یکسال پس از انتخابات 7 اسفند و استیضاح نافرجام آخوندی؛

شکاف‌های تازه در جامعه کهنه؛ سیاست به افق اعتدال!

شاید این از نتایج عصر اعتدال است که سیاست ورزان آن در اتومبیل سیاست و مدیریت می‌نشینند و با راهنمای راست به سمت چپ می‌پیچند و نمایانگر ظهور جریانی هستند که ملغمه‌ای کمیک از حزب پرستی و جزم‌گرایی چپ و راست را در قامت ناکارآمدی ساختاری را ارائه داده اند.

سرویس سیاسی تبریزبیدار؛

امروز ۷ اسفندماه است؛ روزی مهم در تاریخ سیاسی کشور که پس از میخ بزرگ به تابوت فتنه گران ۸۸ و تابیدن آفتاب اعتدالِ برجامی بر فلات ایران‌زمین، لیست اعتدالیون سرمست از اجرای برجام نافرجام که آن روزها سرکنگبین خود را به پدرخوانده‌های اعتدالی و حامیان آنان نچشانده بود، با حمایت بنگاه‌های رسانه‌ای خارجی فاتح نسبی مجلسین شدند.

هرچند پیروزی این اعتدالیون عمدتاً بدون تبار مشخص سیاسی و رزومه کارکردی در مقابل اصولگرایان ناکارآمد و بدون گفتمانی بدیع و مردم‌پسند، امری بود که در ابتدای کار بر بسیاری گران آمد و سرخوشی مدهوشانه اعتدالیون را سبب شد، اما با شکست بزرگ مرحوم آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی از آیت‌الله جنتی و غلبه لاریجانی بر عارف، نشان داد گرچه ساختار میانی سیاست تغییریافته،،  اما ریاست‌ها همچنان باقی است.

پس از انتخابات و آغاز مجلس بود که نمایندگان در قامت اعتدالی لباس بنفش خود را از تن به درآوردند و قبای اصلاحاتی خود را به تن کردند تا در میانه پوست‌اندازی اصولگرایان و ترمیم سر به سنگ خورده آنان نقش خود را در کارکردهای حمایتی از دولت ایفا کنند.

اما مشهور است که جامعه ایران جامعه کوتاه‌مدتی است که فقدان ثبات و استمرار در موقعیت تاریخی بر آن سایه افکنده و سبب شده سیاست‌های دوگانه حزب پرستی و جزم‌گرایی به‌دوراز سیاست ورزی، ساحات اجتماعی و سیاسی ایران را درنوردد.

کیست که باور کند امثال علی مطهری در دوران دوم خرداد، خاک سیاست‌های تساهل و تسامح اصلاحات را به توبره می‌کشید اما این بار کمتر از ۱۵ سال، به یکی از سینه‌چاکان سیاست‌های این جناح تبدیل‌شده است و این است طنزِ تلخِ سیاست ورزیِ ایرانی.

این سیاست ورزی دوگانه با رویکرد استحاله‌ای یک جناح و ناکارآمدی عینی یک جناح دیگر خودش را در انتخابات ۷ اسفند نشان داد تا حداقل در تبریز این فرآیند با حضور چهره‌های گمنام و ناشناخته به اوج خود رسید و دوگانه‌ای را برساخت تا شاهد نمایندگانی در قامت “وکیل الدوله” باشیم.

استیضاح آخوندی یکی دیگر از نمونه‌های بی‌پایان بود که حداقل با دوقطبی ساختن نمایندگان استان به موافقین و مخالفین،  ترکیب استیضاح‌کنندگان در تبریز ۳۳ (یکی از نمایندگان اعتدالی از امضای نامه استیضاح ابراز پشیمانی کرد) و در کل استان ۳ نفر در مقابل ۱۰ مخالف بود.

شاید این از نتایج عصر اعتدال است که سیاست ورزان آن در اتومبیل سیاست و مدیریت می‌نشینند و با راهنمای راست به سمت چپ می‌پیچند و نمایانگر ظهور جریانی هستند که علی‌رغم کنار وانهادن سیاست‌های دوگانه حزب پرستی و جزم‌گرایی چپ و راست، ملغمه‌ای کمیک از این دو را در قامت ناکارآمدی ساختاری را ارائه داده اند.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *