گزارش اختصاصی تبریز بیدار از فعالیت گروه های مارکسیست دانشجویی؛

از پشت پردۀ فعالیت گروه‌های مارکسیستی در دانشگاه‌های استان تا سانسور نشریات دانشگاهی قبل از چاپ

رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانشجویان: شنیده‌ام در دانشگاه ما یک جریان‌هایی باز دارند حرف مارکسیسم را دوباره زنده می‌کنند، منتها این، دمیدن در کورۀ خاموش است این، نقش بر آب زدن است؛ دیگر به درد نمی‌خورد.

به گزارش تبریز بیدار، مارکسیست‌ها به علت معروف بودن به «بی خدایی»، در سیر تاریخی خود پایگاه اجتماعی در ایران نداشتند و به دلیل عملیات‌های مسلحانه‌ای که انجام می‌دادند حتی برای رژیم پهلوی نیز در رابطه با توجیه افکار عمومی و مشروعیت برخورد با آنها مشکلی بوجود نمی‌آمد. ماجراهای دستگیری عوامل این نوع جریانات توسط مردم مانند ماجرای سیاهکل، مشهور است که از آنها و نحوۀ نفوذ این تفکرات به ایران توسط شوروی سابق و پیوند خوردن آنها با قومیت‌ها می‌گذریم.

رهبر معظم انقلاب در بیست و پنجمین روز ماه مبارک رمضان ۱۴۳۶، در دیدار خود با دانشجویان فرمودند: « مارکسیست‌ها در آنجاهایی که انقلاب کردند و حکومت را به دست آوردند، با ضرب و زور کارشان را پیش بردند، حتّی در محیطهای دانشجویی. میدانید در همین افغانستانِ همسایه‌ی خودمان بعد از ظاهرشاه و بعد از آن داوود، یک حکومت مارکسیستی سرِ کار آمد؛ اوّلش قبل از پیروزی انقلاب ما بود و بعد مصادف شد با سالهای انقلاب و ادامه پیدا کرد – که آن‌وقتی که حکومت کمونیستی اعلام شد، بنده در ایرانشهر تبعید بودم؛ آنجا من شنفتم که در افغانستان حکومت کمونیستی آمده سرِکار و از قضایا خبر نداشتیم؛ حالا یواش‌یواش دارد خبرها منتشر میشود – در داخل دانشگاه کابل، مجموعه‌های وابسته به آن حزب خلق که حکومت را با کودتا در دست گرفته بود، میرفتند از داخل اتاقهای دانشجوها، دانشجوهایی را که فکر میکردند مخالفند میکشیدند بیرون، این‌قدر کتکشان میزدند که یا میمردند یا مُشرِف به مردن میشدند؛ همانها می‌آمدند این دانشجوها را میگرفتند میبردند و تحویل نیروهای حکومتی میداند که زندانی [کنند]؛ یعنی حتّی محیط دانشگاه را آلوده‌ی به این‌جور فشارها و خشونتها کرده بودند؛ [امّا] در بین ما این‌جور نبود. همین دانشگاه تهران، محیط ضرب و زور شد، امّا از طرف گروه‌های مارکسیستی؛ از طرف منافقین، مجاهدین خلق؛ آنها بودند که آنجا را تبدیل کردند به انبارهای سلاح؛ بچّه‌های مسلمان، نه…کمونیست‌ها در آن دورانی که بودند [با زور پیش بردند]. حالا خوشبختانه شکست کمونیسم به معنای شکست تفکّر مارکسیستی در دنیا تلقّی شده و درست هم همین است. البتّه من شنیده‌ام در دانشگاه ما یک جریانهایی باز دارند حرف مارکسیسم را دوباره زنده میکنند، منتها این، دمیدن در کوره‌ی خاموش است این، نقش بر آب زدن است؛ دیگر به درد نمیخورد. با آن‌همه ادّعامدّعا و با آن‌همه سروصدا و آن‌همه قربانی گرفتن و مانند اینها، نظامهای کمونیستی دنیا بعد از شصت سال، هفتاد سال، جز افتضاح، چیز دیگری به بار نیاوردند؛ یعنی دروغ بودن شعارهایشان ثابت شد، ناتوانی و ناکارآمدی‌شان هم ثابت شد؛ بنابراین آن، دیگر برنمیگردد. لکن حالا شنیده‌ام بعضی‌ها [دنبال این هستند] که اگر واقعیّت داشته باشد و الان جریان مارکسیستی به صورت فکری در دانشگاه ما فعّال باشد، قطعاً پول آمریکایی‌ها دنبالش است؛ برای خاطر اینکه انگیزه‌ای وجود ندارد. پول میدهند؛ برای اینکه بالاخره خود این شقّه شقّه کردن دانشجوها برای آنها یک نعمت بزرگی است. یکی از شقّه شقّه کردن‌ها هم این است که مارکسیست‌ها را دوباره زنده کنند».

به همین بهانه گفت و گو هایی با اساتید دانشگاهی و فعالین تشکل‌های دانشجویی ترتیب داده‌ایم که متن این گفت و گو ها در ادامه ارائه میگردد.

دکتر روح الله متفکر آزاد، استاد دانشگاه تبریز
دکتر متفکر آزاد در تبیین جایگاه اندیشۀ مارکسیسم در منظومۀ اندیشه‌های الحادی و جامعۀ انسانی بیان داشت: شیرازۀ اندیشۀ مارکسیسم پس از فروپاشی شوروی سابق به عنوان تعین و نمود خارجی و سیاسی این اندیشه، از هم پاشید؛ قبل از آن نیز با انقلاب اسلامی ایران این اندیشه در کشور ما به محاق و فراموشی سپرده شده بود.

وی ادامه داد: مارکسیسم به دلیل وجود نگاه‌های سرمایه‌داری غربی در آمریکای لاتین و آسیای شرقی و جنوب غرب آسیا رشد کرده بود. اما بعد از فروپاشیدن مارکسیسم، این اندیشه تبدیل به ابزار دست قدرت‌های استکباری همانند آمریکا شده است که هر کشوری تفکر لیبرالیسم را چه به لحاظ اقتصادی، فرهنگی یا سیاسی نپذیرفت، در آن کشور التقاط و انحراف فکری ایجاد کنند. کشورهای تمامیت‌خواه و استکباری، اندیشه‌های نئومارکسیستی را در مقابل بنیاد‌های فکری کشورهایی که سعی در ایستادگی در برابر آنها دارند، قرار داده و حمایت می‌کنند.

دکتر متفکر آزاد افزود: نگاه قومی به مسائل، قرابت نزدیکی با این اندیشه دارد. قومیت‌هایی که به لحاظ تاریخی پیوندهایی با اندیشه‌های مارکسیستی دارند احتمال این هست که برخی افراد آرام آرام در دامن این اندیشه‌ها قرار بگیرند.

استاد دانشگاه تبریز در خصوص علل به وجود آمدن و زمینه رشد تفکرات و اندیشه‌های مارکسیستی بیان داشت: البته بنده قائل به نظریۀ رشد این تفکرات نیستم اصلاً این اندیشه‌ها آنقدر ضعیف و توخالی هستند که نمی‌توان وجهی هر چند کوچک برای آنها در عرصه‌های اجتماعی قائل شد. بستر فکری مردم ایران ضد سلطه و ضد آمریکایی و ضد ظلم است و دشمن نیز این واقعیت را می‌داند و به همین دلیل می‌خواهد این تمایلات را ببرد به سمت اندیشه‌های نئومارکسیستی، در حالیکه حساب این کار را نکرده است که تفکرات ضد سلطه و ضد امپریالیستی مردم مسلمان به دلیل ریشه‌های قرآنی مسأله است نه شعارهای تو خالی برابر طلبانۀ شکست خوردۀ مارکسیستی که هیچ قرابتی با عدالت ندارد. دلیل اقامۀ اندیشه‌های گروهی شکست خورده در کشورهای مخالف لیبرالیسم، می‌تواند این نکته باشد که بعد از قبول تفکر مارکسیسم و شکست صد در صدی آن بعد از اجرا، پایه‌های لیبرالیسم قوت پیدا کند.

وی ادامه داد: اقداماتی که دولت‌ها می‌توانند در راستای منویات انقلاب اسلامی همچون حمایت از قشر مستضعف و توزیع عادلانۀ ثروت و پرهیز از نگاه‌های سرمایه‌سالارانه به اقتصاد و جامعه صورت دهند، بهانه را از دست اندیشه‌های پوسیده‌ای همچون مارکسیسم میگیرد. در دانشگاه‌ تبریز نیز افراد معدودی پیدا می‌شوند که در قالب کرسی آزاداندیشی تفکرات مارکسیستی را سرلوحۀ اندیشه‌های خود قرار داده باشد.

سعیدی، نماینده مردم تبریز، اسکو و آذرشهر در مجلس شورای اسلامی
سعیدی در خصوص فعالیت گروه‌های مارکسیستی در اوایل انقلاب گفت: مارکسیست‌ها گروه‌های قوی بودند و می‌خواستند فضای دانشگاه‌ها را تحت تأثیر خود داشته باشند. من یادم هست که در اوایل انقلاب ستاد فرماندهی در دانشگاه تبریز سازماندهی کرده بودند. سلاح کلاشینکف در قوای مسلح هنوز وجود نداشت که این گروه‌ها برای خود کلاشینکف و سایر سلاح‌های گرم و سرد داشتند و در دانشگاه سنگربندی کرده بودند و متأسفانه حتی نماد داس و چکش را در ساختمان یکی از دانشکده‌ها نصب کرده بودندمرحوم شهید چمران آمده بودند تبریز و پیش از خطبه‌های نماز جمعه که آن روز در میدان راه آهن اقامه می‌شد سخنرانی بسیار تأثیرگذاری با این مضمون ایراد کردندکه مردم انقلابی تبریز که سابقۀ مبارزاتی در مشروطه و ۲۹ بهمن‌ها را در کارنامۀ خود دارید، چه نشسته‌اید که برازندۀ مردمی همچون شما نیست که عده‌ای دانشگاه تبریز را تبدیل به ستاد جنگ کرده باشند؛ این شد که مردم مستقیماً به سمت دانشگاه تبریز حرکت کردند و طومار نحلۀ الحادی مارکسیسم را در هم پیچیدند.

وی در خصوص تبیین جایگاه جریان‌های مارکسیستی در عصر حاضر در دانشگاه‌های استان ادامه داد: جریان‌های مارکسیستی امروز در عناوین و قالب‌های مختلف از جمله گروه‌های قومگرا که به لحاظ تاریخی ریشه دارد در حمایت کشور شوروی سابق به عنوان بزرگترین پایگاه حکومتی مارکسیسم و کمونیسم از گروه‌های قومگرایی همچون فرقۀ دمکرات و سایر گروه‌های اینچنینی که در اوایل انقلاب نقش پر‌رنگ و واضح‌تری داشتند؛ لذا بخشی از فعالیت‌های این گروه‌ها در این قالب است. با توجه به اینکه پرچم مارکسیستی کشور شوروی به زیر کشیده شده است این گروه‌ها نمی‌توانند بصورت علنی پرچم‌داری چنین اندیشۀ شکست خورده‌ای را داشته باشند. متأسفانه دانشجویانی که در این زمینه‌ها فعالیت دارند در برخی نشریه‌هایی که در دانشگاه تبریز و سایر دانشگاه‌های بزرگ استان، مانند دانشگاه شهید مدنی و دانشگاه سهند منتشر می‌شوند اندیشه‌های خود را ابراز می‌کنند و این نشریات متأسفانه در دانشگاه‌ها پخش می‌شوند. در نشریات علمی بعضاً دیده می‌شود که مطالب آنها صرفاً مسائل علمی نمی‌باشد و گاهاً انحرافات الحادی که ریشه تفکرات مارکسیستی در پارادایم اومانیسم است، دیده می‌شود.

نماینده مردم استان آذربایجانشرقی در مجلس شورای اسلامی در خصوص علل و زمینه‌های رشد گروه‌های دانشجویی مارکسیستی در نظام جمهوری اسلامی ایران بیان داشت: نماد سیاسی مارکسیسم که شوروی بود از هم پاشید اما خاستگاه فکریش با تمام سقوط و فروکاست خویش هنوز جان دارد و نفس می‌کشد. آمریکا و شوروی که به تعبیر شهید مطهری دو لبۀ یک قیچی بودند یکی در لباس مارکسیسم در زمینۀ انسان محوری و دیگری در کسوت لیبرالیسم در همان زمینۀ انسان محوری، اومانیسم، نفی خدا و در ساحت سیاسی نفی رابطۀ سیاست و دیانت می‌باشد؛ لذا از این جهت تفکر مارکسیسم از بن خود را در تقابل با نظام دینی می‌بیند و عقیده‌مند است که دین افیون توده‌هاست.

وی در توضیح چگونگی حمایت غرب لیبرال از اندیشه‌های سکولاری همچون مارکسیسم ادامه داد: بخشی از تفکر این نحله در محافل علمی و سیاسی را که ناظر به حمایت از قشر پرولتاریا و کارگر و نفی دیکتاتوری بورژوازی غربی بود حذف کرده‌اند. دولت‌هایی که بعد از انقلاب سر کار آمدند بعضاً غفلت‌هایی صورت داده‌اند که زمینه‌ساز سوء استفاده‌هایی شده است اما سعی شده سریعاً آن مسائل حل و رفع شود و اینگونه نیست که مطالبات این گروه‌ها صرفاً اقتصادی باشد اتفاقاً غالباً مسائل فرهنگی را پیش روی خود قرار می‌دهند. حمایت از اندیشه‌های الحادی همانند مارکسیسم و در تقابل قرار دادن آن با انقلاب اسلامی از راهبردهای کشور آمریکاست و برای حمایت و گسترش این منظور ردیف بودجه‌ای خاص دارند و آن را نیز علناً اعلام می‌کنند.

دکتر پور محمدی رئیس دانشگاه تبریز
دکتر پور محمدی رئیس دانشگاه تبریز در خصوص فعالیت گروه‌های مارکسیستی در دانشگاه تبریز گفت: وجود گروه‌های مارکسیستی در دانشگاه تبریز محل سوال است، من وجود چنین گروه‌هایی را تأیید نمی‌کنم اما در نشریات دانشجویی می‌تواند برخی گرایش‌های سیاسی قابل ردیابی باشد اما اینکه نمود خارجی و مشخصی داشته باشند و فعالیت گروهی انجام دهند واقعیت ندارد و اگر در نشریات نیز اینچنین گرایش‌هایی وجود داشته باشد سعی ما در مدیریت آنها خواهد بود.

وی در خصوص برهم زدن برخی سخنرانی‌ها توسط گروه‌های با گرایش‌های مارکسیستی گفت: با تقبیح این نوع برخورد با مسائل که جلسه‌ای را به هم بزنند مخالف هستم و چنین اعمالی را شایسته محافل علمی نمی‌دانم اما این دلیل نمی‌شود به کسانی که به یک سخنرانی اعتراض داشته باشند گفت آنها مارکسیسم هستند.

پورمحمدی در توضیح اینکه چرا گروه‌های شکست خوردۀ تاریخی، اجتماعی مانند مارکسیست‌ها در جمهوری اسلامی ایران می‌توانند زمینۀ ظهور و بروز داشته باشند، گفت: طبیعتاً مسایلی که در حوزۀ دانشجویی اتفاق می‌افتد الزاماً ساخته و پرداخته فضای دانشگاه نیست؛ فراز و فرود جریان‌ها و گروه‌های سیاسی ریشه در مسائل اجتماعی دارد. قشرهایی که به لحاظ رفاه اجتماعی و اقتصادی در فشار قرار می‌گیرند و احساس فقر می‌کنند بیشتر تمایل خواهند داشت به مارکسیسم روی بیاورند. واقعیت این است که مارکسیم نتوانست حتی در مکانی که متولد شده است رشد و نمو پیدا کند و جامعه‌ای عادلانه برای مردم خویش بنا نهد. هیچ کشوری در دنیا وجود ندارد که مارکسیسم بتواند در آنجا جامعه سازی و نظام سازی مطلوب خویش را داشته باشد. علت گرایش به مارکسیسم معلول دو عامل فقر و محرومیتی که در مناطق محل زندگی وجود دارد، است. به‌خصوص محرومیت‌های فکری؛ در حالیکه این نوع دیدگاه‌ها در محل تولد الحادی خویش نیز از هم متلاشی شده‌اند. فعالیت برخی از هم‌وطنانی که به لحاظ تاریخی در منطقه‌ای با سوابق گرایش‌های مارکسیستی متولد و رشد کرده‌اند بعید به نظر نمی‌رسد. اما جریانی که نگران کننده باشد قطعاً وجود ندارد و ما نیز در دانشگاه اسلامی اجازۀ رشد و بلوغ اندیشه‌های الحادی را در دانشگاه فراهم نمی‌کنیم.

رئیس دانشگاه تبریز در خصوص رابطۀ رشد و نمو این گروه‌ها و عملکرد دولت‌ها بیان داشت: قطعاً ارتباطی وجود دارد میان عملکرد و رویکرد دولت‌ها به مسائل اجتماعی و رشد تفکرات مارکسیستی؛ ایدوئولوژی‌هایی که دولت‌ها در دستور کار خود قرار می‌دهند می‌توانند حربه را از دست گروه‌های اینچنینی بگیرد و یا بهانه دستشان بدهد. اما صورت مسأله را پاک کردن نیز نمی‌تواند راه‌حل خوبی باشد و بایستی در قشرهای مستضعف و کارگری جامعه اقتصاد رفاه با الگوهای اسلامی نهادینه شود و دولت‌ها، فرقی نمی‌کند کدام دولت باشد، باید از کارگران و کسانی که با عرق جبین کار می‌کنند و روزی خود را در می‌آورند حمایت جدی صورت دهد و نباید آنها را در تنگنای اقتصادی رها کند و در نتیجه آنها نیز مطالبات خود را در محافل الحادی همچون گروه‌های مارکسیستی پیگیری کنند و الگوی معیشتی خود را مبتنی بر دیدگاه‌های این گروه‌ها تنظیم و محدود کنند.

علی مهتدی فعال دانشجویی و کارشناس ارشد جامعه‌شناسی
علی مهتدی در خصوص فعالیت گروه‌های مارکسیستی در دانشگاه‌های استان و به‌خصوص دانشگاه تبریز گفت: در فضای دانشگاه تبریز بعد از اینکه در سال‌های ۲۰۱۰، ۲۰۱۱ در غرب بحران اقتصادی به مرحلۀ فروپاشی نسبی رسید، توجه به اندیشه‌های مارکسیستی نیز اوج گرفت به تبع آن در دانشگاه‌های ما و خصوصاً دانشگاه تبریز نیز این جریان در قالب دانشجویان رشتۀ فلسفه و جامعه‌شناسی شکل گرفت و غالباً این گروه‌های دانشجویی رویکرد آنارشیستی داشتند یعنی در هر برنامه‌ای سعی می‌کردند جز مخربین برنامه‌ها باشند؛ فرقی نمی‌کند این برنامه‌ها از سوی دانشجویان اصلاح طلب باشد یا اصولگرا، صرفاً اهمیت داشت که به‌گونه‌ای خودشان را در دانشگاه نشان بدهند و اعلام موجودیت کنند. هوچی‌گری از شاخصه‌های اصلی این گروه‌ها است. قومیت‌های خاصی به لحاظ سابقۀ تاریخی و ویژگی‌های جامعه‌شناختی و اقتصادی منطقۀ آنها که دارا می‌باشند، بیشتر به فعالیت در چنین گروه‌هایی رغبت دارند که اغلب رفتارشان آنارشیسم عقلانی را برمی‌تابد.

این فعال دانشجویی ادامه داد: بر خلاف فعالان لیبرالیسم‌ گرا که اساساً از روی سیری و دلخوشی فعالیت می‌کنند، مارکسیست‌ها سعی می‌کنند که نشان بدهند به راه خودشان اعتقاد دارند و در راه اعتقاداتشان حاضرند بایستند. در چند موردی که من با برخی از فعالین این گروه‌ها صحبت کردم اذعان می‌کردند که حاضرند از دانشگاه اخراج شوند اما دست از خواسته‌های خود بر ندارند. علیرغم برخورد انضباطی دانشگاه با برخی از فعالیین این گروه‌ها باز هم به فعالیت‌های خود ادامه می‌دهند.

وی افزود: آنها علناً در سخنرانی‌های دانشگاهی و نشریات و صفحات اجتماعی خویش اندیشه‌های خود را بیان می‌کنند؛ از جمله رعایت نشدن حقوق قشر کارگر در هیچ کدام از دولت‌ها و افیون بودن دین برای توده‌ها و لزوم جدایی دین از عرصه‌های سیاسی، اجتماعی.

کارشناس ارشد جامعه شناسی بیان داشت: در دولت تدبیر و امید به دلیل اینکه فضای دانشگاه به سمت آزادی بیشتر رفته است، فضای تنفسی بهتری را تجربه کردند اما به دلیل اینکه به شدت آنارشیستی برخورد کردند توسط مسئولین دانشگاه و در کمیتۀ انضباطی تعلیق و موارد اینچنینی را تجربه کردند؛ این نیز نبود مگر در سایۀ افراطی‌گری‌های بیش از اندازۀ خودشان.

این فعال دانشجویی ادامه داد: در دانشگاه‌های دیگر مانند دانشگاه شهید مدنی و سهند بصورت جسته گریخته این گروه‌ها فعالیت دارند اما همانند دانشگاه تبریز به صورت ساختارمند و تشکیلاتی عمل نمی‌کنند. تا شش ماه پیش فعالیین دانشگاه تبریز جلسات منظم سازماندهی شده داشتند.

دکتر حسین زاده، معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه تبریز
دکتر حسین زاده در پاسخ به این سوال که تعین و نمودهای خارجی فعالیت گروه‌های مارکسیستی در دانشگاه تبریز در چه قالب‌هایی ظهور و بروز یافته است، گفت: تا آنجاییکه بنده مطالعه کرده‌ام و اطلاع دارم تا به حال هیچگونه ظهور و بروزی نداشته‌اند و فضایی نیز برای فعالیت نداشته‌اند. ما اجازۀ فعالیت به این گروه‌ها را نمی‌دهیم.

وی در خصوص انتشار یک نشریۀ خاص در دانشگاه تبریز بیان داشت: نشریۀ مذکور مطالبی را در مورد تفکرات مارکسیستی نوشته بود، با توجه به اینکه آیین‌نامه نشریات به ما این اجازه را نمی‌دهد اما ما با اختیارات خود دانشگاه و بصورت کدخدا منشانه قبل از انتشار صحبت می‌کنیم و مسئله را حل می‌کنیم و نمی‌گذاریم که به مرحلۀ چاپ برسد. تا بحال هیچ لغو مجوزی در این زمینۀ خاص صورت نگرفته است و خوشبختانه ما اجازه نداده‌ایم به مرحلۀ چاپ برسد؛ اصولاً باید مطلب چاپ شود بعد شکایتی صورت بگیرد و کمیتۀ ناظر بر نشریات بیاید بررسی کند و تعلیق یا هر اقدامی که مقتضی است را صورت دهد، اما ما حتی اجازه نمی‌دهیم نشریه به مرحلۀ چاپ برسد و قبل از انتشار مطالب را کنترل می‌کنیم.

حمید قدسی آذر، فعال دانشجویی
حمید قدسی آذر در خصوص علل افزایش گرایش‌های مارکسیستی بیان داشت: مارکسیسم دارای تاریخ حضور قوی و بلند مدت در ایران است که در دهه‌های ۳۰، ۴۰ و ۵۰ شمسی گفتمان مارکسیستی رقیب اصلی گفتمان اسلامی بود. جریان‌های مارکسیستی در طول حیات اجتماعی خود در ایران تجربه‌های ارزشمندی در خصوص فراز و فرود و بازیگری در ایران انباشته است.

وی ادامه داد: جریان‌های مارکسیستی و سوسیالیستی در قرن ۱۹ در واکنش به مظالم و زیاده‌طلبی‌های لیبرالیسم سرمایه‌گرایی غرب بوجود آمده است. اما در جامعه ایران بعد از انقلاب سیاست‌های اقتصادی در دهۀ ۶۰ به سوسیالیسم نزدیک بود اما بعد از آن دهه و روی کار آمدن دولت سازندگی سیاست‌های اقتصادی به سمت لیبرالیسم سرمایه‌گرایی رفت که این باعث گسترش یافتن فقر، تبعیض و بی‌عدالتی، سرمایه‌محوری، دیکتاتوری پول و شکاف طبقاتی شد. طبیعی است که در اعتراض به این سیاست‌ها طبقات پایین و متوسط در قالب گفتنمان مارکسیسم سازماندهی شده و به تکاپو افتادند. اساساً عمدۀ مطالبات و مفاهیم مارکسیستی معطوف به برابری‌طلبی، عدالت‌خواهی، رفع ظلم و استکبار است که این مفاهیم مقتضای فطرت انسان است. در جامعه‌‌ای که ظلم و استثمار وجود داشته باشد گروه‌های مارکسیستی خواهان پیدا می‌کند.

این فعال دانشجویی افزود: از فطری بودن مطالبات مارکسیستی نباید فطری بودن کل اندیشۀ مارکسیستی را نتیجه بگیریم. مارکسیسم آمیخته‌ای از حق و باطل است که بعضی معطوف به فطرت بشر است و برخی از آموزه‌های این ایدوئولوژی ناظر به الحاد و افراطی‌گری‌های ساختاری می‌باشد. از زمان حضرت آدم(ع) تا امروز، خداپرستی به عنوان یک اصل فطری و یک حق، در طول تاریخ زندگی بشر دچار انحرافاتی همچون بت پرستی شده است. مارکسیسم نیز در تشخیص مصادیق و روش‌ها به خطا رفته است.

وی افزود: در جامعۀ ما فقدان اندیشه‌های سیاسی، اجتماعی اسلامی و دینی وجود دارد؛ این باعث می‌شود برخی به اندیشه‌های چپ و مارکسیستی روی بیاورند. دین و ساحت‌های مختلف آن مانند عقاید و اخلاق محدود در احکام حیات فردی عبادی شده است و گزاره و رویکردی دینی دربارۀ آرمان اجتماعی و اصلاح جامعۀ بشری عرضه نمی‌شود. به همین دلیل عدالتخواهان و ظلم‌ستیزان عالم روی خوش به مارکسیسم نشان می‌دهند.

قدسی آذر ادامه داد: کم کاری مسلمانان و مخصوصاً حوزه‌های علمیه و روحانیت در تبیین و تدقیق و بازتولید اندیشه‌های متعالی اسلام در حوزه‌های اجتماعی، سیاسی، تاریخی، اقتصادی و… از یک طرف و بازتولید مستمر و نوآوری‌های اندیشه‌های پوسیده و تکراری مارکسیسم و بسنده نکردن به نظریات قبلی از طرف دیگر موجبات جذابیت ظاهری برای این ایدوئولوژی را فراهم کرده است.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *