سرویس اجتماعی تبریز بیدار
هنوز هم هستند درس آموختگان دهقان فداکاری که درس ایثار پس می دهند.
روز دوشنبه هفته گذشته ساعت ۱۳:۱۵ در خیابان امام(ره) تبریز ایستگاه تپلی باغ اتوبوس بی آر تی شماره ۲۴۰۶ آتش می گیرد و قبل از رسیدن آتش نشانی مردی فداکار که از آنجا میگذشت با شجاعت تمام اقدام به خاموش کردن آتش موتور اتوبوس می نماید.
این شهروند درحالی احساس تکلیف می کند که هنوز مسافران اتوبوس خارج نشده بودند و همه در معرض خطر بودند.
با اینکه همه از دور نگاه می کنند این فرد با فداکاری مشغول خاموش کردن آتش موتور بود.
آتش در مرحله اول توسط این مرد فداکار خاموش می شود و سپس آتش نشانی می آید و گزارش حادثه را می نویسد.
این فردی که در این دوره و زمانه ای که همه به فکر حفظ جان خود از ویروس کرونا و مسایل اقتصادی هستند، آقای مهدی نوبری فر نام دارد.
درس هایی که از دهقان فداکار کتاب های درسی مان گرفته دل به خطر می سپارد و ایثار وفداکاری را با معامله جانش به نمایش می گذارد.
تبریز بیدار به دلیل پاسداشت و ارزش گذاری این شهروند گفتگویی با او کرده است. مهدی نوبری فر بازنشسته سپاه است و دو فرزند دارد.
او می گوید: ما خانوادگی به آیه ۳۲ سوره مائده قرآن کریم با این مضمون که می فرماید «وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا» هر کس نفسی را نجات دهد همانند کسی است که تمام مخلوقات را نجات داده است عمل می کنیم.
نوبری فر بیشتر از خودش می گوید: ما در موسسه مردم نهاد در کنار دوستان و آشنایان و فامیل ها در جهت کمک و آموزش به آحاد مردم در قبل، حین و بعد از بحرانها هستیم و شبانه روز در جهت کمک به مردم هستیم و در تمامی مناطق و استان های کشور در بحرانها حضور با نیروهای واکنش سریع هستیم و از آق قلا و کوت عبدالله و سیستان بلوچستان و تمامی مناطق درگیر بحرانها و سیل ها و زلزله ها و غیره حضور داریم.
وی می افزاید: چون وظیفه انسان دوستانه و شرعی خود می دانیم تا به همنوع خود کمک کنیم طبق آیه شریفه و دستور الهی و هیچ انتظار و پاداشی از کسی نداریم فقط خدا و اجر دنیوی و اخروی از اوست.
فریاد زدم نگهدار و پیاده شوید
از او در مورد آن حادثه و فداکاریش می پرسیم و می گوید: روز دوشنبه این هفته روز استراحت و ورزش من بود که با دوچرخه برای خرید بیرون رفته بودم که در این میان متوجه شدم اتوبوس در حال حرکت است که از آخر اتوبوس جرقه های آتش بیرون می زند که فریاد زدم نگهدار و پیاده شوید، راننده با یک کپسول آتش خاموش کن پیش آتش رسید و دست و پا گم کرده بود، من هراسان گفتم نترسید من آتش نشان داوطلب هستم بروید و مسافران را بیرون ببرید و بقیه کپسول ها را بیاورید که خودم هم دنبالش رفتم و در روی سکوی محل کپسول را گرفتم.
او ادامه می دهد: در حالی که آتش را از چپ و راست و بالا و پایین زیر رگبار پودر کپسول ها مات و حیرت زده گذاشته بودم به راننده اتوبوس گفتم هر چقدر کپسول دارید بیاورید که او هم فکر کنم شش تایی آورد که برای ادامه عملیات خاموش کردن بسیار خوب و راحت تر عملیات اطفاء حریق را انجام دادم. و در این میان به راننده گفتم سریع به آتشنشانی زنگ بزند که وسط صحبت تلفن را گرفتم و بعد از معرفی خودم جریان آتش سوزی را گفتم واز طرف آتش نشانی گفتند الان چه ماشینی بفرستیم که گفتم فقط پیشرو بفرستید کافی است.
نوبری فر ادامه می دهد: بعد از رسیدن پیشرو سریع گزارش عملکرد را گفتم و خواستار آبپاشی برروی موتور و شستشوی محل شدم و البته نیروهای آتشنشانی هم خوشحال شدند که چنین آتشی را اطفاء کردم و بخیر گذشت و گزارش را نوشتند.
او در مورد مواجهه مردم با خودش در این مورد می گوید: مردم اولا انتظار نداشتند که اینجانب یک فرد معمولی چنین کاری را بکنم و همه از ترس و نگرانی که داشتند عقب تر ایستاده بودند و حتی در بعد از اطفاء حریق یکی از بازنشستگان آتش نشانی جلو آمد و گفتند رد می شدم شما را دیدم خاطرم جمع شد که مشکل حل می شود چون شما را می شناختم که کارتان حرف ندارد.
نوبری فر در مورد انگیزه کارش هم گفت: چون کار برای خداست همراهم هم خدا است، نمی توانم در حالی که جان هم وطنانم در خطر هست ساکت بنشینم. اصلا فکر خطر نمیکنیم ولی احتیاط می کنیم، همیشه می گوییم کسی که حادثه دیده والدین و فرزندان ما هستند و در کمک رسانی پدر به فرزند کم نمیگذارد ما هم در کمک رسانی کم نمیگذاریم و کم نمی آوریم و با جان و دل کمک می کنیم.
وی می گوید: نیروهای آتش نشانی چون عملکرد مرا در بزرگترین عملیات اطفاء حریق شمالغرب کشور در سال ۹۸ دیده اند از اینکه قبل از آنها من اطفا حریق کردم تحسین کردند و البته بنده امداد و نجات و اطفا حریق را در پیشرفته ترین دوره ها را گذرانده ام و بالاخره یک رهگذر بودم که در این عملیات که مورد تحسین و تشویق مردم حاضر نیز بودیم.
