به گزارش تبریز بیدار مصاحبه احمدی مقدم رییس سابق نیروی انتظامی با ماهنامه رمز عبور با واکنش دفتر احمدی نژاد مواجه شد.احمدی مقدم در این مصاحبه در مورد برخی اظهارات خصوصی احمدی نژاد پس از انتخابات ۸۸ سخن گفته بود که این سخنان احمدی مقدم طی اطلاعیه ای توسط دفتر احمدی نژاد تکذیب شد. در ادامه قسمتی از مصاحبه احمدی مقدم و متن تکذیبیه دفتر احمدی نژاد منتشرمی گردد.
سردار اسماعیل احمدیمقدم ششمین فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی در گفتوگویی با ماه نامه رمز عبور خاطرات و ناگفتههایی از دوران دفاع مقدس و دوران مسئولیت خود مطرح کرده است، که در ادامه بخشی از این مصاحبه میآید:
اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده پیشین پلیس ایران، میگوید در انتخاباتی در سطح ملی که “قطبی” بشود، احتمال دارد که اعتراضاتی مشابه سال ۱۳۸۸ تکرار شوند.
آقای احمدیمقدم با اشاره به انتخابات سال ۱۳۸۸ گفته است: “فرض کنید سال ۹۶، آقای روحانی کاندیدا شده و آقای احمدینژاد هم به میدان آمده است. چه تصوری دارید؟ به احتمال زیاد همان اتفاقات خواهد افتاد. اگر هم نیفتند، به هر حال تنش زیاد است.”
او گفته دلیل اینکه رهبر انقلاب بحث تغییر ساختار از نظام ریاستی به نظام پارلمانی را مطرح کرده اند برای کاهش چنین تنشهایی بوده است.
اسماعیل احمدی مقدم درباره این مساله گفت: “نظام پارلمانی رفتار بین قانونگذار و نیروی اجرایی را تنظیم، ضمانت اجرا را بیشتر و تغییر دولت را کمهزینه میکند، بهطوری که حتی اگر سالی یک دولت و رئیسجمهوری را عوض کنید، هیچ اتفاقی نمیافتد.”
********************
احمدی مقدم می گوید: آقای احمدینژاد آدمی چالشی بود و حداقل دو جور شکاف درست کرده که یکیاش شکاف نخبه- توده بود. از اول هم اعتقادی به نخبگان خاص نداشت و بارها به من گفته بود اینها ۲ هزار نفرند که اگر بیرونشان کنیم، مشکلات نظام حل میشود. این کار را هم کرده بود و وزیر، معاون وزیر، استاندار و درشتها را عوض کرده بود و میگفت اینها فرسوده و پوسیدهاند و باید عوض شوند. بعد از سال ۸۸ و در دور دوم نگاهش عوض شد. دقیقاً خاطرم نیست چه سالی بود، ولی بعد از ۸۸ بود با او که صحبت میکردم، متوجه شدم خیلی تغییر کرده است. آن سالها به من میگفت آن ۲ هزار نفر را بریزیم بیرون یا بالای شهریها، دانشگاهیها و تریبوندارها همیشه از این حرفها میزنند باید ببینیم مردم چه میگویند، ولی از دور دوم به بعد میگفت رأی در روستا و شهرستان است، ولی آنکه اثر میگذارد و بوق و بلندگو دارد، در تهران است.
از او پرسیدم چرا شما اینقدر تغییر کرده و دنبال هنرپیشه یا فلانی راه افتادهای؟ چرا خطت را عوض کردی؟ گفت رأی را آنها میدهند، ولی کشور را اینها اداره میکنند و اداره کشور دست اینهاست. نمیتوانیم اینها را نادیده بگیریم باید این طرف را هم در نظر بگیریم. در واقع تغییر راهبردی داشت. میخواست این شکاف را ترمیم کند، ولی کسی این را از ایشان نمیپذیرفت و دیگر تمام شده بود.
دومین شکاف را با چپها داشت. همیشه تلاشش بر دوقطبی کردن بود. دوقطبی با چه کسانی؟ با همینها، با نماد هاشمی- خاتمی مخصوصاً هاشمی. مطرح کردن غارتگر، اشرافیت، اشرافیت سیاسی، فساد و… و بر این موضوع سوار شدن. روز اول فتنه ۸۸ با آقای مشایی رفت مسکو و برگشت…
‘احمدینژاد گفت خاتمی را دستگیر کنید’
احمدیمقدم گفته است که با آغاز اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ محمود احمدینژاد در جلسهای با او و حسین طائب خواهان بازداشت محمد خاتمی شده است.
او میگوید احمدینژاد درباره اعتراضات گفته است: “خیلی خوب شد. دایره را تکان دادیم و اضافات و آشغالها رو آمد. با آنها برخورد کنید و همه را جمع کنید ببرید. بروید خاتمی و بقیه را دستگیر کنید و شر همه را کم کنید و بروید.”
دوشنبه ۲۵ خرداد بود.
همینطور است. روزی که برگشته بودند از ساعت ۶ در دفترش جلسه بود. رفتم دیدم هیچ کس نیامده است و فقط من بودم. بعد از من، آقای حسین طائب رسید. قبل از آمدن آقای طائب، ایشان گفت: «چه خبر؟» گفتم: «خیابان این جوری بود.» گفت: «خیلی خوب شد. دایره را تکان دادیم و اضافات و آشغالها رو آمد. با آنها برخورد کنید و همه را جمع کنید ببرید. بروید خاتمی و بقیه را دستگیر کنید و شر همه را کم کنید و بروید.» گفتم: «مرد حسابی! چه میگویی؟ میروی مصاحبه و سخنرانی میکنی و میگویی خس و خاشاک و آت و آشغال. الان همه به خیابانها ریختهاند و بحران است و نمیشود قضیه را به این سادگی جمع کرد و حالا میگویی بگیرید ببرید و تمام؟!» خیلی ناراحت و تند شدم و گفتم: «حالا اینها به کنار، برای چه میروی آنجا مشایی را با خودت میبری؟» پرسید: «چرا؟» گفتم: «علما نسبت به او موضع دارند و با این کارت انگشت در چشم علما میکنی. چرا حالا که او را میبری وسط این فتنه، جلوی دوربین میبریش که همه او را ببینند؟ باید الان اوضاع را آرام کنیم و داری برعکس عمل میکنی.» بعد از ما آقای طائب آمد و قدری آهنگ صدا و موضعم را تغییر دادم. زمینهها برای این شرایط فراهم بود. یکیاش آزرده خاطری نخبگان و دیگر اینکه خارج به دلیل موضعگیریهای ایشان در برابر هولوکاست و… و پس زده شدن جریان شبه لیبرال و لیبرال در کشور ناراضی بود. طبیعتاً حتی اگر اصلاحطلبها را مطلوب خودش نداند، بین بد و بدتر آنها را انتخاب میکند. آنچه گفتم، زمینههای اجتماعی در سطح نخبگان بود نه جامعه.
فرمانده پیشین پلیس ایران میگوید قبل از انتخابات ۱۳۸۸ محمود احمدینژاد از او خواسته بود برای نامزدی محمد خاتمی تلاش کند تا “به میدان بیاید و یک بار برای همیشه پروندهاش جمع شود و برود پی کارش” که احمدیمقدم پاسخ میدهد: “آقای احمدینژاد انتخابات پیش رویمان پر چالش است.”
او گفته است به دلیل همین انتظار “پرچالش بودن انتخابات” نیروی انتظامی در آستانه انتخابات به برگزاری مانورهایی پرداخت که حتی اعتراض محمود احمدینژاد را به خاطر “امنیتی کردن فضا” به دنبال داشت.
اسماعیل احمدی مقدم گفته است پیش از انتخابات مشخص بوده که اصلاحطلبان نمیتوانستند محمود احمدینژاد را به عنوان رئیس جمهور تحمل کنند.
او میگوید: “باید کسی را میآوردند که بیشترین اثر را داشته باشد. به نظر من اینکه میگویند میرحسین طرح ما را به هم ریخت، درست نیست. ظرفیتهای آنها از میرحسین کمتر بود. میرحسین ظرفیت را توانافزایی کرد. بعداً در صحنه نشان داد اگر خاتمی بود، اینقدری که میرحسین دریدگی کرد، جرأت نمیکرد.”
” خاتمی هم نشان داد و در جریان فتنه نه در اجتماع اینها ظاهر شد و نه یک بار سبز را به کار برد، خودش را زود کنار کشید و به حاشیه رفت. اگر ایشان آن موقع بود، مطمئن باشید مثل موسوی مصاحبه نمیکرد.”
آقای احمدی مقدم گفت “محبوبیت میرحسین بیشتر از خاتمی است. یعنی خاتمی میتوانست تمام آدمهایش را پشت میرحسین بیاورد و میرحسین قدرت داشت در جناح احمدینژاد یک برش بزند، ولی خاتمی چنین قدرتی را نداشت.”
*************************
«در فتنه هیچ روزی اینقدر به من سخت نگذشت که در ایام مبارک رمضان در شهریور ماه گذشت. واقعا سخت بود. دوستان خودی میآمدند و میگفتند چرا این کارها را میکنید؟ وقتی میگفتیم ما این کارها را نمیکنیم، باور نمیکردند. بهقدری جو شدید بود که کسی نمیتوانست انکار کند. هر جا افطاری میرفتیم، کلی سؤالپیچمان میکردند، وقتی جواب میدادیم، پوزخند میزدند و متوجه میشدیم حزباللهیها هم حرفمان را باور نمیکنند و فکر میکردند، داریم لاپوشانی میکنیم».
این بخش دیگری از گفتوگوی طولانی فرمانده سابق نیروی انتظامی بود.
احمدیمقدم، پیشتر هم در گفتوگو با ایسنا، «سعید مرتضوی» را مقصر ماجرای کهریزک دانسته و گفته بود: «در حادثه کهریزک من مخالفتم را به صراحت اعلام کردم و گفتم آنجا مکان خطرناکی است، اما مرتضوی اصرار داشت این افراد دستگیرشده چاقو، قمه و زنجیر دارند و اراذل و اوباش محسوب میشوند، اما مخالفت ناجا ثبت شد». احمدیمقدم اسفند ۹۳ از سمت فرماندهی نیروی انتظامی منفک و اکنون مسئول ستاد پشتیبانی مردمی یمن است.»
نیروی انتظامی از همسایه فحش میخورد
«احمدیمقدم» از غافلگیری نیروی انتظامی و ضعفهایش در آن روزها گفته است؛ شرایطی به تعبیر خودش سخت و خراب که عملیات جنگ روانی نیروی انتظامی در آن بیاثر بود: «شرایط بسیار سخت و جو خراب بود. روزهای اول بنده خداها به خانهشان هم که میرفتند همسایهها به آنها فحش میدادند که شما، مردم را میزنید. اینطور نبود که میگویید دستکم گرفتید، چون معلوم بود حلقه خارج و داخل به یک همگرایی رسیدهاند».
فرمانده سابق نیروی انتظامی در ادامه گفته است: «البته باید به نقطه ضعفمان اذعان کنم. خرداد ۸۲ و بسیج رسانههای لسآنجلسی خاطرتان هست که شبکههای ایرانی عملیات را هدایت میکردند و اتاق جنگ راه میانداختند؟ کمکم این استراتژی کنار رفت و سوخت. در سال ۸۸، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک، توئیتر و اسکایپ (Skype) که بعداً آمد، نقش مهمی داشتند. اصلاً در نظام امثال فیسبوک و توئیتر را نشنیده بودیم و در این باره توجیه نبودیم که اینها چگونه جمع میشوند؟»
او در ادامه گفته است: «سال ۸۸ میدیدیم آدمی جمع نمیشود و همه با هم مثل یک موج میآیند. سؤال این بود چگونه همه یکجا میآمدند؟ هر چه تلاش میکردی آدرس قلابی بدهی، کسی آدرس قلابی را نمیرفت. وقتی آدرس فرعی میدادی، میرفتی میدیدی این جنگ روانی اثری ندارد. نشان میداد شبکه مطمئنتری دارند که پیام از آن شبکه میآید. وقتی پیامک میدادیم عدهای منحرف میشدند، ولی اغلب منحرف نمیشدند. از فضای مجازی غافل بودیم و نمیتوانستیم وسعت کار را پیشبینی کنیم. فکر نمیکردیم مهدی هاشمی اتاق عملیات تخریب درست کند. به نظر ما تخریبهای سال ۷۸ به دلیل بیهنجاریها بود نه طراحیها، ولی در سال ۸۸ طراحی و برنامهریزیشده بود».
رفتار شائبهآفرین
«احمدیمقدم» در این گفتوگو از «علی لاریجانی» هم نام برده و او را در آن روزها متهم به بازی دوگانه کرده است. واکنش «علی لاریجانی» را که از سوی اصولگرایان تندرو به ساکت فتنه ملقب شده مورد نقد قرار داده و گفته است: «آقای لاریجانی رفتارهای شائبهآفرین داشت، مثلاً اجازه بدهید بروند فلانجا سخنرانی کنند یا چه اشکالی دارد در استادیوم آزادی جمع شوند؟ … استدلالشان این بود که بد چیزی هم نشد. اگر این انتخابات ابطال شود، میرحسین به دلیل فتنهآفرینیاش و احمدینژاد به خاطر رفتارهای سوءاش ردصلاحیت میشوند و هرکس رئیسجمهور شود، به نفع مملکت خواهد بود. از بین چه کسانی؟ سایر کاندیداهایی که باقی میمانند. کروبی، میرحسین و احمدینژاد ردصلاحیت میشوند و این سه را اوت کنیم و رئیسجمهوری از بین باقیماندهها انتخاب میشود. گفتیم این چه حرفی است که میزنید؟! مگر چنین چیزی ممکن است؟ بعضی از دوستان خودی که با آن طرف هم نبودند، فکر میکردند الان فرصت خوبی است که از شر احمدینژاد و بقیه با هم خلاص شوند. دعوای دوستانمان در مجلس با آقای لاریجانی از همین نقطه است، چون آقای لاریجانی با هر دو طرف موضع داشت».
سیمهایم با ناجا قطع نشده
درباره نقش وزارت اطلاعات در سال ۸۸ هم گفته است: «ضعفی که به وزارت اطلاعات وارد بود، این بود که شاکله وزارت اطلاعات جریان اصلاحطلب مثل عباس عبدی، حجاریان و دیگران از گذشته بود. در فتنه ۸۸ حس میکردیم کلیت وزارت اطلاعات دوستان بسیار خوبی هستند و مسئولان همراهی دارد، ولی در بدنهاش گرایش وجود دارد و اینها آنطور که شایسته و بایسته است در شناسایی فتنه و قطع سرانگشتان جریان عمل نمیکنند و توانایی وزارت بیش از اینهاست. شاید یک مقدار چنین گرایشهای سیاسی در بدنه، وزارت اطلاعات را ناکارآمد میکرد تا بتواند از همه توانش استفاده کند. منظورم مدیریت میانی است. منظورمان ردههای پایین که نیست. مقصودم کسانی است که هدایت پرونده دستشان است. چون متوجه میشدیم انحرافهای اطلاعاتی داریم که بعضی جاها که باید باشند نیستند، بعضی جاها هستند و اطلاعات غلط است، برخی جاها اخبار جلسات ما زودتر به آنها میرسد!»
او افزود: «نمیخواهم متهم کنم ولی به نظر میآمد در بدنه میانی وزارت اطلاعات از آن گرایشها هنوز بودند. شاید اگر به دوستان بگویید قبول ندارند، ولی واقعیتی است. بسیاری از اطلاعاتیهایی که در ستاد موسوی بودند، به وزارت اطلاعات دسترسی داشتند. من چند ماه است از ناجا رفتهام، ولی رفقایم هنوز هستند و سیمهایم قطع نشده است. آن اطلاعاتیها هم رفته بودند، ولی در این سه، چهار سال هنوز ارتباطاتشان را حفظ کردهاند. یکی از اعتراضات آقای احمدینژاد به آقای اژهای این بود که من گفتم این آدمها را بریز بیرون، شما بیرون نریختی و محافظهکارانه برخورد کردی و در فتنه خودش را نشان داد. مدتی که سرپرست بود، تلاش کرد اینها را پاکسازی و حذف کند».
مداخله در انتخابات نهم
او در بخشی از این گفتوگو هم نقبی به سال ۸۴ زده و گفته است: «یک بار بهعنوان فرمانده نیروی انتظامی رفتم دیدن آقای خاتمی. انتخابات شده بود و آقای احمدینژاد انتخاب شده بود ولی ایشان هنوز رئیسجمهوری بود و بدون اینکه حرفی بزنم و بیمقدمه دو موضوع را مطرح کرد که اولاً از شما عذرخواهی میکنم، چون خدمت آقا رفتم و گلایه کردم چرا شما را بهعنوان فرمانده نیروی انتظامی انتخاب کردهاند. دلیلش این است که شنیده بودم در انتخابات نهم ریاستجمهوری مداخلات داشتید و این موضوع را به آقا عرض کردم. ایشان گفتند اشتباه میکنید آن کسی که شما میگویید آقای میراحمدی و ایشان احمدیمقدم است. قانع شدم. کما اینکه آقای هاشمی بابت انتخابات از من به دادسرای نظامی شکایت کرد. بعداً دادسرای نظامی به من منع پیگرد داد».
آقای هاشمی زرنگی کرد
درباره سالهای پایان جنگ هم گفته است: «نیروی انسانی خیلی کم بود. نیروی انسانی ما عمدتاً شب عملیات میآمدند که یک شب عملیات کنند و بروند. در خط پدافندی نمیماندند. انگیزهها کاهش پیدا کرده و نیروها کم شده بودند. بعد از کربلای ۵ دیگر هیچ وقت نتوانستند نیروی زیادی را بسیج کنند. در رسیدن به پیروزی تردید ایجاد شده بود. عدهای به عشق امام میآمدند، ولی دودوتا چهارتا که میکردید، میدیدید افکار عمومی به تردید افتاده بودند، بهویژه بعد از اینکه جنگ شهرها شروع شد».
درباره آن نامه معروف «محسن رضایی» به امام درباره نیازهای جنگ هم که به اعتقاد بسیاری مقدمه پذیرش قطعنامه شد، خاطرهای نقل کرده است: «آقامحسن این نامه را از قبل تهیه کرده و یک ماه قبل به بعضی از دوستان – که نمیخواهم اسم بیاورم – داده که هرکسی خوانده و نظراتی داده و حواشی بر آن نوشته بود. نامه را به آقای افشار داد و گفت بدهید آقای هاشمی بخواند، بعد ما به جلسه میآییم. وقتی نامه را داد، گفتند آقای هاشمی رفت تهران! آقای هاشمی دیگر نگفت بیایید جلسه. نامه را گرفت که ببرد پیش امام … آقای هاشمی زرنگی کرد و انداخت گردن آقامحسن. به نظر من یک سال قبل هم آقامحسن میتوانست همین را بنویسد و بدهد و کار به اینجا نکشد… به نظر من آقای هاشمی به این رسیده بود که نمیشود، ولی گویا نمیتوانست امام را قانع کند».
متن اطلاعیه روابط عمومی دفتر رئیس دولتهای نهم و دهم به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
از آنجا که برخی از رسانه ها به نقل از آقای اسماعیل احمدی مقدم فرمانده سابق نیروی انتظامی، مطالب بی اساسی را در موضوع انتخابات سال ۱۳۸۸ و حوادث بعدی آن به دکتر احمدی نژاد رئیس جمهور سابق منتسب کرده اند، شایسته تاکید می داند که اینگونه مطالب، کاملا خلاف واقع و نادرست است.
ضمن تکذیب مطالب منسوبه که معلوم نیست با چه هدف و انگیزه ای اعلام شده است ، تاکید می نماید که افرادی با مسئولیت های ایشان، اساسا در جایگاه ارائه مشورت به رئیس دولتهای نهم و دهم در موضوعات سیاسی و انتخاباتی قرار نداشتند. گرچه سیاق مطالب نگارش شده نیز به روشنی حاکی از بی پایه و اساس بودن آن است.
انتظار می رود رسانه ها در انتشار مطالب و افراد در نسبت دادن مطالب به دیگران ، موازین قانونی و اصول اخلاقی را رعایت کنند.
روابط عمومی دفتر رئیس دولتهای نهم و دهم