زنان آسیب پذیر ترین قشر در برابر زلزله؛

زلزله، آوار، مرگ، بی خانمانی و زن؛ مساله این است!

در تمام دنیا زنان و کودکان ۱۴ بار بیشتر از مردان در بلایا می میرند.

زلزله یکی از مخرب ترین و خانمان سوزترین حوادث طبیعی است که تنها در قرن بیستم بیش از ۳ میلیون انسان را به کام مرگ فرو برده است. این بلای طبیعی گروه‌های آسیب‌پذیر جدیدی را به وجود آورده و در عین حال به برخی از آسیب پذیریها در جامعه دامن میزند. سالمندان، کودکان و زنان، آسیب‌پذیرترین گروههای جامعه هستند و فجایع همواره آسیب‌پذیری آنان را تشدید می‌کند. بافت اجتماعی و فرهنگی و تاریخی و سطح توسعه اقتصادی که پیش از زلزله نیز لزوماً نیازهای این گروه‌ها را به بهترین شکل برآورده نمی‌ساخته است؛ مشکلات زنان، کودکان و سالمندان را پس از زلزله به طور عجیبی افزایش میدهد.

جنسیت در آسیب‌پذیری پس از واقعه نقش مهمی دارد. زنان بیش از مردان در معرض آسیب‌های مختلف قرار می‌گیرند. ناامنی، بی‌سرپرستی، مشکلات بهداشتی، فقدان منابع مالی و بی‌خانمانی، مخاطرات بیشتری برای زنان تا مردان به همراه دارد. حتی در خانواده‌هایی که کم و بیش سالم مانده‌اند، حجم کار زنان پس از بحران افزایش می‌یابد و شرایط کار خانگی بسیار سخت‌تر از قبل می‌شود. در اینجا نیز ساختارها، آسیب پذیریها و تفاوت‌های موجود در جامعه قبل از زلزله، پس از بحران، تقویت و تشدید می‌شود.

تشدید آسیب‌پذیری و متأسفانه آسیب پذیریهای اجتماعی همواره از عواقب فجایع طبیعی بوده‌اند. یکی از چالش‌های اصلی در دوران پس از زلزله برای جامعه فاجعه زده نه تنها فراهم کردن شرایطی است که آسیب‌پذیری‌های اجتماعی تشدید نشوند، بلکه آسیب‌پذیری‌های گذشته نیز از میان برداشته شوند. فرصتی که بعد از هر فاجعه برای بهبود جامعه به دست می آید.

در تمام دنیا زنان و کودکان ۱۴ بار بیشتر از مردان در بلایا می میرند
بنا بر تحقیقات و بررسی ها، زنان به دلیل جنسیت شان به تناسب بیشتری نسبت به مردان تحت تاثیر بلایا قرار می گیرند. در تمام دنیا زنان و کودکان ۱۴ بار بیشتر از مردان در بلایا می میرند. مصادیق عینی این واقعیت بررسی سه ماهه سازمان کمک رسانی آکسفام بود که در هند٬ اندونزی و سریلانکا اعلام کرد: زنانی که در فاجعه سونامی در آسیا کشته شدند سه برابر بیش از مردان بود.

علل آسیب پذیری بیشتر زنان در حوادث نسبت به مردان

به دلیل تفاوتهای فیزیولوژیک زنان ومردان ٬زنان از عواقب بهداشتی متفاوتی در پی بلایا رنج می برند و به نظر می رسد عوامل اجتماعی نیز در این روند موثر است.

محدودیت بیشتر زنان در دسترسی به منابع،  ارتباط کمترآنان با شبکه های اجتماعی به دلیل نقش بنیادی آنها در خانواده ، مشارکت نابرابر زنان در تصمیم گیری های مهم، نداشتن مهارت ها ی کافی، نداشتن مالکیت در زمین و منابع اقتصادی، ناآگاهی زنان از حقوق خود و عکس العمل های متفاوت زنان و مردان در حمایت از خانواده از جمله عوامل آسیب پذیری بیشتر زنان نسبت به مردان است.

در صورتی که زنان٬ سرپرست خانواده خود را نیز در حادثه از دست داده باشند با خطر از کف دادن کمک هایی که بعد از بحران توزیع می شود نیز مواجه می شوند و در پی این تبعیض دچار فقر و تهیدستی می شوند.

 تفاوت های جنسیتی خصوصاً در اختلالات رایجی چون اضطراب و افسردگی محرز بوده و این اختلالات منجر به تاثیرات جدی در سلامت عمومی افراد می شود که تقریباً از هر سه زن یک نفر را تحت تاثیر قرار می دهد. بیماری هایی چون افسردگی نه تنها در زنان بیشتر شایع است بلکه دوام و پایداری آن نیز در زنان بیش از مردان است. 

بلایای طبیعی به غیر از مشکلات جسمی، تاثیرات روحی و روانی گسترده ای نیز بر زنان می گذارد
اضطراب، احساس نگرانی، دلهره و دلشوره، انتظار وقوع حوادث بد در آینده همراه با علائم جسمانی مانند تپش قلب، تنگی نفس، لرزش، تعریق، احساس کوفتگی و فشار عضلانی، کاهش تمرکز حواس و بی خوابی از علائم اضطراب است.  افسردگی از دیگر علائمی هست که زنان را پس از بحران تهدید می کند. احساس غمگینی و بی علاقگی به زندگی، ناامیدی، لذت نبردن از زندگی، آرزوی مرگ و در موارد شدید افکار یا حتی اقدام به خودکشی، بی اشتهایی، کندی در فکر و حرکت یا برعکس بی قراری حرکتی و بی خوابی از علائم افسردگی است

بنابر این جنسیت یک عنصر تعیین کننده در سلامتی و بیماری روحی است. قدرت کنترل متفاوت مردان و زنان بر عوامل اقتصادی و اجتماعی تاثیرگذار بر سلامتی روحی، پایگاه متفاوت دو جنس در اجتماع، آسیب پذیری آنها و میزان تماس با عوامل خطرناک برای سلامتی روحی از این دست تفاوت های جنسیتی است. 

زلزله آذربایجان آسیب ها وصدمات جبران ناپذیری  را برای مردم به ارمغان آورد.خانواده هایی که کانون گرم خود را ازدست دادند، زنانی که بی سرپرست شدند، کودکانی که یتیم شدند و خانه هایی که آوار شد و بر سر ساکنانش فرو ریخت.  در این حادثه نیز زنان به مراتب سختی های زیادی را متحمل شدند و مانند سایر بلایای طبیعی این بار نیز زنان بیشترین آسیب دیدگان این حادثه بودند.

میتوان از موارد آسیب دیدگی زنان در زمین لرزه آذربایجان به موارد ذیل اشاره کرد.

۶۶درصد جان باختگان زلزله آذربایجان زنان بودند 

مدیرکل پزشکی قانونی آذربایجان شرقی در زمان زلزله اعلام کرد: از جان باختگان زلزله در شهرستان های اهر، هریس و ورزقان ۶۶ درصد را زنان تشکیل می دهد.

بهرام صمدی ، آمار قطعی و نهایی جان باختگان این حادثه را ۲۵۸ نفر اعلام و اظهارکرد: از این تعداد ۱۷۱ نفر زن و ۸۷ نفر مرد بودند.

۱۳هزار دار قالی در زلزله آذربایجان شرقی تخریب شد 

مرکز ملی فرش اعلام کرد که برابر آخرین آمار به دست آمده از ویرانگری زلزله اخیر در شهرستان های اهر، ورزقان و هریس؛ بالغ بر ۱۳ هزار دستگاه دار قالی در ۱۸۰ روستا تخریب شده است که تاثیر مستقیم بر اشتغال و معیشت زنان در حین و بعد از زلزله دارد.

ناامنی و بی سرپرستی

ناامنی در این مناطق مخصوصا برای زنانی که سرپرست خانواده ی خود را از دست داه بودند به مراتب بیشتر از سایر آسیب دیدگان احساس می شد.


مشکلات بهداشتی، بیمارها و مشکلات باروری برای زنانی که باردار بودند 

زنان به دلیل حیایی که همیشه همراهشان است در آن ویرانی ها بدون آب و وسایل بهداشتی خطر ابتلا به بیماری های مختلف را دارند.

در ثانی امکانات بهداشتی باید سریع محیا شود تا  بتواند سلامت مادران باردار را تضمین کند. 

مشکلات روحی وروانی

مشکلات روحی ، اضطراب وافسردگی به خاطر از دست دادن نزدیکان آسیب هایی بود در زلزله ی آذربایجان زندگی را به کام زنان تلخ کرد.


راهکارهایی برای کاهش آسیب ها بر روی زنان

    کارشناسان و فعالان در بحث توانمندسازی زنان بر این باورند که به کارگیری اولویت توانمندسازی زنان در برنامه ریزی و پاسخگویی در شرایط اضطراری از الزاماتی است که می تواند آمار مرگ و میر زنان و درصد آسیب پذیری زن را در بلایای طبیعی به صورت جدی کاهش دهد. همچنین امدادرسانی ویژه با توجه به حساسیت های خاص زنان و ارزیابی و اجرای برنامه ها با توجه به نقش های سنتی، اجتماعی و اقتصادی مردان، زنان و کودکان در همه جوامع از دیگر اموری است که باید به صورت جدی در دستور کار دولت ها قرار گیرد.

   
 به اعتقاد این کارشناسان توجه خاص به نیازهای بهداشتی زنان، دسترسی آنها به تحصیل و آموزش، کمک به احیای فعالیت های اقتصادی با توجه به قوانین مربوط به مالکیت زنان و تجهیز گروه های زنان نیز می تواند راهکار مناسبی برای توانمندسازی زنان باشد. یکی از مهمترین مولفه هایی که در فرآیند بحران باید به درستی مدیریت شود و در دستور کار قرارگیرد موضوع بهداشت باروری و اتخاذ تدابیر لازم برای کاهش آسیب پذیری زنان می باشد.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *