به گزارش تبریز بیدار، مصاف تراکتور در مقابل ذوب آهن بشکل کاملاً دراماتیکی پایان یافت و یک تصویر در ذهن هواداران باقی ماند. تصویر پیرمردی که سر به زیر، دستانش را به نشانه ناراحتی شدید روی چشمانش گذاشته و آنچه بر سر تیمش آمده او را تا سرحد عصبانیت بالا برده است.
تونی باز هم نتوانست یک برد را حفظ کند. این چندمین باری است که او در آزمون های سخت پیروز نمی شود. اشکال کار از کجاست؟!
ابتدای امر ضرورت دارد به این نکته تکیه شود که تونی مربی خوبی است و راه ساختن یک تیم را بلد است. تیم های او هدفمند و زیبا بازی می کنند. اما هر مربی خوبی یک ایراد دارد و تونی هم از این امر مستثنی نیست.
هواداران تراکتور بر این موضوع صحه می گذارند که بخش عمده ای از تساوی تراکتور، محصول تعویض های تونی بود. وقتی تیمی خوب بازی می کند و حتی پتانسیل این را هم دارد که به داشته های خود در گل آوراژ اضافه کند چه اصراری است بر تعویض مهره هایی که خوب بازی می کنند؟!
تونی حمزه یونس را بیرون کشید و بایرامی را به زمین فرستاد. حمزه یونس اگر گل هم نزده باشد یک حسن دارد و آن حفظ توپ و البته پاس های صحیح اوست که بایرامی این حُسن را ندارد. برای حفظ نتیجه ضرورت داشت که توپ در زمین حریف نگه داشته شود و برای تحقق این امر طبیعتاً باید به ابزار آن ملتزم بود.
تونی در گام بعدی بختیار را بیرون کشید بازیکنی که بعد از هفته ها داشت خوب کار می کرد.
در لحظاتی که تیم نباید عقب می کشید تونی مقدمات عقب کشیدن تیم را مهیا کرد و شد آنچه نباید می شد.
دیروز اگر تونی بر “عقل محتاط” خود تکیه می کرد تراکتور برد را با تساوی عوض نمی کرد. چه اینکه از قدیم گفته اند احتیاط شرط عقل است.
دیروز عقل محتاط تونی و بازیکنان تراکتور دقایقی از کار افتاد و همین راه را برای بازیکنان ذوب اهن باز کرد. حتی این عقل محتاط بعد از گل سوم ذوبی ها هم فعال نشد تا از داشته های خود محافظت کند و گل چهارم اصفهانی ها مانند آب سردی بر جان تراکتور فرو ریخت.
عقل محتاط تراکتور و تونی به عنوان استراتژیست تیم، در مواقع این چنین باید خود را نشان دهد.