزها به اسلام… همان اتفاقی که انقلاب ایران برای آن رقم خورد…و حالا جمهوری اسلامی میتواند سربلند کند که انقلاب اسلامی، شرایطی فراتر از همه کشورهای مدعی در نگاه به انسان فراهم آورده است.
صبح امروز مهاجرین افغانستانی که در مشهد بودند با پیغامهای تهدیدکننده ای از خواب بلند شدند. پیغامهایی که به آنها گفته میشد که امروز از عبور و مرور در شهر خودداری کنند، به این علت که دستگاههای مربوط قصد دستگیری مهاجرین را دارند. جوی از ارعاب و ترس در محلههای مهاجرنشین مشهد به وجود آمد. این البته اتفاقی جدید نبود. این ماجرا به تناوب در شهرهای مهاجرنشین تکرار میشود. امروز هم در مشهد انجام شد، اما ظواهر ماجرا نشان میدهد که امروز خسارت بزرگی به رابطه تاریخی دو ملت ایران و افغانستان زده شده است، به دلایلی که آنها هم عجیب و جدید نیستند و دائما در حال مکرر شدن.امروز جمعی از مهاجرین با مراجعه به تسنیم، شرحی از این ماجرا ارائه کردند که عینا نظرات آنها در ذیل میآید.
بدیهی است که کسی با اخراج مهاجرینی که به طور غیرقانونی وارد کشور شدهاند، مخالفتی ندارد، شیوه مملکتداری در دوران جدید است و مگر حکومتی میتواند اجازه دهد که مرزها را بدون کنترل باز بگذرانند و هر کسی با هر نیتی وارد کشور شود، به این ترتیب در اصل ماجرا که برخورد با مهاجرین غیرقانونی است شبههای وارد نیست اما این ماجرا این بار و بارهای گذشته با دو ماجرای تاسفبرانگیز همراه شده است که دیگر سکوت دربرابر آن جایز نیست.
الف) مهاجرین غیرقانونی، مجرم هستد و از قوانین کشور تبعیت نکردند و حق دستگیری و اخراج آنها وجود دارد. اما چه کسی حق بدرفتاری، توهین و تحقیر آنها را به تعدادی از مامورین مرتبط نیروی انتظامی داده است. بدیهی است که قرار است همه شوون جمهوری اسلامی ایران شایسته نام جمهوری اسلامی باشد و آنقدر واضح است که برخوردهای توهین آمیز، تحقیرآمیز، تنبیههای بدنی، نگه داشتن در شرایط طاقتفرسا و … خارج از شان جمهوری اسلامی ایران است که جای سکوتی باقی نمیگذارد و تازه نکته تاسف برانگیزتر اینجاست که مسئولین ارشد نیروی انتظامی هم بارها اعلام کردهاند که رویکرد و نگاهشان به مهاجرین این نیستو در چند نمونه پیش از این نیز به صورت جدی با مامورانی که خوسرانه و خلاف شئون نظام عمل کردند،برخورد کردند.این شان تازه و راحت به دست نیامده است که اینگونه راحت در کوچه پسکوچههای مشهد با بدرفتاری یک سرباز یا یک مامور مافوق در حال لگدمال شدن است و مسئولین ارشد نیروی انتظامی میدانند که چه میگذرد؟ تازه کافی است که این را بگذاریم در کنار اینکه اکثریت مهاجرین غیرقانونی مردم دردکشیده و محروم همزبان و همدینمان هستند و انگار جزئی از خودمان. اصلا نیازی نیست گفته شود که ما تاریخ و حافظه مشترکی داریم که ۳۰۰۰ شهید و جانباز افغانستانی در میان آن میدرخشند، که حتی اگر اینها هم نبود آنها انسان هستند و به صرف انسان بودن، حائز حقوقی انسانی و متاسفانه اینجا حقوق انسانی در حال زیرسوال رفتن است.
ب) در میانههای ماجرای برخورد با مهاجرین غیرقانونی، اتفاقات غیرقابل توجیهی رخ میدهد که مهمترین آن دستگیری مهاجرین قانونی و بردن آنهاست. به کرات و موارد متعدد دیده شده است که برخی از مهاجرین قانونی که یامدرک خود را به همراه ندارند و یا اینکه مدرک دارند اما اجازه ارائه کردن نمییابند هم در صف دستگیرشدگان قرار میگیرند و با آنها هم همین برخوردهای توهین آمیز و تحقیرکننده رخ میدهد و این گناه نابخشودنی بزرگی است و دوباره لازم است اینجا هم تکرار کنیم که حیثیت بزرگ جمهوری اسلامی ایران که ثمره خون صدهاهزار شهید و زحمات جانفرسای میلیونهای ایرانی عدالتخواه است، آسان به دست نیامده است تا اینگونه لکهدار شود. چند تن از مهاجرین امروز در گفتگو با تسنیم، این اتفاق را تایید کردهاند.
وقتی این دو اتفاق کنار هم قرار گیرند، تاسف و حیرت توامان ماجرا بیشتر میشود. در یک سو نگاه مسئول ارشد جمهوری اسلامی ایران وجود دارد، رهبر و صاحب انقلاب بزرگ سال ۵۷ که به مهاجرین اینگونه نگاه میکند و فراتر از حقوق قانونی و قراردادهای بینالمللی، حقی انسانی برای آنها قائل میشود و دستور به تحصیل کودکان غیرقانونی میدهد و در سوی دیگر کوچکترین حق و حقوق قانونی و بدیهی مهاجر هم رعایت نمیشود. این ماجرای تلخ همه این سالهاست و جمهوری اسلامی ایران هر روز در حال هزینه دادن و آن مسئولی که دستور رسیدگی به وضعیت مهاجرین غیرقانونی را داده است فکر این تبعات را میکرده است. قضیه واضح است و عدالتخواهان انقلابی ایرانی تا کی باید رنج بکشند که چند مامور رده پایین بیتوجه و بیمهابا با مهاجرین عزیزتر از جانشان رفتار میکنند؟دوران سکوت به پایان رسیده است و پیگیری رسانهای آن ادامه خواهد یافت. اما امید است که این بار نیز مسئولان ارشد و خدوم نیروی انتظامی نسبت به برخورد با این رفتارهای غیر انسانی و دور از شان جمهوری اسلامی و توجیه نیروهای مامور پایان بخش این رفتار فردی اشتباه باشند.چیزی که تحقق آن چندان دور از ذهن نیست.