باز خوانی کوتاه از سفر دولت به تبریز؛

کاروانی از اتوبوس ها تا معده های پر!

یکی از انتقادات اعتدالیون به دولت اصولگرایان، حرکات پوپولیستی و عوام فریبانه ای بود که به اذعان دولتمردان فعلی، توهین به شعور مردم فهیم ایران بوده است، حال چه شده است که “ماشین دوانی” در این دولت مورد استقبال قرار می گیرد.

سرویس سیاسی تبریز بیدار / امیر عباسی

زمان زیادی از سفر رئیس جمهور به تبریز می گذرد و پرداختن به حواشی آن، به نظر مطلوب نمی رسد. نگارنده مطلبی را در مورد این حواشی نوشته بود که به دلایلی از انتشار آن منصرف شدم. لکن صحبت های قابل تامل  چند روز قبل فرماندار تبریز در جمع ستاد مردمی استقبال از رئیس جمهور و کنفرانس خبری بعد از آن باعث گردید، تجدید تصمیم کرده و بگوییم آنچه که دیگران فکر می کنند درست است، با حقیقت فاصله زیادی دارد.

 

بنرهای یک شکل، تصمیم واحد!

از یک هفته قبل از سفر رئیس جمهور، سطح استان پر شده بود از بنرهایی که غالبا یک شکل بوده و تنها نام آن ها تغییر کرده بود. اگر حرف مسئولین استانی را در حالت خوشبینانه بپذیریم که این حرکت خودجوش بوده است و هیچگونه دخالت و فشار دولتی در کار نبوده است، سوال اینجاست که اولا در این شرایط سخت اقتصادی که صرفه جویی یکی از اولویت های اصلی باید در نظر گرفته شود، نصب این همه بنر چه محلی از عقلانیت است؟ (فقط در میدان نصف راه تبریز، ۱۵ بنر نصب شده بود!). آیا کارخانجاتی که به صورت خودجوش! اقدام به انتشار بنر واحد کرده (که تنها نام آ نها در زیر بنر عوض شده بود)، این بذل و بخشش ها را در مورد کارگران خود هم انجام می دهند؟!

 

اون فرق می کرد!!

یکی از انتقادات اعتدالیون به دولت اصولگرایان، حرکات پوپولیستی و عوام فریبانه ای بود که به اذعان دولتمردان فعلی، توهین به شعور مردم فهیم ایران بوده است، حال چه شده است که “ماشین دوانی” در این دولت مورد استقبال قرار می گیرد. شاید گفته شود در دولت قبل این مساله به زور مدارس و اداره جات بوده است و در این دولت خودجوش، که خود مزاحی تلخ و مشمئزکننده است، چراکه هر کس که در اطراف ورزشگاه تختی قدم میزد، سیل عظیم دانش آموزان را که خودجوش به شوق دیدار با رئیس جمهور ( که احتمالا از مدرسه فرار کرده بودند!) را می دید و یا استقبال اتوبوسی و بعضا مینی بوسی (در مورد شهرهای کوچک و روستاها)  چه جای انکار دارد.

 

ملکان اتوبوس شماره ۱۰۴،  کلوانق (از توابع شهرستان هریس!) شماره ۱۵، مراغه شماره ۹۲ و… نشان از استقبال گرم مردم شهرستان های استان از رئیس جمهور محترم دارد. حال شما این را مقایسه کنید با دولت سابق که علیرغم آنکه به همه شهرستان ها سفر می کرد و بالطبع نیازی به حضور “استقبال کننده کمکی” از شهرستان ها نبود. البته نگارنده مخالف برگزار شدن با شکوه سفر رئیس جمهور با این ترفند ها نیست، چرا که بایستی با حضور در صحنه و دلگرمی دادن به  قوه مجریه، شاهد عزم قوی تر آنها در خدمت رسانی به مردم باشیم، نکته اصلی آنجاست که بخواهیم از این حرکات دولتی، برداشت های موذیانه و دون شان داشته باشیم. اینکه بگوییم که مردم خودجوش آمدند و ما هم صرفا مدیریت کردیم، به دور از عقلانیت است.

 

شکمِ پر چه می کند؟

در جلسه با علما، نخبگان و ایثارگزان استان، فردی که بعنوان یکی از جراحان متخصص و جراح قلب استان شناخته شده است و بعنوان نماینده نخبگان به سخنرانی می پردازد، در اقدامی سخیف از این موقعیت سوء استفاده کرده و مساله رفع حصر سران خائن فتنه را مطرح می کند. در این مورد نکات گفتنی زیاد است، این که بزرگترین دغدغه جامعه نخبگانی و پزشکی کشور (البته با دستچین استانداری) ، یک مطالبه نامشروع سیاسی جلوه می کند، خود نشان از عدم بلوغ سیاسی جامعه نخبگانی استان می باشد که نمی داند چه مطلبی را در کجا مطرح نماید. آنچه که باعث تاسف است این است که، فردی این حرف را میزند که مستضعفین بسیاری در بیمارستان های دولتی، در صفِ اتاقِ عمل وی ایستاده اند و تنها آرزویشان بازگشت به زندگی است. شاید رفاه و آسایش بیش از حد برای عده ای، آروغ روشنفکری اش بغیر از این نمی تواند باشد!

 

دوستان بجای ما!

فرماندار محترم، اعلام کرده اند که رسانه های دلواپس، عینک بدبینی را کنار بگذارند. مطلبی با این عنوان که بعضی رسانه ها، پوشش مناسبی از سفر رئیس جمهور نداشته اند. سوای درست یا دروغ بودن این حرف، نکته اینجاست که مگر انتخاب گزینشی و سلیقه ای رسانه ها، توسط تیم رسانه ای رئیس جمهور، مجالی برای پوشش مناسب گذاشته بود؟! در نشست خبری رئیس جمهور که مهمترین مکان برای حضور خبرنگاران بوده است، اجازه حضور بسیاری از رسانه ها، از جمله پایگاه اطلاع رسانی نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه تبریز داده نشده، آنوقت انتظار می رود که پوشش بطور کامل انجام گیرد؟!

 

نتیجه گیری:

این وجیزه از آنجا نوشته شد که حرف گفتنی بسیار است و گوش شنوا کم. فقط جهت ثبت در تاریخ که ما مسیر همدلی و همزبانی را در پیش گرفته بودیم، لکن گویا  برای عده ای، شعار سال، تفسیری جزء تملق ندارد!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *