پایگاه خبری تبریز بیدار در نظر دارد در ایام ماه مبارک رمضان، به صورت روزانه بستۀ ویژهای به مناسبت این ماه تقدیم خوانندگان محترم کند. این بسته تحت عنوان «ماه وصال» در سحرگاه ایام ماه مبارک بر روی خروجی سایت قرار خواهد گرفت.
گزیده سخنرانی حجتالاسلام حاج شیخ محمد میرزامحمدی و مناجات مداح معظم حاج مهدی خادم آذریان؛ هیئت انصار الحسین تبریز
جلسۀ اول و دوم:
همانطور که بهار سال شمسی ماه فروردین و بهار سال قمری ماه محرم است بهار سال تربیتی و خودسازی و خودشناسی ماه مبارک رمضان است. رمضان به قدری در احادیث ما با عظمت است که میفرماید: رمضان ماه ربیع قرآن و مومنین است. ماه رمضان به تعبیر امام سجاد(ع) ماه تمحیص است یعنی انسان بواسطۀ این ماه مبارک پاک و مطهر میگردد.
پیامبر(ص) فرمودند: اگر مردم میدانستند که پروردگار عالم در این ماه رمضان چه نعمتهایی برای آنها کنار گذاشته است آرزو میکردند ماه رمضان بجای یک ماه یک سال میبود.
روزهای که در ماه مبارک رمضان بر مسلمانان فرض شده است مختص پیامبران بوده و برای امت ایشان واجب نبوده است. در واقع روزهای که ما، امت پیامبر آخرالزمان میگیریم، اختصاص به وجود مقدس پیامبران داشته است.
تمامی کتابهای آسمانی و به فرمایش امیرالمومنین علی(ع) امر ولایت نیز در ماه مبارک رمضان نازل شده است. نفس کشیدن نیز در این ماه حکم عبادت را دارد. برتری ماه مبارک رمضان به سایر ماهها به تعبیر مولانا امیرالمومنین (ع) همانند برتری اهل بیت علیهم السلام بر سایر افراد جامعه است. اهل بیتی که مطابق حدیث ثقلین فقط میشود با قرآن مقایسهشان کرد و هر مقایسۀ دیگری قیاس معالفارق است.
ماه مبارک رمضان در قیامت با زیباترین چهره وارد محشر میشود و خداوند به او حق شفاعت میدهد. در احادیث داریم که نگویید ماه رمضان آمد و رفت؛ رمضان اسمی از اسامی ذات پاک پروردگار عالم است لذا نه در یک بازۀ زمانی میآید و نه در زمانی خواهد رفت بلکه همیشه زنده و جاوید است.
پیامبر(ص) فرمود: شقی و بدبخت است کسی که ماه رمضان را درک کند اما آمرزیده نشود. به ماه رمضان، رمضان گفتهاند چرا که گناهان را میسوزاند و از بین میبرد. ماه مبارک رمضان ضیافت جسمی و بدنی نیست. حضرت امیرالمومنین(ع) در خطبهای که برای مردم کوفه ایراد کردند، فرمودند: ای روزهداران! در این ماه خیلی مراقب باشید که ما میهمان خصوصی خود پروردگار عالم هستیم؛ حواسمان باید جمع باشد که میهمان کدام میزبانیم.
نعمتهایی که در ماه مبارک رمضان خداوند برای روزهداران فراهم آورده است به عقل و قلب هیچ مومنی حتی خطور هم نکرده است، اما برخی از اولیای الهی مانند مرحوم آیتالله العظمی شیخ محمد اصفهانی استاد حضرت آیت الله بهجت(ره)، پرده از مقابل چشمانشان برداشته شده است و حقیقت نعمات بهشتی ماه رمضان را دیدهاند.
پیامبر(ص) فرمودند: هر کسی از امتم عمل به شش خصلت را برای من پیامبر در ماه رمضان تضمین کند من نیز خروج از ماه رمضان را به گونهای که پروردگار عالم تمامی گناهانش را بیامرزد، برایش تضمین خواهم کرد.
- ۱. هر کس زبانش را در این ماه حفظ کند؛ اعضا و حوارج آدمی حقوقی دارند که امام سجاد(ع) در رسالۀ حقوق خویش بصورت مبسوط به آنها پرداخته است. «حقوق» چیزی نیست که سازمان حقوق بشر اعلام میکند؛ باید از ائمه علیهمالسلام کاملترین و جامعترین حقوق تمامی خلقت را یاد گرفت.
- ۲. دین خود را حفظ کند؛ حفظ دین امر آسانی نیست؛ ۱۲۴ هزار پیامبر و ۱۲۴ هزار وصی پیامبران آمدند تا دین خدا را حفظ کنند؛ امروز به برکت وجود نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و خون شهدا و غواصهای شهید و رهبری امام و سلف صالح ایشان چنین مجالسی برپا گشته است. حضرت آیت الله تبریزی میفرمودند، ۴۰ سال است هرگز احساس خستگی و تعطیلی نکردهام و هر موقع تهدیدی دین را حاصل میگشت پای پیاده در قم راه میرفت و میفرمود در قیامت تاول این پاها شاهد حمایت من از دین خدا خواهند بود.
- ۳. نفس خود را نگه بدارد.
سه مورد دیگر را اگر عمری باقی بود شبهای آتی عرض خواهم کرد.
پیامبر(ص) فرمودند: روز جمعه سید و سرور روزهای هفته است و پروردگار عالم چهار ویژگی در این روز به مومنین و مومناتی که این روز را درک کنند عنایت میفرماید: ۱. حسنات مضاعف میشود. ۲. از سر تقصیرات مومنین میگذرد. ۳. درجات مومنین را بالا میبرد. ۴. دعاهای مومنین در روز جمعه مستجاب میشود.
بر اساس آیات و روایات پیامبران الهی به اهداف خود با دو وسیله سیر میکردند: ۱. تبلیغ به زبان ۲. استفاده از تیغ و شمشیر به موقع لزوم. خداوند در آیۀ ۲۵ سورۀ مبارکۀ حدید میفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ» (به راستى [ما] پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آنها کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند و آهن را که در آن براى مردم خطرى سخت و سودهایى است پدید آوردیم تا خدا معلوم بدارد چه کسى در نهان او و پیامبرانش را یارى مىکند آرى خدا نیرومند شکست ناپذیر است). امام زمان(عج) هنگامی که تشریف بیاورند از اعجاز استفاده نخواهند کرد و انتظار شیعی همانند انتظار بنی اسرائیل نیست که به حضرت موسی(ع) گفتند تو و خدایت بروید و بجنگید ما اینجا نشستهایم. این سیاست در زمان ما همان سیاست بیمار انجمن حجتیهای است که امثال هویدا نیز از دربار که به لژهای فراماسونری متصل بودند، پیگیری میکردند.
برخی امروز در کشور آب و نان ما را دارند به تحریمها گره میزنند؛ از آن خندهدار اینکه ازدواج جوانان را نیز به تحریمها متصل میکنند. اگر جوانان مشکل ازدواج دارند به علت بخور بخور بعضی از شماهاست؛ به علت بیکفایتی برخی از شماهاست که وامهای آنچنانی بدهید به بعضی سفرهداران خودتان اما یک جوانی که میخواهد به حرام نیافتد برای یک وام ۱ میلیون تومنی باید ۵۰ نفر ضامن بیاورد. آب و نان ما گره خورده است به صاحبالزمان(عج)؛ از اول نیز اینگونه بوده است. روابط دیپلماسی خارجی ما زمان جنگ که برای چند لیتر نفت صف میایستادیم آخرشم هم نفت نمیرسید و میگفتیم بلاخره جنگ است؛ تحریم هستیم؛ به این پر رنگی نبود.
احکام ماه مبارک رمضان مطابق فتوای رهبر معظم انقلاب ؛ روز اول و دوم:
معنای روزه
«روزه» در شرع مقدس اسلام آن است که انسان در تمام روز (از طلوع فجر تا غروب آفتاب) با قصد اطاعت از فرمان خداوند از خوردن و آشامیدن و چیزهای دیگری که به تفصیل گفته خواهد شد خودداری کند.
توجه:
معیار شرعی در مورد وقت روزه، فجر صادق است نه کاذب، و احراز آن موکول به تشخیص مکلف است.
در طلوع فجر (وقت وجوب امساک برای روزه گرفتن) فرقی بین شبهای مهتابی و غیر مهتابی نیست.
مقتضی است که مؤمنین محترم «اَیَّدَهُمُ اللهُ تَعَالی» جهت رعایت احتیاط در امساک روزه، همزمان با شروع اذان صبح از رسانهها برای روزه امساک نمایند.
هرگاه برای روزهدار اطمینان حاصل شود که اذان از هنگام داخل شدن وقت شروع شده جایز است به صرف شروع اذان، افطار نماید و صبر کردن تا پایان اذان لازم نیست.
انواع روزه
روزه از یک نظر بر چهار نوع است:
۱. روزهی واجب، مثل روزهی ماه مبارک رمضان.
۲. روزهی مستحب، مثل روزهی ماه رجب و شعبان.
۳. روزهی مکروه، مثل روزهی روز عاشورا.
۴. روزهی حرام مثل روزهی عید فطر(اول ماه شوال) و قربان(دهم ماه ذیالحجه).
توجه:
کسی که میداند روزه برای او ضرر دارد یا خوف ضرر داشته باشد باید روزه را ترک کند و اگر روزه بگیرد صحیح نیست بلکه حرام است، خواه این یقین و خوف از تجربهی شخصی حاصل شده باشد یا از گفتهی پزشک امین یا از منشأ عقلایی دیگر.
ملاک تأثیر روزه در ایجاد بیماری یا تشدید آن و عدم قدرت بر روزه گرفتن، تشخیص خود روزهدار نسبت به خودش است، بنابراین اگر پزشک بگوید روزه ضرر دارد، اما او با تجربه دریافته است که ضرر ندارد باید روزه بگیرد، همچنین اگر پزشک بگوید روزه ضرر ندارد ولی او بداند روزه برایش ضرر دارد یا خوف ضرر داشته باشد نباید روزه بگیرد.
هرگاه عقیدهاش این بود که روزه برای او ضرر ندارد و روزه گرفت و بعد فهمید روزه برای او ضرر داشته باید قضای آن را به جا آورد.
پزشکانی که بیماران را از روزه گرفتن به دلیل ضرر داشتن منع میکنند گفتهی ایشان در صورتی معتبر است که اطمینان آور باشد یا باعث خوف ضرر شود و در غیر این صورت اعتباری ندارد.
شرح دعای ابوحمزه ثمالی توسط آیه الله جوادی آملی (۱و۲)
گرچه همواره راه نیایش عبد و مولا باز است، ولی برای زمان مشخص مانند ماه مبارک رمضان که عید اولیای الهی است ، فضیلت مخصوص است . در این فرصت کوتاه که شرح اجمالی دعای نورانی ابوحمزه ثمالی به عرضتان می رسدّ، متون و خطوط اصلی این دعا بازگو خواهد شد.
این دعائی است که وجود مبارک امام سجاد، زین العابدین سلام الله علیه در تمام سحرهای ماه مبارک رمضان این دعا را میخواندند. شایسته است پیروان عترت طاهرین تأسّی کنند و در سحرها بیدار باشند و این دعای نورانی را قرائت کنند. این دعا در جوامع روائی و حدیثی ما آمده است. در مصباح کَفعَمی است، و در اقبال سیّدبن طاووس هست. مرحوم سیّدبن طاووس میگوید: با سند خاصی که ما به هارون بن موسیِ تلعلُکبُری داریم، او از حسن بن محبوب سراد، و او از ابوحمزه ثمالی نقل میکند. این هارون بن موسیِ تلعکبُری که ابن طاووس (رضوان الله علیه) سلسله سندش در نقل این دعای نورانی به او ختم میشود، از بزرگان حدیث است. مورد وثوق است.
اُکبُر از رجال به نام اسلام است . مکان و منطقه مخصوصی به عنوان طَلّ اُکبُری نام گذاری شده است که این هارون بن موسی مال آن منطقه و محدوده خاص است. هارون بن موسیِ طَلّ اُکبُری! او از حسن بن محبوب که هم به صَرّآء و هم به ضَرّآء ملقّب است نقل میکند که او هم موثّق است .
حسن بن محبوب از ثابت بن دینار، مُکنّی به ابوحمزه ثمالی نقل میکند. ابوحمزه ثمالی طبق بیاناتی که از ائمه علیهمالسلام رسیده است از نظر زهد، سلمان عصر خود بود. از وجود مبارک امامِ رضا سلام الله علیه نقل شده است که ابوحمزه ثمالی لقمان عصر خود بود. او چهار امام را اِدراک کرد. از محضر نورانی چهار امام، معارف الهی را فرا گرفت. خدمت امام زین العابدین علیه السلام رسید، شاگردی امام باقر سلام الله علیه افتخار او شد. تلمّذ محضر امام صادق سلام الله علیه بهره او شد.
و مقداری هم از عصر امام کاظم سلام الله علیه را درک کرده است. بنابراین این حدیث نورانی از نظر سند تام است. گذشته از این که از جهت مضمون و محتوا بسیار بلند است. روایت را از دو جهت میتوان معتبر دانست. یکی از نظر سند که طریق، طریقیت دارد، نه موضوعیت. گاهی ممکن است روایت ضعیف باشد، ولی محتوای او بسیار عمیق و بلند باشد. با خطوط کلّی قرآن و روایات هماهنگ باشد. این هم یک تبیّن علمی است. یعنی انسان وثوق دارد، اطمینان دارد که این مضمون از غیر خاندان عصمت و طهارت سلام الله علیهم أجمعین نمیرسد و نرسیده است. و این که گفته شد: إنْ جآءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَاءٍ فَتَبَیَّنُوا (۲)برای آن است که انسان وثوق پیدا کند این مطلب رسیده است. وثوق به صحّت مطلب گاهی از راه طریق است و گاهی از نظر متن . ولی در اینجا جامع بین طریق و محتواست. یعنی هم سند معتبر است، و هم مضمون و محتوا.
مطلب دیگر آن است که دعا طبق بیان نورانی امام سجاد سلام الله علیه بهترین عبادت است و ذات أقدس إله در این آیه مبارکه که فرمود: ادْعُونی اَستَجِبْ لَکُمْ إنَّ الَّذین یَسْتَکْبِرونَ عَنْ عِبادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرین؛ به سه نکته اشاره کرد. نکته اول این که دعا عبادت است. دوم این که ترک دعا استکبار است. سوم این که خداوند مستکبران را، یعنی تارکان دعا را به دوزخ تهدید کرده است. این بیان از امام سجاد سلام الله علیه در صحیفه سجادیه او نقل شده است.
مطلب سوم آن است که همانطوری که قرآن یُفَسِّرُ بَعضُهُ بَعضاً، یَنْطِقُ بَعضُهُ بِبَعض، یَشهَدُ بَعضُهُ بِبَعض، آیات را باید با یکدیگر تفسیر کرد. ادعیه این چنین است، احادیث این چنین است، روایات دیگر این چنین است. اگر ما خواستیم دعاها را خوب تفسیر کنیم، باید از یکدیگر کمک بگیریم . برخی از دعاها شاهد و مفسّر دیگراند. مخصوصاً آنچه که از امام سجاد سلام الله علیه در این زمینه رسیده است. یعنی صحیفه سجادیه یک شرح نورانی است برای دعای ابوحمزه ثمالی. این دعا که امام سجاد را با سائر ادعیه آن وجود مبارک میتوان به خوبی حل کرد.
مطلب بعدی آن است که در غالب این ادعیه کلمه بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم در طلیعه و آغازش نیست. با این که به ما دستور دادند هر کاری که شروع میکنید اول نام ذات أقدس إله را ببرید. پاسخ این سئوال این است که هر کاری را باید به نام خدا شروع کرد. نام خدا گاهی به صورت بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم است، گاهی به صورت اذکار و اُوراد دیگر . هیچ دعائی نیست که بدون نام خدا شروع نشده باشد. همین دعای ابوحمزه ثمالی گرچه اولش بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم ندارد، اما اول «الهی» و مانند آن است. خدایا! الهی ! لا تُؤدِّبْنِی بِعُقُوبَتِکْ وَلا تَمْکُرْ بِی فِی حِیلَتِکْ . پس به نام خدا شروع شده است. چون به نام شروع شده است، مشمول آن احادیثی نخواهد بود که هر کاری که به نام خدا شروع نشده است، ابتر و بی نتیجه است.
مطلب بعدی آن است که این دعای نورانی، فرازهای گوناگون و جملههای متعددی دارد. همه اینها یک سطح نیست. چون همه دعا کنندگان یک سطح نیستند. بعضی مشکل خوف دارند، بعضی در مرحله رجاء مشکل دارند. بعضی دیگر مشکلات دیگر دامنگیر آنها شده است. لذا این دعای جامع برای همگان سودمند است. البته بحثهای محوری این دعا همان مسئله توحید است که در خِلال این مسائل بازگو میشود. اینها یک سلسله مسائل اجمالی است که در دالان ورودی شرح کوتاه دعای سحر امام سجاد سلام الله علیه که به وسیله ثابت بن دینار ابوحمزه ثمالی (رضوان الله علیه) نقل شده است، بازگو میشود. که إن شآءَ الله اگر ذات أقدس إله توفیق داد در نوبت بعد آغاز این دعا شرح میشود تا در هر فرصت کوتاهی که نصیب ما شد، با شما روزهداران الهی در میان خواهیم گذاشت.
أعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشِّیطانِ الرَّجِیم . بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحِیم . وَ إذَا سَألَکَ عِبادِی عَنّی فَإنّی قَرِیبٌ اُجِیبُ دَعوَهَ الدّاعِ إذا دَعانِ فَالیَسْتَجِیبُوا لِی وَ الیُؤمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرشُدُون (۱)
بحث در شرح دعای نورانی و مناجات امام سجاد سلام الله علیه در سحرهای ماه رمضان بود. چون انسانِ تبهکار تا طاهر نشود راه قُرب الهی به سوی او گشوده نخواهد شد. در طلیعه این دعا به ما آموخت که از ذات أقدس إله طلب عفو و بخشایش کنیم . وجود مبارک امام سجاد به ذات أقدس إله عرض کرد: “الهی! لا تُؤدِّبنِی بِعُقُوبَتِکْ وَلا تَمْکُرْ بِی فِی حِیلَتِکْ. مِن إیْنٍ لِیَ الخِیرُ وَلا یُوجَدُ إلا مِنْ عِندِکْ. وَ مِنْ إیْنٍ لِیَ النَجاهُ یا رَبّی وَلا تَستَطاعُ إلا بِکْ . لَا الَّذِی أحسَنَ استَغْنی عَنْ عُونِکَ وَ رَحمَتِکْ. وَ لَا الَّذِی أسآءَ وَاجتَرَأ عَلَیْکَ وَ لَمْ یُرضِکَ خَرَجَ عَنْ قُدرَتِکْ.”
یعنی خدایا! گرچه ما در اثر گناه استحقاق داریم که به عقب و به دنبال گناه عقوبت بشویم. آن تنبیه و کیفر را میگویند: (عقوبت) . چون تعاقِب و در عقب گناه پدید میآید. عرض میکند که ما در اثر گناه گرچه
استحقاق تأدیب داریم که ما را اَدب بکنی و گرچه در اثر کارهای ناروا که کردیم استحقاق داریم که شما با آن حیلت الهی و مکر الهی که وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ الله وَ اللهُ خِیرُ المَاکِرین(۲)، مکر کنی و با حیلتی که داری نگذاری ما به مقصد مشئوم مان برسیم . چون خداوند حائل خوبی است.
نمیگذارد افراد به آن مقصد مشئوم شان برسند. و مکر هم استفاده کردن از وسائل مرموز است. خدا تمام وسائل را در اختیار دارد وَ عِندَاللهِ مَکرُهُمْ وَ إنْ کَانَ مَکرُهُمْ لَتَزُولُ مِنْهُ الجِبال.(۳) چون این چنین است خداوند توان آن را دارد که مکر ماکران را به خود آنها برگرداند. و نگذارد با ایجاد آن حائل که آن حائل را و ایجاد حائل را حیلوله و حیله میگویند، نگذارد با ایجاد حائل کسی به مقصد برسد. امام سجاد سلام الله علیه عرض میکند: خدایا! ما را در اثر گناهانمان عقوبت نکن! در اثر مکر و بدرفتاریمان مبتلا به مکر و حیله خود قرار نده! هیچ کس به هیچ مقصدی نرسیده است، مگر به فیض و فوز تو ! و هیچ کسی از شرّ نرهیده است، به خیر نرسیده است، مگر به عنایت تو.
مِنْ إینٍ لِیَ الخِیرُ یا رَبِّ وَ لا یُوجَدُ إلا مِنْ عِندِک. اگر خیر به دست توست و در غیر تو، در نزد غیر تو خیری نیست، ما از کجا خیر را فراهم بکنیم ؟ مِنْ إینٍ لِیَ الخِیرُ یا رَبِّ وَ لا یُوجَدُ إلا مِنْ عِندِک. نه پیش ماست، نه پیش دیگران. و اگر کسی گناه کرد و خواست نجات پیدا کند، راه نجات نه پیش خود گنه کار است، نه پیش دیگران. وَ مِنْ إینٍ لِیَ النِجاهُ یا رَبّی وَ لا تُستَطاعُ إلا بِکْ . هیچ کسی توان رهائی از عذاب را ندارد، مگر به فیض خاص تو ! نه آنها که راه خیر را طی کردند از تو بینیاز بودند، نه آنها که راه تباهی و تیرگی را طی کردند، از قلمرو قدرت تو بیرون بودند.
بر اساس کریمه: مَا بِکُمْ مِنْ نِعمَهٍ فَمِنَ الله(۴) هر که هر چه دارد در کنار سفره تو دارد. بر اساس آیاتی که وَ لا یَحسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَبَقُوا (۵) و آیاتی از قبیل “وَ مَا أنْتُمْ بِمُعجِزینَ فِی الأرض”(۶) و مانند آن هیچ کس نمیتواند قدرت إله را جلو بزند و قدرت إله را عاجز کند. هیچ کس مُعجز خدا نیست که قدرت خدا را عاجز کند. هیچ کسی سابق نیست که قدرت خدا را لاحِق کند. در این آیات قرائت شده ذات أقدس إله فرمود: لا یَحسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا سَبَقُوا . آنها خیال نکنند جلو زدند. یا فرمود: وَ مَا أنْتُمْ بِمُعجِزِینَ فِی الأرض . بعد از این که این جملهها گفته شد و روشن شد هیچ کسی قدرتی در قبال ذات أقدس إله ندارد و هیچ کسی بینیاز از ذات أقدس إله نیست . هم پرهیزکاران به او نیازمندند، هم وارستگان از عذاب به او نیازمندند. آنگاه دستور داد چند بار کلمه (یا رَبِّ) را بگوئید. آن کلمه یا رَبِّ را با یک نفس انسان بگوید . حالا سه بار ، چهار بار ، پنج بار این کلمه نورانی را گفتن عیب ندارد .
آنگاه به آن جمله حسّاس و کلیدی این دعای نورانی ابوحمزه ثمالی میرسیم که بِکَ عَرَفتُکَ وَ أنْتَ دَلَلْتَنِی عَلِیکَ وَ دَعوتَنِی إلَیکَ وَ لُولا أنْتَ لم أدْرِ مَا أنْت . در نوبت قبل اشاره شد که برخی از جملههای این دعای نورانی ابوحمزه در حدّ کلید درهای دیگر است . یکی از آن جملههای کلیدی همین است که بِکَ عَرَفتُکَ وَ أنْتَ دَلَلْتَنِی عَلَیْک . این بِکَ عَرَفتُکَ را همه داعیان عرض میکنند: خدایا! به وسیله تو ما تو را شناختیم.
آنها که از آیات آفاقی مدد میگیرند، چون آیات آفاقی مخلوق خداست، دلالت انسان متفکّر به آیات آفاقی مخلوق خداست، لذا به خدا عرض میکنند: ما به وسیله تو، تو را شناختیم . آنها که از آیات أنفسی طرفی میبندند نشانههای روح و آیاتی که در جان انسان موجود است، مخلوق خداست، دلالت انسان به استفاده از آیات انفسی مخلوق خداست و آنها هم از راه عنایتهای الهی به خدا رسیدهاند. آنها که جامع بین آیات آفاقی و آیات انفسیاند به شرح ایضاً . آنها هم میگویند: بِکَ عَرَفتُکَ وَ أنْتَ دَلَلْتَنِی عَلَیْک . آنها که از این سه گروه بالاترند، آنها کسانیاند که به خصوص آیات آفاقی بسنده کنند، یا به خصوص آیات انفسی بسنده کنند، یا به جمع آیتین بسنده کنند، بلکه میخواهند خدا را با خود خدا بشناسند. آنها هم میگویند : بِکَ عَرَفتُکَ وَ أنْتَ دَلَلْتَنِی عَلَیکْ. این أوَلَمْ یَکْفِ بِربکَ أنَّهُ عَلی کُلِّ شِیءٍ شَهِید(۷)، یعنی خداوند برای این که روشن بشود، برای این که دیگران به خوبی درک بکنند خداوند حقّ است، خود را به آنها نشان میدهد . آنها با مشاهده خداوند، خداوند را میشناسند. نیازی به آیات آفاقی و انفسی نیست. در اینجا راه و هدف یکی است.
مَسلک و مَسلوکٌ إلیه یکی است. و چون سالک از خود خبری ندارد و خود را نمیبیند، خود را نمیبیند، سلوک خود را نمیبیند . فقط هدف را میبیند، در حقیقت مسلک و هدف یکی خواهد بود. در بعضی از روایاتی که ذیل این بخش از آیات سوره مبارکه یوسف آمده است که أأنْتَ یُوسُف، آنجا وجود مبارک امام صادق طبق نقل صاحب تُحَف العقول این بیان نورانی را در شناخت خدا ذکر کرد که معرفت شاهد قبل از معرفت وصف اوست. یعنی ما شاهد را اوّل میشناسیم ، بعد صفات او را میشناسیم . ولی اگر موجودی غائب بود، اوّل وصفش را میشناسیم ، بعد ذاتش را میشناسیم . خلاصه آن حدیث این است که: شناخت ذات شاهد قبل از وصف اوست.
شناخت ذات غائب بعد از وصف اوست . بعد استشهاد میکند که برادران یوسف اوّل او را دیدند، بعد به یوسف بودن او پی بردند. أأنْتَ یُوسُف. نگفتند: یوسف توئی! گفتند: تو یوسفی؟ وجود مبارک امام صادق هم میفرماید به این که: خدا مشهود همه ماست. ما اوّل او را میشناسیم، بعد اوصاف او را میشناسیم . بعد آیات آفاقی و انفسی او را میشناسیم . چون این چنین است
این گروه چهارم که برترین گروه معرفتیاند، خدا را با خود خدا میشناسند.
این بِکَ عَرَفتُکَ وَ أنْتَ دَلَلتَنِی عَلَیک وَ لُولا أنْتَ لَمْ أدْرِ مَا أنْت برای این چهار گروه چهار مصداق مشخّص دارد. جامع همه یکی است که انسان خدا را به وسیله خدا بشناسد. خدا راهنمای انسان است و اگر خدا کسی را راهنمائی نکند نمیتواند خدا را بشناسد . و خدا راهنمائیهای فراوانی را اِعمال کرده است . منتها این سالک مُتطرّق است که باید از این راهها استفاده بکند و به مقصد برسد. پس همگان، همه این طوائف أربعه این جمله را میخوانند، منتها هر کس در حدّ خاصّ خود.
غَفَرَ اللهُ لَنَا وَ لَکُمْ وَالسَّلامُ عَلِیکُمْ وَ رَحمَهُ اللهِ وَ بَرِکاتُه.
آیه الله جوادی آملی
پینوشتها:
۱- سوره بقره / آیه ۱۶۸
۲- سوره آل عمران / آیه ۵۴
۳- سوره ابراهیم / آیه ۴۶
۴- سوره نحل / آیه ۵۳
۵- سوره انفال / آیه ۵۹
۶- سوره عنکبوت / آیه ۲۲
۷- سوره فصّلت / آیه ۵۳