بیشتر از ربع قرن است که امام عزیزمان از پیشمان رفته است، اما هرگز گذر سالها، داغ فراق آن مرد بزرگ و یاد و نامش را در قلبهایمان نکاسته و هر چه هم که زمان می رود، بر داغ و دلتنگی ما برای آن وجود ملکوتی می افزاید.
امام برای ما، مظهر همه خوبی ها و زیبایی ها و آیات بود و مظهر هر آنچه که در انبیا هست. ما او را در قامت همه مرسلان دیدیم. در قامت ابراهیم و موسی، و او را چون مسیح یافتیم و در قامت طلعتی از نور حضرت رسول.
او را بغض فرو خورده ابنای آدم دیدیم در پهنای تاریخ، و آه از نهاد برآمده همه مظلومان.
او را منادی و مظهر عدالتی یافتیم که سلسه انبیا و اوصیایشان برای آن انگیخته شدند و در راه آن مظلومانه در خونشان غوطه خوردند. و او را فریادگر آرمان و عدالتی یافتیم که وصی آخرین، برای تحقق آن موعود گشته است و اراده خداوند هم بر تحقق آن تعلق یافته است.
امام به ما رسم زندگی کردن را آموخت و اگر نتوانستیم رسم شهادت را. آموخت که تنها راه رسیدن به عزت و تنها راه حیات حقیقی مستضعفان، مبارزه است و قیام علیه مظاهر ظلم و استکبار و خودکامگی، او به ما آموخت که می شود با سینه ای سترگ، گلوله ها را هم به شکست کشاند و حیات را از پس روزنه نهراسیدن از مرگ برای ما معنا کرد.
امام به ما آموخت که نهضتی که در تنگنای طلیعه اش، قادر است با جان و با سینه هایی آخته به جنگ گلوله ها و تفنگ ها و ماشه های چکانده شده طاغوت برود و با ایستادن و صف آرایی جانها در برابر مرگ، حماسه هایش را رقم بزند و نهضتی که با شهدای مظلوم نیمه خردادش، راه جدیدی برای تاریخ بگشاید، هرگز در جمود و رکود و ناتوانی و تنهایی نخواهد ماند و شکست برایش بی معناست و این طلعت همان گشایش تاریخی است که موعود ماست و اراده و وعده الاهی برای وراثت و امامت مستضعفان بر زمین.
ما از او آموختیم که میشود از اتاقی کوچک و حسینیه ای نیمه کاره، همه دنیای جهانخواران و صاحبان زر و زور و کاخ را به چالش کشید و آنان را در برابر برزخی از بیداری ملتها و انسانها قرار داد.
امام برای ما، همان نفس مسیحایی و نفخه روح خدا بود که قلبهای مرده آدم عصر آخر را، زنده کرد و چشم های در خواب رفته امت ما و ملتهای دربند را بیدار کرد.
امام بیدارگر بزرگ تاریخ و فاتح عصر انسداد تاریخی آدم بود که افق پیش روی بشر را آنقدر پیش راند، که آفاق مجعول و جاهلانه ایسم های شیطانی و بلامنازع سیطره یافته بر جان و عقل و دل آدم را به سراشیبی افول و سقوط کشاند و عصر جدید را آغازید.
بی شک، عصر پیش روی تاریخ، عصر خمینی خواهد بود و هیچ انقلاب و تحول انفسی ای در عالم، امکان وقوع نخواهد یافت مگر آنکه نشانه ای از انقلاب و آرمان خمینی داشته باشد.
او رفت اما آرمان و راهش را به ما داد و به ما زندگی آموخت و تاریخ را به انفتاح کشاند. اوآمده بود که زنده کند، و زنده کرد و رفت و دیگر چه کسی زنده تر از اوست؟