سرویس سیاسی تبریز بیدار؛ طاها فرهمند/
در ایام تحصیلات ابتدایی زمانی که الفبای زبان فارسی را فرا گرفته و وارد فضای واژگان و جملات کوتاه شده بودیم همواره لغاتی که در ظاهر به گونهای نوشته و در استفادۀ گفتاری به نحوی دیگر خوانش میشدند، ذهنم را درگیر میکرد که مگر چه سودی دارد اینگونه نوشتن و آنگونه خواندن؟ چرا باید بیهوده وقت بگذاریم که آیا «خاهر» صحیح است یا «خواهر»؟! این واژگان در نظرم ریاکار و متظاهر به نظر میرسیدند، بهتر است بگویم به نوعی «تزویر ادبی» به حساب میآمدند.
بهترین معنایی که از تزویر سراغ دارم همان معانی برگرفته از احادیث ائمه علیهمالسلام است که در فیلمنامه سریال مختار، منقش گشته بود؛ «امروز میخواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوا به میدان میآید. تزویر سکهای دو روست که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را میبینند و اهل معرفت، ابلیسش! و چه خوندلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و بهظاهر متدین!».
رفتارهای متظاهرانه دولتی
«تزویر دولتی» یکی از شعبههای عمدۀ تزویر است؛ به عنوان مثال مسئلۀ «اقتصاد نفتی» همواره زمینهای برای طرحریزیهای مزورانه بوده است. زمانی بود که میگفتند آرزویمان این است که ای کاش کشورمان از ابتدا نفت نداشت و ما نیز وابسته به آن نبودیم؛ اما تا تحریم حوزۀ نفت موجب کاهش فروش نفت خام شد و بهصورت ناخواسته شرایطی فراهم شد که ناف اقتصاد وابسته به نفت و خام فروشی را ببریم، شروع کردند به این حرفها که «حال و اوضاع جیب مردم بد است» درست است که آمریکا شیطان بزرگ است اما کد خدای دنیا نیز است و باید با او تنشزدایی کنیم، چنان است که گویی ما تنشآفرینی کردهایم! شروع کردند به آن روی سکه را نشان دادن، گفتند آمریکا گاو نُه من شیر دهی است که کشورهای دیگر آن را میدوشند اما شما رفتهاید با شاخهای او درافتادهاید. افتادن در مسیر خام فروشی، وزیر نفت دولت محترم یازدهم را چنان به شور و شعف آورده بود که از صادرات نیم میلیون بشکه نفت به روسیه خبر میداد که بلافاصله توسط وزیر همتای روسیاش تکذیب شد. این خط مدیریتی تکنوکراتی همان سیری را دارد که وقتی رهبر انقلاب به عنوان امام جامعه گفتند که کاری کنید که هر موقع اراده کردیم شیرهای نفت را بتوانیم ببندیم، به ایشان لبخند انکار زدند.
همینطور است برخورد با مفهوم «استقلال» و «اقتصاد مقاومتی»؛ هرگز آنچه رهبر معظم انقلاب راجع به اقتصاد مقاومتی فرمودهاند و دولت محترم در حرف و وعده از آن حمایت صددرصدی انجام داده است همخوانی با افکار و راهبردهای حجتالاسلام دکتر حسن روحانی و مشاوران ارشد ایشان ندارد.
به عنوان مثال دکتر سریعالقلم در کتاب ایران و جهانی شدن، چالشها و راهحلها مینویسد:
«اگر نخبگان سیاسی یک کشور تصمیم گرفتند تا از مخزن ثروت، کار، فنآوری و توانایی جهانی بهرهبرداری کنند، به لحاظ سیاسی باید با آن هماهنگ و همسو باشند… رشد و توسعه و رقابت اقتصادی بدون همکاری با قدرتهای بزرگ اقتصادی امکانپذیر نیست. هراندازه که با قدرتهای بزرگ، مشکل سیاسی و امنیتی وجود داشته باشد، روابط اقتصادی نیز تحتالشعاع قرار میگیرد و بهرهبرداری محدود خواهد بود… در فرآیندهای جهانیشدن، اصل بر اقتصاد است و بسیاری از تصمیمگیریها در مسائل اقتصادی متمرکز است و نکته مهمتر دوم اینکه اگر کشور میانپایه و درحالتوسعهای تصمیم گرفت در این فرآیند وارد شود باید به دنبال استقلال اقتصادی نباشد، بلکه اقتصاد خود را در معرض تاروپود اقتصاد جهانی بهخصوص غرب قرار دهد… جمهوری اسلامی با یک پارادوکس مهم روبهروست، ازیکطرف میخواهد رشد و پیشرفت کند و از طرف دیگر در پی حفظ استقلال سیاسی و همینطور عدالت در بیرون از مرزهای کشور است. درواقع، ریشه پارادوکس در نوع نگاه به خود و نظام بینالمللی است… ماهیت نظام جمهوری اسلامی و مسائل تاریخی که بر ذهن ناخودآگاه رجال آن سایه افکنده و به حاکمیت ملی و مشارکت ناپذیری با محیط بینالملل انجامیده، بهگونهای میخواهد عمل کند که از طرفی یک حکومت عادی باشد و با حالت طبیعی و تعاملی با جهان مراوده داشته باشد، و از طرف دیگر، همزمان با مراکز قدرت و صاحب زور و امکانات مبارزه کند، و در بیرون از مرزهای خود در پی عدالت باشد… اولویت داشتن مبارزه با قدرتهای بزرگ، براندازی حکومتهای وابسته در خاورمیانه، آزادی فلسطین، حمایت از شیعیان و مبارزه با مخالفین داخلی، رشد و توسعه اقتصادی را در حد رفع نیازهای عمومی از طریق فروش نفت تقلیل داده است… جمهوری اسلامی ایران برای پیشرفت باید پارادوکس خود را با غرب حل کند».
تفکرات و اندیشههای منفعل و برون سپار، در واقع برخلاف خطوط اساسی انقلاب اسلامی که رهبر انقلاب آن را طراحی و تبیین کردهاند، طی طریق میکند. «وقتیکه به امید قدرتهای خارجی نشستید تا آنها بیایند اقتصاد شما را رونق بدهند و با زیر بار آنها رفتن، اقتصاد را رونق بدهید، آنها به حدّ کم قانع نیستند. وقتیکه شما نگاه میکنید به بیرون، مواجه میشوید با یک مسئلهای مثل کاهش قیمت نفت؛ ناگهان قدرتهای مستکبر با همراهی ایادی منطقهای خودشان متأسفانه به این نتیجه میرسند که قیمت نفت را به نصف و گاهی کمتر از نصف برسانند؛ شما مواجه میشوید با یک چنین مشکلی؛ وقتی نگاه به بیرون باشد، این است. وقتی شما نگاه به درون کردید، دیگر اینجور نیست». (بیانات رهبر معظم انقلاب در حرم رضوی ۱۳۹۴/۰۱/۰۱)
دکتر روحانی رییس محترم دولت یازدهم در صفحه ۷۸۲ کتاب «امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران» که به همراه دکتر محمدباقر نوبخت، دکتر محمد نهاوندیان، مهندس محمدحسین ملایری، مهندس اکبر ترکان، دکتر محمود سریع القلم، دکتر ربیعی، دکتر لاریجانی و امیر دریابان علی شمخانی به نگارش درآمده است مینویسد: «پس از بررسی انواع مکاتب اقتصادی در این مطالعه و ارزیابی آنها از منظر اسناد فرا دستی نظام ازجمله اهداف اقتصادی سند چشمانداز و سیاستهای کلی ابلاغی در برنامههای چهارم و پنجم توسعه بهویژه سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی، به نظر میرسد که نظریههای مکاتب نهادگرایان و کینزیهای جدید با الگوی مطلوب توسعه در جمهوری اسلامی ایران قرابت بیشتری داشته باشد»
درحالیکه رهبر معظم انقلاب صریحاً در مورد اقتصاد لیبرالیستی را با نام بردن از پدر علم اقتصاد مدرن، «آدام اسمیت» فرمودند:«آزادی غربی درزمینۀ اقتصاد، همین مطالبی است که میبینید؛ همین «اقتصاد آدام اسمیتی» و رسیدن به این وضع دیکتاتوری اقتصادی موجود دنیا، که الآن دارد انحلال و فروریختگی خودش را بهتدریج نشان میدهد». (بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه، ۱۳۹۴/۰۷/۲۴)
رهبر معظم انقلاب پس از انتشار این کتاب توسط مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، در حکمی به تاریخ دوم خرداد سال ۹۰ دستور تشکیل مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به ریاست دکتر صادق واعظ زاده را صادر کردند.
رفتارهای صادراتی
نباید از یاد ببریم که «النّاس علی دین ملوکهم»، هنگامی که رفتاری در مسئول بالادستی نهادینه میشود، مطابق حدیث شریف خودبهخود به مردم و سایر مسئولین منتقل میشود. به همین جهت است که امام و رهبری همواره بر این امر تأکید کردهاند که اصلاح الگوهای زیستی و معیشتی را میبایست مسئولین جمهوری اسلامی آغاز کنند.
سکوت و اتخاذ نکردن رویکردی فعال در مقابل باطل خود رفتاری مزورانه و نشانگر روحیهای است که میخواهد نه سیخ بسوزد نه کباب! اگر مسئولی در مقابل مطالبی هجو سکوت اختیار کرد دو گزاره را رقمزده است ابتدا اینکه با این روند رفتاری، برای مسئولین پاییندست و آحاد مردم محملی برای سکوت در برابر باطل را پدید آورده است و همچنین عملکردی متظاهرانه در دوراهی رعایت هنجارها و حمایت از هنجارشکنیها ترتیب داده است؛ این رفتار همان التقاط خیر و شر است که امام فرمود: «همه باید بدانید که التقاطی فکر کردن خیانتی بزرگ به اسلام و مسلمین است که نتیجه و ثمرۀ تلخ این نوع تفکر در سالهای آینده روشن میگردد». (صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۲۰۸)
سکوت رییسجمهور و آغاز سریالی هنجارشکنیها
شخصی همچون «رضایت پرویزی»، رییس بیمارستان شهید مدنی تبریز، در حضور رییس دولت یازدهم که به استان آذربایجان شرقی سفر کرده بودند، در جلسۀ دیدار با علما، غوث رفع حصر از سران فتنۀ سال ۸۸ را سر میدهد و آقای روحانی با سکوتشان او را تأیید میکنند؛ فتنهای که رهبر معظم انقلاب در دیدار با رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت در شهریور سال ۹۳ میفرمایند: «مسئلهی فتنه و فتنهگران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همانگونه که در جلسۀ رأی اعتماد خود بر فاصلهگذاری با آن تأکید کردند، همچنان بر آن پایبند باشند». فتنهای که به واسطۀ تضعیف شدید دولت وقت زیر بنای همان تحریمی شد که آقایان امروز به دنبال لغو «بای نحو کان» آن هستند؛ گرچه گروه مذاکرهکنندۀ فعلی قبلاً نیز بهواسطۀ سیر راهبردی اندیشهای که دارند بدون اینکه تحریمی در میان باشد قول تعلیق ۱۰ ساله داده بودند.
سکوت آقای روحانی در قبال چنین درخواستهای نامشروعی، زمینهساز سخن فرسایی افرادی همچون «شکور اکبر نژاد»، رئیس ستاد انتخاباتی دکتر عارف میگردد که در مراسم دوسالگی دولت در تبریز با حضور جمعی از کارگزاران دولت تدبیر و امید، ازجمله استاندار محترم دکتر جبار زاده، با بیاحترامی به رقبای سیاسی سران فتنه، خواستار رفع حصر از آنان میشود و مسئولین جلسه از جمله آقای استاندار و مدیران ارشد دولتی در استان به تأسی از دکتر روحانی سکوت میکنند، انگار که توصیه و تاکید رهبر انقلاب بر مرزبندی با فتنه و فتنه گران را نشنیده اند و نمی دانند.
اکبر نژاد ۸ اردیبهشت سال جاری، در مصاحبهای با پایگاه خبری ائل پرس با وقاحت تمام، بجای سران فتنه، شورای نگهبان را فتنهگر خوانده بود.
آقای اکبر نژاد که مدعی دیانت و اخلاق است با گفتارها و رفتارهایی هنجار شکنانه سعی در تحریک افکاری را داشت که گمان میکرد میتواند رأیی در سبد آرای آنها داشته باشد و با این تحلیل که میتواند با فشار و اتهام زنی به شورای محترم نگهبان هزینهای را برای آنان ایجاد کرده و صلاحیت خود را احراز کند، سخنانی بر زبان راند که با دیدن بازخورد منفی گفتارش در افکار عمومی دست به تکذیب مصاحبههایش میزند که انسان گمان میبرد برخی صرفاً بر اساس «اصالت موقعیت» تظاهر به امری میکنند.