به گزارش تبریز بیدار به نقل از فارس، رهبر معظم انقلاب اسلامی چندی پیش در جمع عدهای از دانشجویان مباحثی را درباره سکولاریسم، لیبرالیسم اسلامی، اسلام رحمانی، آرمانگرایی، واقع گرایی و در نهایت محافظهکاری بیان کردند.
حجتالاسلام علی ذوعلم، رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی درباره اهداف مغرضانه دشمنان در طرح گفتمان اسلام رحمانی و تحلیل وضعیت جهان اسلام و نفوذ غرب در آن مباحثی را مطرح کرد که در ادامه میخوانیم.
*رهبری در صحبتهای اخیرشان در جمع دانشجویان از حامیان «اسلام رحمانی» انتقاد کردند. برداشت شما از این عبارت چیست و چه کسانی سردمدار این شعار و با چه قصد و نیتی هستند؟
-بحثی که رهبر معظم انقلاب درباره اسلام رحمانی مطرح کردند در واقع یک نوع آسیب شناسی گفتمانی درباره انقلاب و پیشگیری از نوعی تحریف معنایی و محتوایی در جهتگیری اسلام ناب محمدی (ص) است. در حقیقت ما دو گونه میتوانیم به این موضوع بپردازیم؛ نخست اینکه بررسی کنیم آیا جهتگیری و ماهیت اسلام ناب و اسلام کامل یک جهتگیری رحمانی و مبتنی بر لطف و نگاه محبت آمیز خدای متعال نسبت به انسانها هست یا خیر؟
دیدگاه اول
در پاسخ به این سؤال قطعاً نگاه قرآن کریم و معارف اهل بیت (ع) را باید مدنظر قرار دهیم چرا که اساس آفرینش جهان و انسان براساس لطف و رحمت از خواستگاه فیض الهی به ماسویالله است، در حقیقت خداوند هیچ نیازی به مخلوقات خود از جمله انسانها ندارد، آنچه در تکوین و تشریع برای انسان فراهم شده است ناشی از فیض الهی است. براساس این نگاه اسلام در ذات و جوهره خود یک دین رحمانی است و حتی احکامی که به ظاهر در تلقی گرایشهای غرب زده خشونت آمیز تلقی میشوند، آنها هم در درون خود از فیض و رحمت الهی سرچشمه گرفته و مالامال از لطف الهی است.
در ادعیه ما نیز این نکته به صراحت مطرح شده؛ «یا من سبقت رحمته غضبه: ای خدایی که رحمت خود بر غضب و خشم تو پیشی گرفته است» به این معنا آنچه به ظاهر ناشی از غضب الهی است در درون خود مالامال از لطف الهی است.
در بیان عرفا، حکما و شعرای ما نیز به طرق مختلف این حقیقت مطرح شده است. بنابراین حکم جهاد یا احکام قصاص که در اسلام آمده است اینها هم ناشی از لطف و فیض الهی است که اگر این احکام وضع نمیشد جامعه بشری زمینه و مجالی برای رشد و تعالی پیدا نمیکرد، چنین نگاهی اصیل، ریشهدار و مبتنی بر تبیین عقلانی و آموزههای قرآن و اهل بیت (ع) است.
دیدگاه دوم
نگاه دوم، دیدگاه آسیبزا و زمینهساز یک نوع تحریف معنایی در جهتگیری اسلام است، این دیدگاه بی پایه و اساس و تقلیدی از مسیحیت رایج غرب امروز است در این نگاه آنچه غرب درباره مسیحیت تحریف شده برداشت کرده که هیچ توجهی به جنبههای دفاعی و جهادی برای استقرار حق و مقابله با باطل در آنها دیده نمیشود، مبنای تلقی اسلام رحمانی است.
این نگاه بنا به ادله تاریخی و عقلی تنها نامی از مسیحیت برای خود حفظ کرده و از مسیحیت اصیل فاصله گرفته است وگرنه در همه شرایع آسمانی، دفاع از حق، مبارزه با باطل، ایستادگی در برابر متجاوزان و ستمگران و کسانی که مقابل حقایق الهی هستند، یک اصل تلقی میشود و البته این اصل از یک ریشه فطری و عقلانی نیز برخوردار است یعنی در زندگی اجتماعی بشر اگر حریم یک جامعه مورد تجاوز و تعدی قرار بگیرد و ارزشهای انسانی به خطر بیافتد و با ابزار تعدی و تجاوز به مصالح و حیات جامعه ظلمی شود، عقل قطعاً حکم به ایستادگی و مقابله در برابر این تجاوز میدهد.
بنابراین این نگاه تحریف کننده حقیقت اسلام است که مورد نقد عمیق و اساسی مقام معظم رهبری قرار گرفته چرا که نگاه غربگرای به ظاهر روشنفکرانه را مورد نقد قرار میدهد. البته چون ظاهر این تحلیل و سخن گفتن از اسلام رحمانی بر پایه نگاه غربگرا به دین و نشأت گرفته از دیدگاه مسیحیت امروز غرب یک ظاهر فریبنده دارد نیاز به افشای این گفتمان تحریفی درباره اسلام یک نیاز ضروری و مهم به ویژه در این مقطع تاریخی که ما شاهد قیامها و خیزشهای مسلمانان مظلوم در نقاط مختلف جهان و ایجاد موج جدید بیداری اسلامی هستیم، است.
*با توجه به شرایط امروز جهان اسلام و نفوذ تکفیریها در منطقه، رهبر معظم انقلاب بسیار بر نقد اسلام رحمانی تأکید دارند و از سوی دیگر نیز نسبت به دیدگاه تکفیری هشدار دادهاند، چه مختصاتی در این دو نگاه تفریط و افراط وجود دارد و در واقع حد فاصل این دو را چگونه باید باز بشناسیم؟
-اساس نگاه تکفیری که امروز یک شاخهای از اسلام آمریکایی با پشتیبانی مالی، اطلاعاتی، آموزشی و سیاسی به گونه خیلی واضح از طرف دستنشاندگان منطقهای آمریکا صورت میگیرد یک نسخه بدل انحرافی از اسلام جهادی و اسلام مقاومت ساز و بیدارگر است. توطئهای که پشت سر تبلیغ و اشاعه اسلام رحمانی قرار دارد در صدد این است که از سویی ابزارهای خباثت آلود سلطه گران را که با عنوان و ظاهر اسلامی در خدمت آنها قرار گرفته مجال بدهد و برای تحقق اهداف شومشان تقویت کند و از سویی نیز با اشاعه اسلام رحمانی به معنای تحریف شده نیروی مقاومت را در بین مسلمانان و کسانی که در مقابل توطئههای استکباری میایستند، بگیرد و آنها را در مقابل جریانات تکفیری خلع سلاح کند.
ما باید مراقب باشیم تا این شاخصهها و ممیزهها را به خوبی تشخیص دهیم. در قرآن کریم شاخصههای روشنی بیان شده که اولاً تجاوز مسلحانه به یک ملت و جامعه ولو آن جامعه به لحاظ اعتقادی و باورهای دینی با ما متفاوت باشند، مجاز نیست مگر در شرایطی که حاکمان وابسته آن جامعه مانع نجات جامعه از زیر سلطه سیاسی و اقتصادی سلطه گران باشند که در این صورت با اجتهاد عالمانه و مبتنی بر عدالت در شرایط خاص خود قابل تجویز است. روشی که امروز تکفیریها در پیش گرفتهاند و با بدترین و قساوتبارترین روشها مخالفان خود را پاکسازی میکنند اساساً در هیچ کدام از مذاهب شناخته شده اسلامی توجیهی ندارد در حقیقت مرز بین جریان خشونت آمیز برای تحمیل یک نظر و نگرش به ظاهر فقهی زیر شعار و پوسته اسلامی با مقابله در برابر تعدی و تجاوز کامل قابل تفکیک است.
امروز مشاهده میکنیم که علی رغم حمایتهای تبلیغاتی، مالی و سیاسی غرب از جریانات انحرافی با این حال هیچ یک از جوامع اسلامی این رفتار را به عنوان یک رفتار اسلامی قابل قبول نپذیرفتند. عنصر اجتهاد و عقلانیتی که در متن مکتب اسلام ناب قرار دارد فرآیندی را ترسیم میکند که کاملاً این تمایزات را تشخیص داده و نشان میدهد و تلاش میکند تا توطئههای خباثت آلود صهیونیسم و استکبار جهانی به عنوان یک عنصر مترقی در مکتب اسلام ـ که عنصر جهاد، مقاومت و ایستادگی در برابر ستم و باطل است ـ با یک تحریف گفتمانی به یک حربه علیه اسلام تبدیل کنند.
عنصر بصیرت و آگاهی عمیق امت اسلامی اینجا کارساز و مهم است البته ما متأسفانه با بخشهایی از جوامع اسلامی مواجه هستیم که همان نگاه جاهلانه و سطحینگرانه القایی از سوی گرایشهای تکفیری را تأیید میکنند اما خود همین چالشهایی که امروز با آن مواجه هستیم، زمینه تأملات عمیقتر و بصیرت آفرینی در سطح جهان اسلام را فراهم میکند البته جهان اسلام تا دست یابی به یک نگرش عمیق ناب نسبت به اسلام (نگرش اجتهادی ـ فکورانه و عقلانی) براساس اسوههایی که در جهان صدر اسلام وجود داشته و سنت پیامبر (ص) مبنای آن هست، فاصله دارد.
در گذشته تاریخی ما هم این اتفاق بارها افتاده که چالشهای اجتماعی و سیاسی زمینه رویشهای جدیدی را در جهان اسلام رقم زده است و این بار نیز انشاءالله همین اتفاق بیافتد.