به گزارش تبریز بیدار به نقل از تسنیم، “استقلال” به عنوان اولین شعار انقلاب اسلامی همواره به عنوان یکی از بزرگترین دستاوردهای ملت ایران در بهمن سال ۱۳۵۷ مطرح بوده است. با این همه روند فضای سیاسی کشور در سالهای اخیر به سمت و سوی تهدید این اصل اساسی جمهوری اسلامی گرایشی هر چند اندک داشته است. تاکیدهای اخیر رهبر انقلاب بر اهمیت مسئله “استقلال” گواه این مدعاست.
ریشه یابی بیانات اخیر رهبر انقلاب در این زمینه و بررسی نسبت “استقلال” با رویکرد توسعه برونزا در کنار تحلیل فضای سیاسی کنونی کشور؛ بهانه ای بود برای گفتگوی مشروح با دکتر کامران باقری لنکرانی. وزیر اسبق بهداشت معتقد است استقلال رکن اصلی حرکت جمهوری اسلامی در زمینه تمدن سازی و پیشرفت اقتصادی-اجتماعی است.
مشروح گفتگوی ما با کامران باقری لنکرانی پیش روی شماست.
تسنیم: رهبر انقلاب در ماه های اخیر مکرر بر مسئله “استقلال” تاکید کرده اند. از طرفی کسانی مشغول کتاب نوشتن و تئوری پردازی با هدف نفی ارزش و مفهوم “استقلال” شده اند. دلیل تاکیدات اخیر ایشان بر اهمیت مسئله “استقلال” کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟
بدون شک یکی از مهمترین اتفاقات رخ داده در ماههای اخیر بحث مذاکرات هسته ای و رسیدن فرآیند مربوط به نتایج آن به مرحله بررسی در مجالس ایران و آمریکا بوده است. فضای به وجود آمده پیرامون این واقعیات؛ نوعی نگرش را دامن می زند که کشور ما برای حل مشکلات خود حتماً بایستی از نوعی تعاملات بین المللی استفاده کند و برخی پا را از این هم فراتر می گذارند و پیروی از الگویی مشابه همکاری های اقتصادی تجربه شده در جنوب شرق آسیا را برای کشور تجویز می کنند.
در حالی که نتیجه این فرآیند؛ وابستگی کامل اقتصادی آن کشورها به غرب و تاثیرپذیری شدید اقتصاد آنها از نوسانات مربوط به دلار، نفت، طلا و بحرانهای اقتصاد غرب بوده است. امری که امکان برنامه ریزی های طولانی مدت اقتصادی را تا حد زیادی از آنها گرفته است. مسئله ای که ما بایستی به آن توجه کنیم این است که علیرغم افزایش تعاملات بین المللی در فضای کنونی جهان؛ کشورهایی می توانند تعامل موفقی داشته باشند که از خود دارای استقلال بوده، متکی به قدرتی درونی برای حضور در این عرصه باشند. در غیر اینصورت این تعامل نهایتاً تبدیل به اضمحلال خواهد شد. درواقع کشورهایی که در این تعاملات بین المللی متکی بر استقلال و قدرت درونزا نباشند، کاملاً حذف شده و در قدرتهای بزرگ هضم خواهند شد. لذا بی توجهی به اقتضائات ارتباطات بین المللی در فضای کنونی، می تواند به قیمت از دست رفتن استقلال کشور تمام شود.
تسنیم: به هر حال؛ مسیر کلی و کلان حرکت انقلاب اسلامی مشخص و تعیین شده است. سوال این است که ما چرا بایستی پس از گذشت نزدیک به ۴ دهه از عمر جمهوری اسلامی، دوباره با چالش “استقلال-وابستگی”؛ به عنوان یکی از ابتدایی ترین چالش های اوایل پیروزی انقلاب، مواجه شویم؟
بله. درست است. متاسفانه ما در فضای کلان سیاسی کشور با یک بیماری مزمن مواجه هستیم و آن هم اشتباه گرفتن کارکرد و جایگاه دولت با عرصه گفتمان سازی و راهبری کلان کشور است. یعنی برخی مسئولین وقتی با رای مردم برای برعهده گرفتن مسئولیت اجرایی کشور انتخاب می شوند، دچار یک سوء تفاهم می شوند و گمان می کنند که می توانند گفتمان سازی فکری و اعتقادی کشور را هم در دست بگیرند! ما در طول سالهای پس از جنگ تحمیلی مکرر با این اشتباه مواجه بوده ایم. پس از جنگ تحمیلی؛ دولت سازندگی سعی کرد تا گفتمان سازندگی را تبدیل به گفتمان رایج کشور کند؛ در حالی که مردم درواقع تنها سلیقه ی اجرایی و رئیس قوه مجریه را انتخاب کرده بودند نه بیشتر!
ما بعداً دیدیم که ترویج گفتمان سازندگی زمینه رأی آوری شعاری دقیقاً متضاد با خود را فراهم نمود. درواقع نارضایتی از گفتمان سازندگی منجر به انتخاب دولت آقای خاتمی شد. در دولت آقای خاتمی هم این اشتباه تکرار شد. ایشان گمان می کرد می تواند گفتمان انقلاب اسلامی را تغییر بدهد و دقیقاً به همین خاطر آن شعارهای رادیکال، تقدس زدایی ها و سعی در القاء تقابل بین جمهوریت و اسلامیت را شاهد بودیم. در انتخابات سال ۸۴ ما مجدداً دیدیم که مردم به شعاری کاملاً متضاد با رویکردهای اصلاحات و سازندگی رای دادند و سلیقه دیگری را برای برعهده گرفتن مسئولیت اجرایی کشور برگزیدند.
تسنیم: در مورد دولتهای نهم، دهم و یازدهم چطور؟
در دوره آقای احمدی نژاد -بخصوص در دوره دوم مسئولیت ایشان- باز هم این توهم را شاهد بودیم که مردم نیاز به گفتمان جدیدی غیر از گفتمان انقلاب اسلامی دارند! کم کم صحبت هایی مطرح شد که بعضاً در تعارض با گفتمان اصیل انقلاب اسلامی قرار می گرفت. به همین دلیل ما در انتخابات سال ۹۲ دیدیم که یک رأی متفاوتی شکل گرفت. بنده احساس می کنم که این اشتباه در دولت جاری نیز در حال شکل گرفتن است. رئیس دولت و ارکان قوه مجریه باید بدانند که تنها به عنوان قوه مجریه کشور انتخاب شده اند. گفتمان انقلاب اسلامی یک گفتمان بالنده است و معمار اصلی آن هم امام(ره) بوده اند. تا جایی که مسئولین کشور همان گفتمان را ترویج کنند، مورد حمایت مردم هستند و هر جا از آن گفتمان تخطی صورت بگیرد؛ آثار خود را خواهد گذاشت و زمینه گسست اجتماعی را فراهم خواهد نمود.
مبنای گفتمان انقلاب اسلامی قدرت درونزا با اتکای به دین و دین باوری است. گفتمان انقلاب اسلامی گفتمانی است که حتماً در تعارض با تمدن های تمامیت خواه غربی قرار می گیرد و استکبارستیز است. ما نباید سعی کنیم چیزی بر این پیکره اصیل و با قوام بیاویزیم یا بخواهیم قسمتی از آن را تراش دهیم! تمدن های تمامیت خواه هیچ حرکتی را در مقابل خودش برنمی تابد و با بهانه ی جهانی سازی به دنبال یکسان سازی جهان با تفکر و مدل غربی در ابعاد حکومت، فرهنگ، اقتصاد و سیاست هستند.
تسنیم: می توان همین ویژگی ذاتی کشورهای استکباری را تهدیدکننده “استقلال” کشورها و دلیل اصلی تعارض آنها با کشورهای مستقل به حساب آورد؟
طبیعتاً همین طور است. تمدن تمامیت خواه غربی سعی دارد هر حرکت استقلال طلبانه ای را تضعیف کرده و در درون خود هضم کند. این یک واقعیت بدیهی است. درمقابل ولی نقطه اتکای اصلی انقلاب اسلامی هم همین تمدن سازی و داشتن حرف نو در عرصه بین الملل است. انقلاب اسلامی دقیقاً به همین دلیل مورد توجه غربی ها قرار گرفته و در چند دهه گذشته همواره سعی کرده اند تا برای جلوگیری از حرکت تمدن ساز و رو به جلو آن؛ بدلهای تقلبی برای آن بسازند.
شما اگر در یک مقیاس کلان تحلیل و بررسی کنید؛ خواهید دید که آنها برای تخریب وجهه انقلاب اسلامی در تمامی عرصه ها وارد شده اند. به عنوان مثال؛ در برابر شهادت طلبی، حرکتهای تروریستی و تکفیری را سازماندهی کردند و همین طور الی آخر. ما اگر این نقطه قوت خود را به خوبی درک نکنیم و متوجه نباشیم که همین نقطه قوت می تواند برای ما هم دیپلماسی عمومی ایجاد کند، هم قدرت بازدارنده ایجاد کند و هم زمینه رشد و پیشرفت ما را در داخل کشور فراهم کند؛
نهایتاً در داخل سناریوی غربی ها قرار خواهیم گرفت. لذا تاکیدات اخیر رهبر فرزانه انقلاب بر مسئله “استقلال”؛ تاکیدات به جا و مهمی بوده؛ ناظر به پاسداری از اصول اساسی گفتمان انقلاب اسلامی است. ما همگی باید خود را ملزم به پیروی از اصول اساسی گفتمان انقلاب اسلامی و تاکید بر تقویت قدرت درون زا بدانیم و فکر نکنیم که تأکید یکسویه بر تعاملات بین المللی برای ما راهگشا خواهد بود.
تسنیم: برخی سعی دارند در پیش گرفتن این رویکرد را مخالف اقتضائات جهان کنونی و لزوم تعاملات گسترده با دیگر کشورها تلقی کنند.
این یک مغالطه و دروغ بزرگ است. گفتمان اصیل انقلاب اسلامی مخالف تعامل نیست؛ بلکه می گوید ما باید با تکیه بر فرهنگ و قدرت درون زای خود از این تعاملات بهترین استفاده را به عمل بیاوریم. کمااینکه در گذشته هم این رویکرد دنبال شده است. ما در همین رابطه طی مقاله ای در مجله معتبر “لانشاک” نشان داده ایم که دانشمندان ما در فاصله پس از انقلاب اسلامی تا کنون؛ توانسته اند با دانشمندان ۱۰۷ کشور مختلف جهان، مقاله مشترک چاپ کنند. این نشان دهنده روحیه تعاملی ما در مقطع پس از انقلاب است. منتهی، تعاملی که به نفع تقویت قدرت درون زای خودمان باشد. این تعامل را نبایستی با اضمحلال اشتباه بگیریم.
تسنیم: چرا علیرغم ضعفهای مهم نظری و تجربی تز توسعه برون زا، ما همچنان شاهد تبلیغ آن از سوی غربگرایان هستیم؟
سوال بسیار خوبی است. به نظرم بهتر است این مسئله را به صورت ریشه ای مورد بررسی قرار دهیم. واقعیتی ناگفته یا کمتر گفته شده در این زمینه وجود دارد و آن این است که غربی ها در نوشتن تاریخ توسعه جهان، نوعی تحریف هوشمندانه را به کار برده اند. اگر شما در حال حاضر به بانک جهانی، صندوق بین المللی پول و یا سایر نهادهای توسعه جهانی مراجعه کرده از آنها درخواست راهکار برای پویایی اقتصاد کشورتان داشته باشید، به شما خواهند گفت که بازارتان را رقابت پذیر کنید، زمینه استقلال بانک مرکزی از دولت را فراهم کنید، درِ بازارِ خودتان را به روی واردات باز کنید و نهادهای حمایتی خودتان را تعطیل کنید.
این رویکردهای کلی که تحت عنوان “اصلاحات ساختاری” توسط این نهادها توصیه می شود؛ تاریخ چند دهه اخیر جهان را به صورت قابل توجهی تحت تاثیر خود قرار داده است. ولی ما وقتی خودِ این کشورها را مورد مطالعه قرار می دهیم تا ببینیم چگونه تبدیل به قدرتهای اقتصادی شده و فاصله خود با دیگر کشورها را افزایش داده اند؛ مشاهده می کنیم که رویکردی کاملاً مخالف با توصیه های کلی “اصلاحات ساختاری” را دنبال کرده اند. به عنوان مثال؛ قدرت اقتصادی انگلستان از اواخر قرن ۱۷ و ابتدا بر اساس صنایع نساجی خودش را مطرح کرده است. مطالعات نشان می دهد که دولت انگلیس در مقطع مذکور سیاستهای سختگیرانه ای برای حمایت از تولید داخلی، جلوگیری از واردات و ساماندهی بازار انحصاری را دنبال می کرده است. آمریکایی ها هم که پس از جنگ داخلی شان و در قرن ۱۹ پایه های رشد اقتصادی بالنده خود را گذاشته اند؛ در استفاده از نهادهای پولی برای حمایت از صنایع داخلی، سرمایه گذاری برای ایجاد انحصار آمریکایی در صنعت و کشاورزی و سیاست هایی از این دست؛ ید طولایی دارند.
تسنیم: پس ما شاهد نوعی تناقض بین واقعیات و توصیه های گزارش شده هستیم
بله. واقعیات نشان دهنده این است که آنها در دفاع از کیان اقتصادی خودشان بسیار انحصارطلبانه و تنگ نظرانه عمل کرده اند. حتی در این مسیر بین اروپا و آمریکا اختلافات بزرگی وجود داشته و دارد. توصیه آنها به سایر کشورها اما دقیقاً برعکس این واقعیت است و باعث می شود کشورهای اجراکننده این سیاست ها هیچگاه اقتصادی مستقل و قدرتمند نداشته باشند. ما می بینیم که برخی از صنایع اروپایی و آمریکایی به علت ارزان بودن کارگر، به کشورهای دیگر نقل مکان کرده اند. تبدیل کشور به کارگاه کارگران ساده آمریکا و اروپا افتخاری ندارد. البته این صنایع؛ عمدتاً صنایع دارای ارزش افزوده پایین هستند. ما کشوری هستیم که ۱۰ میلیون نفر از جمعیت مان تحصیلات دانشگاهی دارند و در حال حاضر هم حدود ۴.۵ میلیون نفر دانشجو داریم.
کشوری هستیم که نرخ بیسوادی را با سرعت شگرفی کاهش داده ایم و نرخ رشد علمی مان در ۲۰ سال گذشته، همواره جزء بالاترین نرخ ها بوده است. با توجه به این ظرفیت ها ما نبایستی از الگوی کارگری برای صنایع بزرگ، برای پیشرفت اقتصادی مان استفاده کنیم. برعکس؛ ما بایستی صنایع دانش بنیان و فناوری های نوین دارای ارزش افزوده بالا را در کشور خود توسعه دهیم. ما نمونه این نوع الگوبرداری های غلط را در بحث آب تجربه کرده ایم. ما به جای آنکه بر اساس الگوی بومی قنات خودمان برای مقابله با خشکسالی برنامه ریزی کنیم؛ الگوی سدهای بزرگ را از غربی ها گرفته و اجرا کرده ایم. سدهایی که به نوعی بر خلاف مسیر آبخیزداری و کشاورزی کشورمان بوده است. قبلاً محصولات کشاورزی بخش مهمی از صادرات ما را تشکیل می داده ولی در حال حاضر اینگونه نیست و با وجود این همه سد؛ بخش خدمات از آن پیشی گرفته است. در صورتی که در این زمینه الگوهای دیگری به غیر از سدهای بزرگ وجود داشته است. به عنوان مثال الگوی آبخیزداری بسیار مؤثرتر از الگوی سد بوده است. این ضعف را متخصصین این حوزه مطرح می کنند.
به نظرم در حال حاضر جامعه ما به بلوغ لازم برای تعریف راه حل های درونزا برای مشکلات کشور رسیده است. رکن اقتصاد مقاومتی؛ دانش موجود در کشور و کارشناسان، دانشمندان و صاحبنظرانی هستند که فراتر از الگوهای توسعه غربی به تفکر و تامل پرداخته، راه حل های جدیدی را برای حل مشکلات پیش روی کشور ارائه می دهند. این جنس افراد در کشور ما کم نیستند ولی متاسفانه صحبت هایشان زیاد مورد توجه قرار نمی گیرد.
تسنیم: برخی سیاستمداران ارشد آمریکایی طی روزهای گذشته رسماً از حمایت غربگرایان و طرفداران هضم شدن در نظم استکباری جهانی به عنوان یکی از سیاست های اصلی خود نام بردهاند. به نظر شما با توجه به شرایط کنونی، مهمترین خطر در راستای نفوذ سیاسی آمریکا در کشور چیست؟
ما کشوری بزرگ و دارای منابع انسانی تحصیلکرده قابل توجه هستیم. افراد جامعه ما همگی دارای تحلیل هستند و ممکن است این تحلیل ها با یکدیگر مغایرت هایی هم داشته باشد. بنابراین وجود سلایق مختلف در کشور بد نیست و اتفاقاً یکی از نقاط قوت جامعه ماست. بنده اگر جای دوستان اصلاح طلب بودم؛ به شدت به این اِعمال دخالت غربی ها در انتخابات کشور اعتراض می کردم. اینکه غربی ها گمان کنند که می توانند یک جریان سیاسی را تحت تاثیر قرار بدهند؛ نقطه ضعف بزرگی به حساب می آید. تمامی این جریانات زاییده انقلاب اسلامی هستند و ما می دانیم که یکی از اصول اساسی موجود در معماری جمهوری اسلامی توسط حضرت امام(ره) مسئله استکبارستیزی بوده است.
همانطور که عرض کردم؛ خوی استکباری خوی تمامیت خواهی است و تلاش آنها برای تحت تاثیر قرار دادن جریانات داخلی و تبدیل آنها به عوامل خودشان، یک مسئله طبیعی است. ولیکن باید بدانند تمامی جریانات زائیده انقلاب اسلامی، علیرغم تفاوت سلیقه در مسئله استکبارستیزی با هم متحد هستند. البته حساب افرادی که به مرور دچار استحاله شده؛ حساب خودشان را از انقلاب اسلامی جدا کرده اند؛ از این مقوله جداست. ما اینگونه افراد را در فتنه ۸۸ داشتیم که به دشمن گرا میدادند و نقاط آسیب پذیر نظام را به دشمن خارجی می گفتند تا آنها فشارشان را در آنجا متمرکز کنند! و در یک تحلیل واقع بینانه بسیاری از تحریم هایی که بعد از سال ۸۸ بر علیه کشور ما وضع شد؛ ریشه اش در گرا دادن های همان افرادی بود که زمانی فرزندان انقلاب محسوب می شدند. لذا جریانات معتقد به جمهوری اسلامی نبایستی اصل استکبارستیزی را فراموش کنند و تفاوت سلیقه ها را نباید به اصول و مبانی بکشانند. اصول اساسی انقلاب اسلامی بر مبنای معماری امام راحل(ره)؛ بایستی محل وفاق و اتحاد تمامی جریانات سیاسی تحت پرچم جمهوری اسلامی باشد.
ما نباید موضوعات را به صورت گسسته ببینیم. آینده انقلاب اسلامی با تمدن سازی انقلاب، تعاملات بین المللی، استقلال و قدرت درونزا همگی یک مجموعه به هم پیوسته هستند. با این همه؛ رکن این مجموعه؛ قدرت درون زایی است که متکی بر ظرفیت های داخلی و باورهای دینی شکل گرفته است. اگر ما نگاه گسسته به موضوعات داشته باشیم و تصور کنیم که در یک مقطعی بحث سیاست خارجی یا فرضاً مطالبات اجتماعی بایستی مبنای همه کارهای ما قرار بگیرد؛ لاجرم دچار اشتباه خواهیم شد. از دست دادن این نگاه سیستمی، نتیجه ای جز افزایش آسیب پذیری را برای ما به دنبال نخواهد داشت. امروز یکی از ارکان مهم قدرت درونزا؛ اقتصاد است و ما بایستی با تکیه بر ظرفیت های داخلی خود مانند دین باوری، اعتقاد به عدالت، استکبارستیزی، فرهنگ جهادی، منابع انسانی گسترده و غیره در جهت شکل دادن به یک اقتصاد قدرتمند حرکت کنیم. نگاه گسسته به این مجموعه به هم پیوسته و حرکت یک بعدی در هر زمینه ای؛ موجب از دست رفتن فرصت ها و سرگرم شدن به دعواهای داخلی به جای حرکت به سوی قله های آرمانی ملت ایران خواهد شد.