یادداشت تبریزبیدار: بهزاد شهلاچشم/ در بخشی از تاریخ شهرهای اروپایی و آمریکایی، عبرتهای زیادی نهفته است!
بخشی از همین تاریخ[که کمتر به آن پرداخته شده] دستور کارهای “رشد شهری” در دهه هشتاد میلادی است.
دستورکارهای اقتصاد سیاسی شهر در دهه هشتاد میلادی، بر پایه یک “دوگانگی” است.
به تعبیر دیگر، میشود گفت که یک “شهرِ دوگانه” در دستورکارها شکل گرفته بود و تمام مناسبات شهر بر همین مبنا اجرایی میشد.
دوگانهای میانِ طبقه کارگر و سرمایهداران!
و دولت به عنوانِ خدمتگزارِ طبقه سرمایه دار تعریف شده بود.
این رویکرد، موافقان و مخالفان جدی هم داشت. اولین مخالفتها و تولید ادبیات برای رد این رویکردها را دیوید هاروی در سال ۱۹۸۵ مطرح کرد(البته قبلتر از آن، هانری لوفور در ۱۹۷۶، در این باره نوشته بود اما نادیده گرفته شد).
او تلاش و توانایی سرمایهدارها برای کنترل رشد شهری را رصد میکرد و به کنایه، در برخی موارد آنها را “طبقه خلاق”(!) خطاب کرده است.
(ایده “شهر خلاق”، تکامل یافته[و احتمالا اصلاح شده] همان رویکرد است که این روزها در ادبیات مسئولین ما هم زیاد شنیده میشود[که اغلب از ماهیت آن اطلاعی هم ندارند] و قرار است به یک حرکت جمعی برای بهبود و اصلاح خیلی موارد از جمله اقتصاد سیاسی شهرها بیانجامد)!؟
این طبقه خلاق، مناطق ممتاز بازسازی شده در مراکز را مهار میکرد، مناطق جدید را مهار میکرد و به طور خلاصه میشود گفت که مثل زالو تمام منابع شهر را فقط به اختیار خود می گرفت.
حدود بیست سال طول کشید تا موافقان این رویکردها به اشتباهشان پی ببرند و عذرخواهی کنند! اما …
شاید در نگاه اول بگوئیم که این مناسبات، جهانی شده و راه برون رفتی از آن وجود ندارد. اما من معتقدم که اینگونه نیست.
در کشور ما، استراتژی “مردمی سازی دولت” مهمترین راهکار برای برهم زدن این مناسبات است.
اما متاسفانه دچارِ کج فهمی از این راهبرد(در حوزه شهری) شدهایم. برای مثال؛ وزارت راه و شهرسازی(به بهانه مردمی سازی دولت) برای بازسازی و نجات بافت فرسوده بسته ۱۹ بندی پیشنهاد میدهد اما می بینیم که عمده تفاوت این طرح با طرحهای قبلی، این است که دولت پای خودش را از ماجرا کنار کشیده و تمام تنشها را به مردم و طبقه سرمایهدار منتقل کرده و تمام قد در کنار طبقه سرمایهدار ایستاده است! و یا در موارد متعدد، ظهور و بروز “پایینشهر” و “بالاشهر” در ادبیات عمومی ما بیشتر میشود و این اصلا نشانه خوبی نیست!
این کج فهمیها ما را به سرنوشت شهرهای اروپایی و آمریکایی دچار خواهد کرد!
دولت باید به معنای حقیقی کلمه، مردمی شود.
انتهای پیام/