به گزارش تبریزبیدار، سالگرد عملیات کربلای ۴ یادبود مظلومیت شهدای غواص است. فرمانده سپاه عاشورا در ادامه دیدارهای هفتگی با خانواده شهدا این بار منزل دو تن از شهدای غواصِ عملیات کربلای ۴ را به عنوان مقصد دیدار انتخاب کرده است.
در این دیدار، حاج غفار رستمی از فرماندهان و رزمندگان دوران دفاع مقدس و سید جعفر حسینی از غواصان لشکر عاشورا و نویسنده کتاب میهمانان ام الرصاص نیز سردار عباسقلیزاده را همراهی می کنند.
برای من حضور این دو رزمنده بسیار لذت بخش است. از طرفی فرمانده سپاه عاشورا خودشان در عملیات کربلای ۴ حضور داشته اند و رفت و برگشت خاطرات برایم جذابیت مضاعف دارد.
غواص دریای بی کران گمنامی!
حوالی میدان منجم به منزل شهید سید احمد موسوی نژادان می رویم. پدر و مادر شهید با اینکه سنی از آنها گذشته اما با گشاده رویی و نهایت محبت، فرمانده سپاه استان و همراهانشان را پذیرا می شوند. پدر خانواده خود، رزمنده بوده و خاطراتی از دوران دفاع مقدس را بیان می کند. مادر شهید می گوید: این شهدا امانت خدا در زمین بودند. اوایل جنگ شنیدم صدام گفته بود: نهار را در بغداد و شام را در خوزستان خواهم خورد گفتم: یاواش یئه بوغازندا قالار… این شهدا جان دادند اما خاک ندادند.
سید جعفر حسینی که همرزم شهید بوده رشته کلام را در دست می گیرد: این شهید برای اینکه گمنام بماند، به گردان حضرت ولیعصر (عج)زنجان رفته بود. با اینکه چند سال سابقه رزمندگی داشت و دوره های فرماندهی را دیده بود اما می خواست در گردانی فعالیت کند که کمتر او را بشناسند. بعد از شهادت نیز ۱۱ سال مفقود الاثر بود.
فرمانده سپاه عاشورا با تکریم از خانواده سید احمد موسوی گفت: شهدای غواص، در عین مظلومیت خط شکن بودند. مخصوصاً شهدای غواص لشکر عاشورا در عملیات کربلای ۴ و ۵ خط شکنی کردند.
می خواهیم از منزل شهید موسوی نژادان خارج شویم که مادر شهید، کمد کوچکی را باز کرده و یک جعبه با خود به همراه می آورد. به همه حضار یک جفت جوراب هدیه می دهد. پدر خانواده در کار جوراب بافی است و آنگونه که اطرافیان می گفتند بارها در دوران دفاع مقدس به وسیله فرزندش جوراب به رزمندگان هدیه داده است. خودش با تائید این مطلب می گوید: یک بار ۴۰۰ جفت انواع و اقسام جوراب را از طریق سید احمد به رزمندگان فرستادم.
فرمانده سپاه عاشورا و حاج غفار رستمی دست پدر شهید را به نشانه تکریم و تعظیم ایشان می بوسند و این دیدار صمیمی خاتمه پیدا می کند.
عارفِ ۱۷ ساله که اهل مراقبه و محاسبه بود
مقصد دیدار دوم، منزل شهید علیرضا کارگر محمدی است. نوجوان ۱۷ ساله ای که به گفته همرزم اش سید جعفر حسینی بشدت اهل مراقبه و محاسبه بوده است. او نیز در عملیات کربلای ۴ به شهادت رسیده است. بعد از شهادت نیز مادرش سال ها چشم انتظار او بوده. این جمله را مادر شهید با بغضی که تلاش می کند آشکار نشود بیان می کند. حاج غفار رستمی و سردار عباسقلیزاده از سخنان مادرِ شهید متاثر می شوند.
سید جعفر حسینی با ذکر خاطراتی از شهید علیرضا کارگر محمدی می گوید: سردار! شما می دانید غواصی خیلی سخت است. باید ساعت ها در سرمای آب تمرین می کردیم. یک بار پای علیرضا بخاطر سرما و سختی تمرین در آب، گرفت، یکی از فرماندهان به او گفت: بهتر است تو با قایق در عملیات شرکت کنی! خیلی ناراحت شد و با اصرار به تمرینات ادامه داد.
نوینسده کتاب میهمانان ام الرصاص در ادامه می گوید: شهید کارگر محمدی با اینکه ۱۷ سال بیشتر نداشت اما شدیداً اهل مراقبه بود. مادرش حرف سید جعفر حسینی را تائید می کند و می گوید: به حق الناس خیلی معتقد بود.
سید جعفر حسینی با ذکر خاطره ای می گوید: اواسط آذر ۶۵ امتحانات دوره دبیرستان در اردوگاه شهید اجاقلو برگزار می شد. آن روز امتحان زبان انگلیسی داشتیم. خیلی بلد نبودیم. به نظر می آمد نفر جلوییم خیلی خوب دارد می نویسد. یواشکی از او خواستم کمکم کند. آن بنده خدا هم نتوانست درخواستم را رد کند و به ناچار جواب سوالی را در تکه کاغذی نوشت و به من داد. علیرضا هم داشت با ورقه اش ور می رفت. مشخص بود او هم نتوانسته به سوالات پاسخ دهد با اشاره به او فهماندم که برای گرفتن کاغذ تقلب خودش را آماده کند؛ اما با اشاره می گفت نمی خواهد! فکر کردم به خاطر حضور ناظر امتحان در نزدیکی ما برگه تقلب را نمی خواهد. کمی صبر کردم…بعد از دور شدن ناظر، کاغذ را به طرفش پرت کردم؛ کاغذ را برداشت و گذاشت توی جیب پیراهنش! امتحان تمام شد. از علیرضا پرسیدم: تو چجور آدمی هستی پسر؟! با هزار مصیبت به تو تقلب می رسانم آنوقت تو می گذاری توی جیبت؟ از ناظر ترسیدی غواص شجاع؟! گفت نه آقا سید! تقلب کردن گناهه!
پدرش می گوید: تا رجعت پیکر فرزندم که ۱۱ سال طول کشید هر روز حاج بیوک آقا آسایش به مغازه ام سر می زد و جویای حالم می شد.
کربلای ۴ نشان صف آرایی جبهه کفر در برابر ما بود
فرمانده سپاه عاشورا در این دیدار با اشاره به مظلومیت شهدای عملیات کربلای ۴ گفت: شهدا پرچم های عزت و استقلال این کشورند. این دیدارها در واقع تکریم شهدای عملیات کربلای ۴ و شهدای مظلوم غواص لشگر ۳۱ عاشورا است. کربلای ۴ نماد مظلومیت ما و صف آرایی استکبار جهانی بهمراه رژیم بعث عراق در برابر جبهه انقلاب اسلامی است.
ساعتی از اذان مغرب گذشته بود که این دیدارها خاتمه یافت. هنوز حرف درباره شهدای غواص بسیار است. آنها نماد خودباوری و خداباوری بودند.
انتهای پیام/
