به گزارش تبریز بیدار به نقل از فارس ،مهدی شکیبایی: مقامات اروپایی آماده سفر به تهران می شوند… این خبری بود که بلافاصله پس از حمایت وزرای خارجه اتحادیه اروپا در نشست اخیر بروکسل از توافق هسته ای میان ایران و ۱+۵ بر روی خروجی رسانه های منطقه ای و بین المللی قرار گرفت. پیش از برگزاری این نشست قائم مقام صدر اعظم المان و وزیر اقتصاد این کشور عازم تهران شده و زمینه های همکاری اقتصادی میان تهران و برلین را بررسی کرد. بلافاصله پس از وی خبرگزاری فرانسه از سفر خانم فدریکا موگرینی هماهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا ، لوران فابیوس وزیرخارجه فرانسه و تنی چند از مقامات سوئیسی ، هلندی و… به تهران خبر داد.
تحلیلگران غربی معتقدند ابعاد این توافق فراتر از موضوعات هسته ای است به طوری که کشورهای اروپایی به دنبال پیدا کردن منابع جدید انرژی در سایه روابط تنش آمیز با روسیه هستند.
اروپا وضع مناسب اقتصادی ندارد، ارزش پولی منطقه یورو به دلیل استقلال خواهی مالی برخی کشورهای اروپایی در حال کاهش است، بحران یونان خاری شده است در گلوی اروپاییها، روسها اروپاییان را در آستانه فصل سرما با سلاح انرژی تهدید می کنند، بحران اوکراین چشم انداز روشنی ندارد و کابوس جنگ همچنان از این ناحیه مرزهای اروپا را تهدید می کند.
این موارد کمترین دلیل اروپایی ها برای تغییر وضعیت سیاسی خود و ورود به بازارهای جدید اقتصادی و انرژی است. تکلیف اروپاییان از بابت عجله در برقراری روابط اقتصادی با تهران مشخص است. اما آیا تکلیف تهران برای برخورد با مرحله جدید پس از توافق نهایی مشخص است؟ آیا همچنان معیار و ملاک برقراری روابط با کشورهای اروپایی همان معیارهای قدیمی است که بواسطه آن اروپاییان تهران را طی یک دهه تحت محاصره قرار دادند؟. بی شک اینگونه نخواهد بود و ملت ایران پس از یک دوره مقاومت خستگی ناپذیر در برابر مواضع خصمانه این کشورها سیاست ها و معیارهای جدیدی برای انتخاب دولت های همکار اروپایی از دولت محترم خود خواستارند.
صف طولانی مقامات اروپایی تحریم کننده ایران برای سفر به تهران پس از یک دوره توقف اجباری از یک سو نشانگر عطش زایدالوصف انها برای ورود به بازار ایران و تامین منافع اقتصادی خود است و از سوی دیگر هشداری است به دولتمردان ایرانی که اتخاذ هرگونه سیاستی مبتنی بر هر اصلی غیر از اقتصاد مقاومتی می تواند به همان میزان که آنها را در دستیابی به سود سرشار و فتح بازارها یاری می دهد اقتصاد ایران را وابسته بلکه در برابر این هجوم تسلیم نماید، تسلیمی که نتوانسته بود در تمام روزهای سخت تحریم برای غربی ها محقق شود.
از این رو ذکر دو نکته در نحوه تعامل با این هجوم مُغولانه بر فرض نهایی شدن توافق هسته ای و عزم مسئولان نظام در از سرگیری روابط با غرب ضروری به نظر می رسد:
نخست؛ نگاه هدفمند به مرحله جدید روابط ؛ در شرایط تحریم اگرچه هزینه هایی به اقتصاد کشور تحمیل شد اما مقاومت کم نظیر مردم در برابر فشارهای سخت اقتصادی، الگوی پیشنهادی مقام معظم رهبری مبنی بر استفاده از اقتصاد مقاومتی و تمرکز بر تولید ملی به همراه ظرفیتهای اقتصادی متنوع کشور در ناکام گذاشتن غرب از حربه تحریم موثر واقع افتاد. از این رو شکستن نقطه کانونی این موفقیت یعنی «تکیه بر توان داخلی» اگرچه از طریق اعمال تحریم ها کارساز نشد لیکن همچنان می تواند در شرایط پساتحریم هدف اصلی غرب واقع گردد.
چاره کار چیست؟ به این معنی که این تهدید را چگونه می توان به فرصت تبدیل کرد؟ تا منافع ملی کشورازهرحیث تامین گردد. بدیهی ترین راه در این خصوص پرهیز از اتخاذ «سیاست درهای باز» برای واردات اروپایی و اتخاذ سیاست هدفمند برای «تقویت زیر ساختهای اقتصاد مقاومتی» است. لازمه این بحث هم این است که دولت محترم برای چنین سفرهایی برنامه محتوایی داشته باشد.
دوم؛ تنبیه متناسب تحریم کنندگان؛ در ترکیب کشورهای اروپایی که در صف سفر به تهران قرار دارند کشورهایی بودند که طی یک دهه مذاکرات هسته ای به جای پیگیری منافع ملی خود بیشتربه عنوان مجری تامین منافع رژیم صهیونیستی عمل کردند.فرانسه و انگلیس و کانادا از این دست کشورها هستند. فرانسه دست کم طی ۱۲ سال مذاکرات هسته ای رفتارهای بسیار زشتی که عمدتا قلدرمآبانه بوده از خود بروز داد و طی این سالها بجای نمایندگی منافع خود بیشتر به پادویی برای رژیم صهیونیستی مبدل شده بود و تلاش می کرد فشارهای غیر قانونی به ایران تحمیل کند. این نقش آفرینی فرانسویها بویژه از زمان روی کارآمدن نیکولا سارکوزی رنگ بوی بیشتری به خود گرفت و در دوران فرانسوا اولاند به اوج خود رسید. از این رو در مرحله جدید روابط اروپا با ایران میباید کشورهایی با چنین نقشی تنبیه شوند. چون در مسیر اجرای توافق هسته ای ممکن است بعدها این گونه کشورها همچنان برای رژیم اشغالگر قدس خوش رقصی کنند و مسیر اجرای این توافق را با مانع روبرو نمایند. برای جلوگیری از چنین وضعی شایسته است سیاست های تنبیهی مشخصی لحاظ و به مرحله اجرا درآید.
انگلستان دیگر کشوری است که طی سالهای مذاکرات نقش مخربی علیه جمهوری اسلامی ایران در صحنه بینالمللی و همچنین در امور داخلی ایران ایفا کرد. نقش ضد امنیتی انگلیسیها در ایجاد و گسترش فتنه ۸۸ در کنار کارنامه سیاه این کشور در تاریخ سیاسی ایران هرگز از خاطره ملت ایران فراموش نخواهد شد. فعالیتهای خصمانه و شبانه روزی این کشور در مراحل مختلف تصویب قطعنامههای غیر قانونی ضد ایرانی در شورای امنیت همچنان در یادها خواهد ماند. سفرهای مقامات این کشور به فلسطین اشغالی پیش از هرنشستی علیه ایران در شورای امنیت موضوعی نیست که بتوان از یادها برد. به چنین کشوری با چنین سابقه ضد امنیتی و مخرب چگونه می توان اجازه داد بدون مواخذه و بازخواست و تنبیهی به بازار سودآور اقتصاد ایران در مرحله پس از تحریم رخنه کند.
کانادا نیز در تقسیم کاری آشکار میان دُوَل غربی علیه تهران چنین نقشی را طی این دوران ایفا کرد و بارها جمهوری اسلامی ایران را با ادعاهای حقوق بشری مورد آزار قرار داد. موضوع بستن سفارت این کشور در تهران و اخراج دیپلماتهای ایرانی از کانادا نیز حرکتی بود که کانادایی ها با هدف اعمال فشارهای بیشتر جهت تسلیم ایرانی ها در بحث مطالبات غرب در مذاکرات هسته ای انجام دادند. علاوه بر این نقش بارز دیپلماتهای این کشور در فتنه ۸۸ که مصداق دخالت در امور داخلی و حاکمیت نظام بود هنوز در خاطره ایرانی ها نقش بسته است. از هماهنگی های بی وقفه آنان با رژیم اشغالگر قدس علیه منافع جمهوری اسلامی ایران نیز گفتنی ها بسیار است.
از این رو باید به کشورهایی با چنین نقشی تفهیم شود «به میزانی که رفتار منطقی و شایسته پیش از این ازخود نشان داده و بعدها نشان دهند به همان میزان از بازار اقتصادی ایران بهره مند خواهند شد.»
کشورهایی که طی این دوران نقش دلالی، رشوه خواری و زورگویی ایفا میکردند بدانند که بهای این گونه رفتارهای خصمانه خود علیه ملت ایران را باید بپردازند.
برخی کشورها به معنای واقعی کلمه ملت ایران را مورد آزار قرار دادند و لذا برای بازدارندگی آنان در مراحل بعدی نیاز است چنین کشورهایی پیش و بیش از هر رابطهای رفتار خود را تصحیح و تغییر داده و از ملت بزرگ ایران عذرخواهی نمایند.
اجازه بدون بازخواست این کشورها برای ورود به بازار اقتصادی ایران این تلقی اشتباه را بوجود خواهد آورد که پس میتوان در حوزه سیاسی و امنیتی به تهران فشار وارد کرد بعد هم به راحتی از بازار این کشور بهره مند شد و سود سرشاری به جیب زد.