سرویس فرهنگی تبریز بیدار/
تمام شئون زندگی یک انسان به جهان شناسی وی باز میگردد و این که او این جهان را چگونه درک کرده است. هنگامی که در تفکر یک انسان، خدایی باشد که خالق اوست راهی جز اطاعت از این خدا نخواهد یافت و اگر وی جهان را بدین گونه بشناسد که این جهان به صورت تصادفی ایجاد شده است دیگر هیچ حد و مرزی در رفتار های وی مشاهده نخواهد شد.
حدود رفتارهای هر انسان بستگی به باور های وی دارد فلذا باورهای متفاوت سبب شکل گیری فرهنگ های متفاوت میگردد. فرهنگ های مختلف، سبک زندگی های مختلفی را ترویج خواهند کرد و در صدد گسترش منش خود خواهند بود.
فرهنگ اسلامی-ایرانی در طول تاریخ، خود را مقید بر عفاف می دانست و همیشه در ترویج عفاف و حتی حجاب کوشیده است. اکنون در عصر ارتباطات فرهنگ ها تاثیر به سزایی بر یکدیگر دارند و کسی نیست که بتواند ادعا کند سایر اندیشه ها و فرهنگ ها بر سبک زندگی وی تاثیر ندارد.
در چنین شرایطی که تقابل اندیشه ها و افکار و فرهنگ به اوج خود رسیده است کوچکترین غفلتی سبب متاثر شدن نا آگاهانه در حیطه فرهنگی خواهد شد. نمی خواهیم از عمق تاثیر فرهنگ و اهمیت آن سخن بگوییم اما به همین جمله بسنده می کنیم که اگر فرهنگ یک مردم متاثر شود هیچ شان از زندگی باقی نخواهد ماند که تحت تاثیر قرار نگرفته باشد.
عفاف و حجاب به مثابه یکی از مهم ترین حوزه های سبک زندگی اسلامی ایرانی در شرایط کنونی دچار چالش جدی با فرهنگ غربی است. بر کسی پوشیده نیست که عفاف مهم تر از حجاب است و در اغلب موارد ریشه بد حجابی ها ناشی از خدشه دار بودن عفاف جامعه است و از طرف دیگر هدف ترویج بد حجابی نابود کردن روحیه عفاف در جامعه است.
رویه حجاب در جامعه ایرانی در دوره معاصر فراز و فرودهای زیادی به خود دیده است؛ چه آن زمان که رضاخان به زور به دنبال کشف حجاب بود و چه در شرایط کنونی که گشت ارشاد به دنبال ترویج حجاب است. فرهنگ زبان خود را می طلبد و ترویج یک فرهنگ درست سبک خاص خود را نیاز دارد.
در شرایطی که در جامعه خود شاهد این هستیم که جوانان هر روز به سمت یک مد و سبک پوشش ترغیب می شوند گویا دستگاه های متولی قصد بیدار شدن از خواب سنگین خوش خیالی را ندارند و تنها کاری که از دستشان برمی آید استفاده از ابزارهایی چون زور و اجبار هست. سبک جدید لباس های زنانه با مانتوهای جلوباز و شلوارهای چسبان و آرایش های غلیظ و زننده در حالی دارد در جامعه همه گیر می شود که هیچ کار فرهنگی قابل اعتنایی در عرصه مقابله با آن و ترویج روحیه عفاف در سطح دستگاههای حاکمیتی مشاهده نمیشود.
البته در همان حیطه قوه قهری نیز نقدهای جدی وارد است چه آن که به جای برخورد های قهری با مصرف کننده ها بهتر است نگاهی به مبدا و تولید کننده ها یا وارد کننده ها و فروشنده ها داشته باشند و از آن طریق اقدام به جلوگیری از تولید، ورود و توزیع محصولات مغایر عفاف به بازار نمایند.
در هر حال کار فرهنگی یک تخصص است و هر شخصی نباید وارد این حوزه شود. بسیاری از متولیان امر فرهنگ کشور نه توان این کار را دارند و نه دغدغه این مهم را. اگر شرایط کنونی ادامه یابد دیری نخواهد گذشت که سبک زندگی غربی به طور کامل بر جامعه ما حاکم خواهد شد و در آن زمان هیچ راهکاری نخواهیم یافت تا علاج واقعه نماییم .