به گزارش تبریز بیدار به نقل از فارس، شاید این هم از بازیهای جالب روزگار باشد که تنها با گذشت کمتر از دو سال از زمانی که قرار به نوشتن گزارشی در مذمت جشنواره بازار تبریز داشتی، حالا در چرخشی عجیب از نقطه مقابل آن موضوع بنویسی؛ یعنی فانوس به دست دنبال جشنوارههای رها شده در شهر سرگردان باشی.
هر چند از اداره فرهنگ و ارشاد تبریز به عنوان متولی اصلی فرهنگ و هنر شهر نام برده میشود ولی سالهاست که در غیاب این مجموعه، سازمانها و نهادهای دیگر با حرکتهای جسته گریخته سعی در رفع کم کاری و ضعف ممتد آن داشتهاند. با تغییر دولت دهم و روی کار آمدن دولت حسن روحانی و به تبع آن انتظار برای تغییر مدیران استانی، جمع زیادی از فرهنگ دوستان چشم انتظار بودند تا ببینند چه کسی سکان مدیریت فرهنگی استان را بر عهده میگیرد و چقدر میتوان به بهبود این آشفته بازار امیدوار بود.
حالا ولی با گذشت نزدیک به دو سال از آن روزها، اتفاق خاصی در حوزه فرهنگی روی نداده و دوباره تمام نگاهها به سمت سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تبریز که انگار اصلیترین نهاد اجرایی برگزار کننده برنامههای فرهنگی در شهر است، میچرخد.
چند مورد جشنواره گم شده است
برگزاری جشنوارههای متعدد توسط سازمان فرهنگی هنری شهرداری تبریز و روند ممتد و گاه شتابزده این جشنوارهها در سالهای گذشته انتقاد بسیاری از فعالان فرهنگی شهر را به دنبال داشت چرا که معتقد بودند این برنامههای متوالی کمیت را فدای کیفیت کرده و با صرف هزینههای فراوان در واقع دستاورد و بازتاب چندانی در بین شهروندان ندارد.
ولی در این بین عده دیگری هم معتقد بودند نفس برپایی این برنامهها و تنوع آنها، در سکون و خاموشی اداره فرهنگ و ارشاد موفق شده بخشی از کمبودهای این حوزه را جبران کند و فضای کمرمق فرهنگی شهر را زنده نگه دارد.
بین تمام این اما و اگرها ولی مدتی است که در سکوت خبری همان اندک جشنواره برگزار شده هم چند دوره است که ناپدید شدهاند و یا از مدت زمان معمول انتشار فراخوان آنها ماهها سپری شده است. جشنوارههایی مثل جایزه ادبی تبریز، عکس فیروزه، زنده نامان تبریز، موسیقی مقامی، جشنواره منطقهای موسیقی عاشیقلار، مجموعه نشستهای پخش فیلم نمای نزدیک و…
فعلا بودجه نداریم!
دبیر اجرایی دومین جشنواره موسیقی مقامی در مورد علت عدم برگزاری سومین دوره این جشنواره از سال ۹۳ تا امروز، میگوید: پس از تغییر مدیریتی در سازمان فرهنگی هنری شهرداری تبریز صحبتهایی در خصوص برگزاری مجدد این جشنواره مطرح شد ولی طبق شنیدههایی از همین سازمان، ظاهرا فعلا بودجهای برای برپایی آن موجود نیست.
خسرو سرتیپی، ادامه میدهد: چه موسیقی عاشیقها و چه موسیقی مقامی، یکی از اصلیترین و غنیترین داشتههای فرهنگی این سرزمین هستند و مردم اینها را به نوعی هویت معنوی خود میدانند و در دورهای که تکنولوژی بیوقفه اصالتهای فرهنگی را در روح جوانان لگدکوب میکند ما باید به دنبال حفاظت از همان داشتههای اصیل خود باشیم.
سرتیپی در پاسخ به اینکه برگزاری جشنواره موسیقی مقامی در این دو دوره چه دستاوردهایی برای فرهنگ آذربایجان داشت، میگوید: برگزاری این جشنوارهها باعث کشف استعدادهای زیادی بین جوانان شد و حتی بسیاری از علاقمندان نیز فرصتی برای پیگیری آن پیدا کردند.
وی ادامه میدهد: متاسفانه در دورهای که این جشنواره تازه در بین علاقمندان خود جا باز کرده بود، با رکود مواجه شد در حالی که طی این مدت بسیاری از علاقمندان تماس گرفته و پیگیر برگزاری آن بودند که همین نشان از موفقیت آن دارد.
وقتی همه خواب بودند
ولی نکته جالبتر ماجرا بیش از قطع یک باره جشنوارهها و فراموشی عمومی آنها در بین شهروندان شاید جایی باشد که بدانیم حتی برگزارکنندههای آنها هم به راحتی فراموش میشوند و بیهیچ اطلاع قبلی، فرد دیگری عهدهدار مسئولیت اجرای برنامه میشود.
برنامههای پخش فیلم و دعوت از بزرگان سینمای ایران که تحت عنوان «آینههای رو به رو» سالهای زیادی است بین هنردوستان تبریزی شناخته شده و توسط حوزه هنری تبریز برگزار میشد، چند سالی بود که در قالب «نمای نزدیک» و با همان مدیریت ۱۰ ساله علیاکبر افتخار فعال سینمایی و به میزبانی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تبریز برگزار میشد.
علیاکبر افتخار از بیخبریاش در رابطه با کنار گذاشتن یک باره وی از مسئولیت برگزاری برنامه نمای نزدیک خبر میدهد و میگوید: نمای نزدیک برنامهای بود که خودم اجرای آن را به سازمان پیشنهاد دادم ولی یک باره اعلام شد که فعلا دست نگهدارید و پس از آن هم متوجه شدم نفر دیگری جایگزین من برای برگزاری برنامه شده است.
افتخار با بیان اینکه تعطیلی نمای نزدیک برای من هم جای ابهام دارد، اضافه میکند: آخرین برنامه نمای نزدیک در سال ۹۲ برگزار شده است و طی این مدت افرادی که در برنامهها شرکت داشتند پیگیر بودند و برای برنامه آتی تماس میگرفتند که میگفتم فعلا برنامه متوقف شده است.
این فعال حوزه فرهنگ و هنر با اشاره به اینکه این نشستها برای مخاطب تخصصی و عمومی سینما کارکردهای بسیار مفیدی داشت، میگوید: هر چند برای این موضوع باید ارزیابی کتبی اتفاق میافتاد ولی من با ارزیابی شفاهیای که داشتم برای عده زیادی بسیار مفید بود که عنوان میکردند از طریق این نشستها به سینما علاقهمند شدهاند و از طرفی هم جلسات تخصصی کارکرد خوبی برای ارتقای سطح دانش سینماگران جوان تبریزی داشت.
جشنوارهها فقط نقشی تزئینی برای مطبوعات دارند
تا همین چند سال قبل دیوارهای شهر پر بود از بنرهایی که حکایت از برپایی جشنوارههایی با موضوعات و اسامی گاه خاص که لبخند تعجب را برای شهروندان به همراه داشت. همان موقع هم بسیاری از اهالی مطبوعات در طنزهایی تلخ از کارکرد واقعی این جشنوارهها مینوشتند و برخی هم با نگاهی انتقادی به طور جدی به بررسی آن حجم از برنامههای مشابه پرداختند.
محمدرمضانی، دبیر اجرایی جایزه ادبی تبریز هم در پاسخ به اینکه از جایزه ادبی تبریز چه خبر، میگوید: این جشنواره فقط دو دوره برگزار شد و سال ۹۳ از برپایی هم خبری نشد و شاید امروز عدهای بگویند با تغییر مدیریت سازمان فرهنگی هنری برنامهها متوقف شده و یا بودجهای وجود ندارد ولی در نهایت من هم اطلاع چندانی از علت توقف آن ندارم.
رمضانی ولی از جنبه دیگری به برپایی جشنوارهها و برنامههایی از این دست پرداخته و میگوید: در حالت کلی در مورد برگزاری هر نوع جشنوارهای نگاه مثبتی ندارم. به نظرم این جشنوارهها تنها برنامههایی برای پر کردن صفحات مطبوعات بوده و کارکرد چندانی ندارند.
دبیر اجرایی دومین جایزه ادبی تبریز ادامه میدهد: متاسفانه مسئولان به برپایی جشنوارهها علاقه بیشتری دارند چرا که در مطبوعات اخبار آن انعکاس بیشتری دارد.
این نویسنده و فعال فرهنگی با تاکید بر اینکه کلاسها، دورههای آموزشی و مجامع همفکری تاثیری بیشتر از برپایی جشنواره دارد، میگوید: هم اکنون در حوزه هنری تبریز جلسات کوچکی در سکوت خبری برگزار میشود که شاید کارکرد و خروجی واقعی آن جلسات خیلی بیشتر از برپایی جایزههای ادبی و جشنواره و… باشد.
خروجی کار فرهنگی در کوتاه مدت ملموس نیست
یک وجه دیگر این موضوع علت و اهمیت برگزاری جشنوارههاست. اینکه آیا واقعا جشنوارهای که چند دوره در حال برگزاری است هنوز هم کشش و توان جذب مخاطب را دارد؟ در برپایی جشنوارهها چقدر نیاز به تغییر و تحول است؟ همان جشنوارههای برگزار شده آیا در سطحی موفق بودند که امروز هم نیاز به ادامه داشته باشند؟
کریم متقی دبیر پنجمین جشنواره عکس فیروزه در پاسخ به اینکه چرا از فراخوان فیروزه ششم خبری نیست، میگوید: در مورد فیروزه ششم تنها یک بار جلسهای با مدیرعامل سازمان فرهنگی هنری داشتهایم که در این جلسه از من در مورد ضرورت برگزاری این جشنواره سئوال شد و پس از آن اطلاع دقیقی از تصمیم مسئولان برای برگزاری جشنواره فیروزه ندارم.
متقی برپایی جشنواره عکس فیروزه را بهترین فرصت جهت معرفی شهر و داشتههای تبریز عنوان کرده و ادامه میدهد: شهر باید اجازه دهد تا دیده شود. در حال حاضر ۳۵۰ عکاس از سراسر کشور درگیر جشنواره عکس فیروزه هستند و این روزها سراغ زمان برپایی آن را میگیرند.
این عکاس برجسته تبریزی مهمترین علت ضعف برنامههایی از این دست را واقف نبودن مسئولان به اهمیت برخی موضوعات دانسته و میگوید: در کشور ما موفقترین وزارتخانه بهداشت و درمان است چرا که تمام کادر آن را پزشکان و متخصصان تشکیل میدهند و این قشر هم زبان مشترک دارند.
وی ادامه میدهد: متاسفانه مسئولان ما مشاور ندارند و در غیاب کسی که بتوانند از وی برای تصمیمات خود مشورت بگیرند، عمل میکنند.
شاید واکاوی جشنوارههای برگزار شده توسط یک سازمان خاص و انتظار پاسخگویی آن در تمام زمینههای فرهنگی و هنری کمی بیانصافی باشد ولی خوب یا بد این انتظاری است که شهروندان تبریزی در قحطی هرگونه جنب و جوش توسط دستگاههای متولی، با نگاه به پیشینه برنامههای سازمان فرهنگی هنری شهرداری برای خود متصور میشوند.
حسین آذرنیا مدیرعامل سازمان فرهنگی هنری شهرداری تبریز در آخرین نشست عصر رسانه سال ۹۳ در پاسخ به اینکه از جشنوارههای به خواب رفته این سازمان چه خبر، جواب قانع کنندهای نداشت و بخشی از آن را مربوط به مشکلات مالی عنوان کرد.
با این حال برای تکمیل این گزارش و خبر گرفتن از نشانی برنامههای گم شده دوباره با او تماس گرفتم که پس از چند روز این تماس به پاسخ دهی توسط روابط عمومی سازمان ارجاع داده شد ولی توضیحات روابط عمومی نیز در این مورد قانع کننده نبود.
این روزها مهمترین سازمان برگزار کننده فعالیتهای فرهنگی و هنری تبریز به طرز غم انگیزی تحرک و پویایی خود را از دست داده است و انگار کسی خیال یادآوری روزهای پر خبر و هیاهوی این مجموعه را ندارد.
حالا فانوس به دست دنبال جشنوارههای گمشده در شهر پرسه میزنیم ولی نباید این موضوع را فراموش کرد که واقعا نفس برگزاری آنها با همان روال سابق کفایت میکند یا باید با نگاهی کلانتر به این خرده جریانهای بر پا شده در شهر نگاه کرد.
شاید وقت آن رسیده باشد پس از چند دوره متوالی از برگزاری هر کدام از این برنامهها بررسی جامعتری در مورد کارکرد واقعی آنها صورت گیرد و مسیر پیش گرفته شده (حداقل برای متولیان فرهنگی) کمی واضحتر ترسیم شود.